به گزارش خبرنگار علم و فناوری خبرگزاری برنا؛ فاطمه تهرانی، پژوهشگر رسانه و خانواده با برنا درباره تاثیرات هوشمصنوعی و شبکههای اجتماعی بر کودکان و نوجوانان گفتگو کرد.
به نظر شما هوشمصنوعی چگونه میتواند به شناسایی نیازهای آموزشی خاص کودکان و نوجوانان کمک کند و تأثیر آن بر یادگیری آنها چیست؟
هوشمصنوعی میتواند به شناسایی نیازهای آموزشی هر کودک و نوجوانی در سنین تحصیل کمک کند. با تحلیل دادههای مربوط به عملکرد تحصیلی، رفتارها و زمانبندی مطالعه آنها، چه به لحاظ کمی و چه کیفی، میتوان راهحلهای متنوعی برای سوالات و چالشهایی که با آنها مواجه هستند، ارائه داد. این تحلیلها میتواند به شناسایی نقاط قوت و ضعف هر فرد کمک کند و براساس آن، یک برنامه و مسیر آموزشی منحصر به فرد برای هر کودک و نوجوان تعیین شود.
این سیستم میتواند الگوی آموزشی مناسبی را براساس تواناییها و ویژگیهای خاص هر فرد توضیح دهد و در نهایت یک برنامه آموزشی شخصیسازی شده را به او ارائه دهد. وقتی که برنامه آموزشی براساس ویژگیها و نقاط قوت و ضعف فرد طراحی شده باشد، انگیزه او افزایش پیدا میکند و اضطرابش به دلیل پیشرفت در یادگیری کاهش مییابد. این امر باعث میشود که کودک و نوجوان از همان سنین پایین، استقلال را یاد بگیرد و به صورت مستقل رشد کند.
به طور کلی، هوشمصنوعی میتواند تجربه یادگیری را برای کودکان و نوجوانان با توجه به نیازهای آموزشی خاص هر فرد بسیار کارآمدتر کند.
آیا رباتهای هوشمند میتوانند جایگزین مناسبی به عنوان دوست و همبازی کودکان و نوجوانان باشند؟ این عملکرد چه مزایا و معایب میتواند داشته باشد؟
رباتهای هوشمند با قابلیت تعامل اجتماعی میتوانند به نوعی نقش دوست یا همبازی را برای کودکان ایفا کنند، اما نباید فراموش کنیم که رباتها نمیتوانند جایگزین کامل ارتباطات احساسی و انسانی با همسالان شوند. وقتی از مزایای تعامل کودکان با رباتها صحبت میکنیم، باید توجه داشته باشیم که این تعامل میتواند به سرگرمی و تعامل بیشتر کودکان کمک کند، زیرا رباتها به راحتی میتوانند ویژگیهای هر کودک را شناسایی کرده و پیشنهاداتی ارائه دهند. آنها میتوانند نقش یک دوست یا همبازی را به خوبی ایفا کنند و حتی حمایت عاطفی ارائه دهند. برخی از رباتهای هوشمند میتوانند از طریق صدای گریه کودک، نیازهای عاطفی او را تشخیص دهند و به آن بازخورد عاطفی مناسبی بدهند. در اینجا، اگر کودکی مشکلات عاطفی داشته باشد، این رباتها میتوانند به عنوان یک دوست راهگشا باشند و به مهارتهای اجتماعی آنها کمک کنند، هرچند که این تعامل در سطح ابتدایی خواهد بود.
از سوی دیگر، رباتها میتوانند یک محیط کنترلشده و امن برای کودکان ایجاد کنند، به شرطی که والدین توانایی کنترل و نظارت بر آنها را داشته باشند و همچنین آگاهی و دانش لازم برای هدایت کودکان در تعامل با رباتهای هوشمصنوعی را داشته باشند. در این صورت، این محیط میتواند برای کودکان امن باشد.
با این حال، باید جنبههای منفی را نیز در نظر بگیریم. هرچقدر هم که هوشمصنوعی پیشرفته باشد، باز هم انسان نیست و فاقد حواس انسانی و بازخوردهای پیشبینی نشده است. به همین دلیل، کودکان در تعامل با رباتها چالشهایی را که ممکن است با دوستان و همسالان خود در دنیای واقعی داشته باشند، از دست میدهند. این ممکن است باعث ایجاد مشکلاتی در رشد اجتماعی آنها میشود. رباتها عاطفه ندارند؛ اگرچه ممکن است واکنشهای عاطفی نشان دهند، اما درک عمیق عاطفی ندارند. بنابراین، پاسخهایی که ارائه میدهند بر اساس الگوهای از پیش تعیینشده است و واکنشهای واقعی و آنی نیستند. به همین دلیل، این ارتباطات بیشتر ماشینی و نه واقعی هستند و کودکان از درک عمیق عاطفی یک ارتباط واقعی محروم میمانند.
این موضوع در بزرگسالان نیز مشاهده میشود، اما ممکن است در کودکان بیشتر باشد. وابستگی کودکان و نوجوانان به رباتهای هوشمند ممکن است تفکر انتقادی و خلاقیتی را که در آنها به دنبال هستیم، تحت تأثیر قرار دهد. رباتهای هوشمند و هوشمصنوعی میتوانند در کنار تعاملات انسانی و به عنوان ابزار آموزشی و سرگرمکننده، اگر به درستی کنترل شوند، مفید باشند و تا حدی حس همراهی را برای کودکان ایجاد کنند. اما به هیچ وجه نمیتوانیم بگوییم که رباتها میتوانند به عنوان دوستان کامل و انسانی برای کودکان عمل کنند. کودکان باید از تعاملات اجتماعی واقعی با همسالان، بزرگترها و خانواده بهرهمند شوند.
چگونه الگوریتمهای هوشمصنوعی در شبکههای اجتماعی میتوانند بر نگرش و رفتار کودکان و نوجوانان نسبت به خود و دیگران تأثیر بگذارند؟
الگوریتمهای هوشمصنوعی که در شبکههای اجتماعی مورد استفاده قرار میگیرند، تأثیر قابل توجهی بر نگرشها و رفتارهای کودکان دارند. این تأثیرات عمدتا از طریق روشهایی مانند دستهبندی محتوا و نمایش محتوای شخصیسازیشده و تحلیل رفتار کاربران ایجاد میشود. محتواهایی که به کودکان نمایش داده میشود، براساس علایق و تعاملات قبلی آنها انتخاب میشود که شامل عکسها، ویدئوها و متون مختلف است. این نوع محتوا میتواند بر نگرش کودک نسبت به خود، ظاهرش، رفتار اجتماعی و ایدهآلها و استانداردهایش تأثیر بگذارد.
زمانی که یک کودک به طور مداوم تصاویری از استانداردهای زیبایی، موفقیت و رفتارهای خاص را مشاهده میکند، احساس میکند که برای پذیرفته شدن در جامعه باید این استانداردها را رعایت کند. این موضوع میتواند منجر به نگرانیهایی درباره ظاهر و انتظارات غیرواقعی از زندگی و جامعه شود و در نتیجه، اعتماد به نفس او را کاهش دهد و به افسردگی و اضطراب منجر شود. به طور کلی، این تأثیرات میتواند برای سلامت روان کودک یا نوجوان مضر باشد.
هوشمصنوعی در شبکههای اجتماعی همچنین از طریق تعاملات آنلاین و نحوه نمایش ارتباطات، بر رفتارهای اجتماعی کودکان و نوجوانان تأثیر میگذارد. نوع تعاملات و بازیهای آنلاین میتواند رفتارهای اجتماعی آنها را در دنیای واقعی تحت تأثیر قرار دهد. کودکان در شبکههای اجتماعی به دنبال جلب توجه بیشتر هستند و این موضوع میتواند به شکل منفی بر احساس پذیرش اجتماعی آنها تأثیر بگذارد.
علاوه بر این، شبکههای اجتماعی ممکن است رفتارهای نادرست مانند قلدری اینترنتی را تقویت کنند، زیرا این نوع تعاملات ممکن است به جذب بیشتر محتوا منجر شود. الگوریتمها به طور مداوم محتواهایی را توصیه میکنند که کودک را به مصرف مداوم محتوای خاص هدایت میکند. این موضوع میتواند بر گرایشهای فکری و رفتاری کودک تأثیر بگذارد و حتی اولویتها و علایق او را تغییر دهد.
در نهایت، شبکههای اجتماعی و هوشمصنوعی به طور مداوم تلاش میکنند تا کودکان و نوجوانان را درگیر مصرف محتوا کنند و زمان بیشتری را در این فضا صرف کنند. این موضوع ممکن است به اعتیاد اینترنتی و کاهش توجه و تمرکز منجر شود و در نتیجه، کیفیت یادگیری و فعالیتهای مفید را کاهش دهد. به طور کلی، الگوریتمهای هوشمصنوعی در شبکههای اجتماعی تأثیرات عمیقی بر نگرش و رفتار کودکان دارند که میتواند هم مثبت و هم منفی باشد، بسته به اینکه فعالیتها چگونه کنترل شوند.
چه خطراتی کودکان و نوجوانان را در مواجه با محتوای تولید شده توسط هوشمصنوعی در شبکههای اجتماعی تهدید میکند؟
تعامل کودکان و نوجوانان با محتوای تولید شده توسط هوشمصنوعی در شبکههای اجتماعی میتواند خطرات متعددی در ابعاد مختلفی از جمله آسیبهای روانی، اجتماعی و اطلاعاتی ایجاد کند، یکی از دلایل این خطرات، عدم توانایی هوشمصنوعی در درک دقیق نیازها، حساسیتها و محدودیتهای سنی است.
یکی از این آسیبها، مواجهه کودکان با محتوای نامناسب سنشان است، مانند محتوای خشونتآمیز یا جنسی. به دلیل عدم توانایی هوشمصنوعی در فیلتر کردن دقیق محتوا، ممکن است کودکان با اطلاعاتی روبهرو شوند که برای سن آنها مناسب نیست. همچنین، اطلاعات تولید شده توسط هوشمصنوعی ممکن است نادرست یا جعلی باشد، که این میتواند منجر به تقویت باورهای غلط و شایعات و نظریههای توطئه در بین کودکان شود.
الگوریتمهای هوشمصنوعی براساس رفتار و علایق کاربران محتوا تولید میکنند و این باعث میشود که کودکان کمتر با افکار و دیدگاههای متفاوت مواجه شوند. این موضوع میتواند منجر به تقویت باورهای محدود و ایجاد تعصب در آنها شود. همچنین، وابستگی و اعتیاد به شبکههای اجتماعی و محتوای کوتاه و فوری نیز از دیگر آسیبهاست.
تعامل کودکان با محتوای تولید شده توسط هوشمصنوعی میتواند منجر به جمعآوری و تحلیل اطلاعات شخصی آنها شود. این اطلاعات ممکن است مورد سوءاستفاده تبلیغاتی یا حتی تهاجم به حریم خصوصی قرار گیرد و خطراتی مانند سوءاستفادههای جنسی را به همراه داشته باشد. اگر این دادهها به درستی محافظت نشوند، خطر نشت اطلاعات و تهدید امنیت دیجیتال کودکان وجود دارد.
بنابراین تعامل کودکان با محتوای تولید شده توسط هوشمصنوعی خطرات قابل توجهی به همراه دارد. برای کاهش این خطرات، نیاز است که والدین نظارت بیشتری بر استفاده کودکان از ابزارهای هوشمصنوعی داشته باشند و به آنها آموزش دهند که چگونه به طور امن از این ابزارها استفاده کنند. همچنین، تعریف قوانین و مقررات مناسب برای حفاظت از کودکان در فضای آنلاین ضروری است.
آیا هوشمصنوعی میتواند به والدین و معلمان در شناسایی مشکلات روانی یا اجتماعی کودکان و نوجوانان مفید واقع شود؟
بله، هوشمصنوعی میتواند به والدین و معلمان در شناسایی مشکلات روانی یا اجتماعی کودکان کمک کند. این فناوری با استفاده از الگوهای یادگیری و تحلیل دادهها، قادر است الگوهای رفتاری و عاطفی کودکان را شناسایی کرده و مشکلات روانی و اجتماعی آنها را به موقع تشخیص دهد.
هوشمصنوعی میتواند از طریق تحلیل دادههای مرتبط با رفتار کودکان، مانند نحوه تعامل آنها با دیگران در فضای آنلاین یا تغییرات ناگهانی در عملکرد تحصیلی، نشانههای مشکلات روانی و اجتماعی را شناسایی کند. به عنوان مثال، میتواند علائم اضطراب و افسردگی را تشخیص دهد یا تغییرات ناگهانی در عادات آنها را شناسایی کند. همچنین، این فناوری میتواند رفتارهای کودکان را در محیطهای آموزشی پایش کند و در صورت وجود رفتارهای پرخاشگرانه یا اضطراب اجتماعی، آنها را شناسایی کند.
هوشمصنوعی همچنین میتواند تعاملات کودکان در فضای مجازی، از جمله پیامها و شبکههای اجتماعی را تحلیل کرده و نشانههایی از مشکلات روانی، فشارهای اجتماعی یا حتی قلدری سایبری را تشخیص دهد. این فناوری میتواند از چتها برای بررسی وضعیت روانی کودکان استفاده کند و از طریق تحلیل دادهها، پیشبینی کند که ممکن است مشکلات روانی و اجتماعی برای آنها رخ دهد. همچنین، هوشمصنوعی میتواند راهکارهایی برای پیشگیری و مداخله مناسب ارائه دهد که برای والدین، معلمان یا درمانگران مفید باشد.
چگونه میتوان از هوشمصنوعی برای ایجاد محیطهای امنتر و سالمتر در شبکههای اجتماعی برای کودکان و نوجوانان استفاده کرد؟
برای ایجاد محیطهای امن و سالمتر در شبکههای اجتماعی برای کودکان، هوشمصنوعی میتواند در چندین حوزه مختلف به کار گرفته شود. این فناوری قادر است در تشخیص محتوای مناسب و نامناسب، نظارت بر رفتار کاربران، پیشنهاد محتوای ایمن و همچنین آموزش والدین و کودکان در زمینه استفاده امن از اینترنت مؤثر باشد.
به عنوان مثال، این فناوری میتواند با استفاده از الگوریتمهای پیشرفته، محتوای نامناسب برای کودکان را شناسایی و مسدود کند. همچنین میتواند محتوای خطرناک را تشخیص دهد و از دسترسی به آن جلوگیری کند. همچنین، میتواند محتوا را بر ساس سن کاربران طبقهبندی کند.
این فناوری همچنین میتواند محتوای سالم و آموزشی را به کودکان پیشنهاد دهد، به جای اینکه محتوای تصادفی ارائه کند. یکی از مهمترین راهکارها، آموزش و توانمندسازی والدین و کودکان است از سوی دیگر میتواند ابزارهایی را برای والدین و کودکان فراهم کند تا آنها را در مورد خطرات فضای مجازی و نحوه مدیریت این خطرات آگاه کند. به عنوان مثال، میتواند راهنماهای خودکار به والدین ارائه دهد و آموزش ایمنی آنلاین را برای کودکان فراهم کند.
یکی از بهترین روشها طراحی پلتفرمهایی است که مخصوص کودکان بوده و به طور کامل از قوانین و مقررات ویژهای پیروی میکنند. شبکههای اجتماعی میتوانند نسخههایی برای کودکان طراحی کنند که تنها محتوای مناسب و کنترلشده را نمایش دهند و تعاملات آنلاین تحت نظارت دقیقتری قرار گیرد، چه از سوی والدین و چه از طریق قوانین.
تأثیرات مثبت و منفی استفاده از هوشمصنوعی در بازیهای آنلاین بر توسعه اجتماعی و عاطفی کودکان و نوجوانان چیست؟
استفاده از هوشمصنوعی در بازیهای آنلاین تأثیرات مثبت و منفی متعددی بر توسعه اجتماعی و عاطفی کودکان دارد که این تأثیرات میتواند هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم باشد.
تأثیرات مثبت
افزایش تعاملات اجتماعی
بازیهای آنلاین میتوانند مهارتهای فردی و دوستیهای مجازی را تقویت کنند.
تقویت مهارتهای حل مسئله
این بازیها به ارتقای مهارتهای تفکر و حل مسئله کمک میکنند.
تشویق به تفکر انتقادی
بازیها میتوانند تجربههای آموزشی و یادگیری را تسهیل کنند.
آموزش مهارتهای اجتماعی
بازیها میتوانند همکاری و یادگیری محتواهای آموزشی خاص را تشویق کنند.
تأثیرات منفی
انزوای اجتماعی
وابستگی به دنیای آنلاین میتواند منجر به کاهش ارتباطات واقعی و حضوری شود.
ایجاد وابستگی به بازی
این وابستگی میتواند رفتارهای منفی و پرخاشگرانه را ترویج کند.
کاهش نظارت والدین
با استفاده از هوشمصنوعی، کنترل والدین بر محتوا و تعاملات کاهش مییابد، که میتواند منجر به مواجهه با محتوای نامناسب شود.
افت تحصیلی و کاهش تمرکز
وابستگی به بازیهای آنلاین میتواند باعث کاهش فعالیتهای فیزیکی و افت تحصیلی در کودکان شود.
در نهایت، ضرورت نظارت دقیق والدین و معلمان بر استفاده کودکان از بازیهای آنلاین و محتوای آنها به وضوح احساس میشود.
آیا استفاده از هوشمصنوعی در شبکههای اجتماعی میتواند به ترویج رفتارهای مثبت مانند همدلی و همکاری در کودکان و نوجوانان کمک کرد؟
هوشمصنوعی از طریق مدیریت محتوا و پیشنهاد محتوای سازنده، مثبت و آموزشی به ترویج رفتارهای همدلانه و همکاری در کودکان کمک کند. این فناوری با استفاده از الگوریتمهایی که تشویق به رفتارهای مثبت میکنند، میتواند محیطهای آموزشی آنلاین را بهبود بخشد. با این حال، همچنان نیاز به نظارت و هدایت والدین و معلمان وجود دارد تا این آموزشها و محتوای پیشنهادی به شکل مثبت مورد استفاده قرار گیرند و از خطرات و آسیبهایی که ممکن است برای کودکان به وجود آید، جلوگیری شود.
به عنوان مثال، هوشمصنوعی میتواند با ایجاد و پیشنهاد بازیهای گروهی یا استفاده از گیمیفیکیشن، اهدافی مانند همدلی و کار گروهی را ترویج کند. این برنامهها میتوانند در آموزش و فعالیتهای همدلانه مؤثر باشند و گفتگوهای سالم را تشویق کنند. همچنین، هوشمصنوعی قادر است در صورت عدم پیگیری این اهداف، از طریق محروم کردن کاربران از برخی امتیازات در بازی یا ارائه پاداشهای مختلف، مداخله کند. پس راهکارهای متنوع و متعددی وجود دارد که میتوان از طریق هوشمصنوعی برای تقویت رفتارهای مثبت در کودکان استفاده کرد.
چگونه میتوان به کودکان و نوجوانان آموزش داد که به محتوای تولید شده توسط هوشمصنوعی در شبکههای اجتماعی نگاه انتقادی داشته باشند؟
آموزش کودکان و نوجوانان برای داشتن نگاهی انتقادی به محتوای تولید شده توسط هر شخص و در هر مکان، به ویژه در زمینه هوشمصنوعی در شبکههای اجتماعی، بسیار مهم است. آنها باید درک درستی از واقعیتهای مجازی و اطلاعات صحیح داشته باشند و بتوانند محتوای مناسب را از نامناسب تفکیک کنند. برای این منظور، نیاز به ترکیبی از آموزش مهارتهای تفکر انتقادی، آگاهی از تکنولوژی و هدایت والدین و معلمان داریم.
داشتن تفکر انتقادی و توانایی تحلیل محتوا، پایهایترین مهارتی است که کودکان باید یاد بگیرند تا بتوانند به محتوای هوشمصنوعی به صورت منطقی و واقعی و بدون پیشداوری نگاه کنند. آنها باید به عنوان پرسشگران فعال عمل کنند و توانایی تحلیل منابع را داشته باشند. آموزش باید شامل آگاهی از محدودیتها و تواناییهای هوشمصنوعی باشد تا کودکان خود را در اختیار محتوای ارائه شده توسط هوشمصنوعی قرار ندهند.
کودکان باید آگاه شوند که تفاوتهایی بین انسان و ماشین وجود دارد و هوشمصنوعی ممکن است سوگیریهایی داشته باشد که به تعامل بیشتر کاربر با پلتفرم و محتوا کمک میکند. تقویت مهارتهای دیجیتالی و سواد رسانهای در کودکان ضروری است تا بتوانند رسانهها را تجزیه و تحلیل کنند. آنها باید با ابزارهای بررسی حقایق آشنا شوند و یاد بگیرند که تصمیمگیری آگاهانه داشته باشند، به ویژه در مواجهه با محتوای نامناسب.
آموزش باید شامل مقایسه منابع مختلف برای داشتن دیدگاه درست نسبت به یک محتوا باشد و کودکان باید اطلاعاتی درباره تولید محتوای جعلی، فیک نیوز و دیپ فیک داشته باشند. همچنین، باید به آنها آگاهی درباره حریم خصوصی و امنیت آنلاین داده شود و مهارتهای لازم برای استفاده از ابزارهای امنیت آنلاین را یاد بگیرند.
تشویق کودکان به گفتگو با والدین و معلمان درباره تصمیمگیریها و تعاملات آنلاینشان نیز ضروری است. این امر مستلزم آگاهی و مهارت والدین و معلمان است. بنابراین، نیاز به آموزش معلمان و والدین نیز وجود دارد. باید محیطی امن برای کودکان فراهم کنیم تا بتوانند در مورد محتوای مشکوک یا دشواریهایی که در تحلیل محتوا دارند، با بزرگترها صحبت کنند. اینها ضروریترین مهارتهایی هستند که باید برای کودکان ایجاد و آموزش داده شوند.
آیا تعاملات اجتماعی کودکان و نوجوانان با هوشمصنوعی میتواند بر مهارتهای ارتباطی آنها در دنیای واقعی تأثیر بگذارد؟
در مورد تأثیر تعاملات اجتماعی کودکان با هوشمصنوعی بر مهارتهای ارتباطی آنها در دنیای واقعی، باید گفت که این تأثیرات میتواند هم مثبت و هم منفی باشد و بستگی به نوع تعامل، محتوای ارتباط و میزان استفاده از هوشمصنوعی دارد.
هوشمصنوعی میتواند مهارتهای زبانی، اعتماد به نفس و توانایی حل مسئله کودکان را تقویت کند. اما در عین حال، ممکن است تعاملات واقعی آنها و مهارتهای اجتماعیشان در دنیای واقعی را کاهش دهد.
برای جلوگیری از این مشکلات، ضروری است که آگاهی کودکان را افزایش دهیم و آنها را به برقراری ارتباطات انسانی و تمرین مهارتهای اجتماعی در دنیای واقعی تشویق کنیم.
انتهای پیام/