به گزارش خبرنگار خبرگزاري برنا، علیرضا نیکزاد با تاکید بر اهمیت سلامت روان و تاثیر خطاهای شناختی بر بهداشت روان، افزود: خطاهای شناختی، مجموعهای از الگوهای فکری نادرست و تعریف شده است که میتواند بر ادراک، تفکر، افراد تاثیر بگذارد.
وی ادامه داد: خطاهای شناختی افکاری هستند که باعث میشوند افراد واقعیت را به شکلی نادرست ادراک کنند این افکار اغلب اغراق آمیز یا غیرمنطقی هستند.
وی به ۱۷ خطای شناختی که تاثیر مستقیمی در تصمیم گیری دارند اشاره و اعلام کرد: ذهن خوانی، پیش گویی، فاجعه سازی، برچسب زدن، ندیدن جنبههای مثبت، فیلتر منفی، شخصی سازی، چی میشد اگر، قضاوت گرایی، تاسف گرایی، مقایسههای ناعادلانه، استدلال هیجانی، سرزنش گری، تفکر دوقطبی و باید اندیشی این هفده خطای شناختی هستند.
رئیس اداره مشاوره مبتنی بر سبک زندگی اسلامی افزود: در ذهن خوانی فکر میکنید، بدون شواهد کافی میدانید که دیگران به چه چیزی فکر میکنند. مثل: جواب سلامم را نداد، پس حتما از دست من ناراحت است.
وی ادامه داد: در پیش گویی، پیش بینی میکنید که حوادث آینده، بد از آب در میآیند یا این که خطرات زیادی شمارا تهدبد میکند. مثل: در امتحان شکست میخورم.
به گفته وی در فاجعه سازی افراد معتقدند هر چه اتفاق افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است. مثل: افتضاح میشود اگر در دانشگاه قبول نشوم.
نیکزاد بیان کرد: در چسب زدن به خودتان یا دیگران، صفات کلی و منفی نسبت میدهید. مثل: من آدم بدبختی هستم.
وی ندیدن جنبههای مثبت را هم از جنبههای شناختی ذکر و عنوان کرد: مدعی هستید که کارهای مثبت خودتان یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند. مثل: قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست.
وی گفت: در فیلتر منفی، تقریبا همیشه جنبههای منفی را میبینید و به جنبههای مثبت توجه نمیکنید. مثل: هیچ کس مرا دوست ندارد.
این استاد مشاوره گفت: در شخصی سازی علت بروز حوادث منفی را به خودتان نسبت میدهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده میگیرید. مثل: ازدواجم بهم خورد، چون من مقصر بودم.
نیکزاد تصریح کرد: در خطای شناختی چی میشد اگر، دائم از خودتان سوال میکنید چی میشود اگر چنین اتفاقی بیفتد و با هیچ جوابی راضی نمیشوید. مثل:حرف شما درست است، اما چی میشود اگر مضطرب شوم.
وی افزود: در قضاوت گرایی، دائم از خودتان، دیگران و حوادث را طبق یکسری معیارهای دلبخواهی، ارزیابی میکنید و متوجه میشوید که خودتان و دیگران پایینتر از آن حدی هستید که باید باشید. مثل: سارا چقدر موفق است، ولی من اصلا موفق نیستم.
وی خاطرنشان کرد: در تاسف گرایی، به جای این که در حال حاضر به کاری فکر میکنید که از دستتان بر میآید، بیشتر به این مسئله میاندیشید کهای کاش در گذشته بهتر عمل میکردید. مثل: اگر تلاش کرده بودم، شغل بهتری پیدا میکردم یاای کاش این حرف را نمیزدم.
نیکزاد افزود: در مقایسههای ناعادلانه، حوادث را طبق معیارهای ناعادلانه تفسیر میکنید. خودتان را با کسانی مقایسه میکنید که از شما برترند و به این نتیجه میرسید که آدم حقیری هستید. مثل: شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد.
به گفته وی در استدلال هیجانی، از احساسات خود برای تفسیر واقعیت استفاده میکنید. مثل:، چون دلم شور میزند، پس اتفاق ناگواری میافتد، در نادیده انگاری شواهد متناقض نیز هرگونه شواهد متناقض را نادیه میگیرد و در نتیجه فکرتان همیشه تایید میشود مثل:هیچ کس مرا دوست ندارد.
وی با اشاره به سرزنش گری، گفت: دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود میدانید مثل: دیگران باعث عصبانیت من میشوند یا والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستند.
رئیس اداره مشاوره مبتنی بر سبک زندگی اسلامی دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی یادآوری کرد: در افراطی تعمیم، بر پایه یک حادثه، الگوهای کلی منفی را استنباط میکنید. مثل: همیشه در همه کارها شکست میخورم.
نیکزاد گفت: در تفکر دوقطبی، به وقایع پیرامون و انسانهای اطراف با دید همه یا هیچ نگاه میکنید. مثل:همه مرا طرد میکنندیا همه وقتم تلف شد.
وی تصریح کرد: در باید اندیشی، به جای این که حوادث را بر پایه چیزی که هستند ارزیابی کنید. بیشتر آنها بر اساس چیزی که باید باشند، تفسیر میکنید. مثل: باید در کنکور قبول شوم.
انتهای پیام