خبرگزاری برنا – سعیده اسدیان: بهمن ماه سال ۱۴۰۱ استان یزد میزبان اولین دوره جشنواره چند رسانهای میراث فرهنگی شد تا به عنوان اولین استان، چراغ این جشنواره را روشن کند. جشنوارهای که در دوره ریاست عزت الله ضرغامی در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی پا گرفت و دوره دوم آن هم در استان قزوین برگزار شد و زمانی که صالحی امیری سکان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را به دست گرفت، مقدمات برگزاری سومین دوره این جشنواره البته با عنوان بین المللی در استان فارس فراهم شده بود.
جشنوارهای برای معرفی و شناخت بهتر میراث فرهنگی کشور
این جشنواره بنا بر اظهارات علی دارابی، قائم مقام وزیر و رئیس جشنواره چند رسانهای میراث فرهنگی در دوره اول با هدف معرفی و شناخت بهتر میراث فرهنگی کشور پا گرفت، چرا که وی بر این باور بود که جامعهای میتواند میراث تمدنی خود را به دنیا نشان دهد که هنرمندانش بتوانند میراث فرهنگی کشور خود را هنرمندانه به تصویر بکشند و این موضوع در آثار مکتوب و چند رسانهای به زیبایی بازتاب داده شده و روایتگری شود.
دارابی در بخشی از صحبتهای خود در دوره اول جشنواره چنین گفت: «اگر ما به بزرگان جامعه میراث فرهنگی، اعاظم و سرآمدان میبالیم، مدیون تلاش و فعالیتهای مردان و زنان بزرگ در عرصه میراث فرهنگی هستیم، همه اصحاب رسانه که اگر روایتگری و خوانشی در فعالیتهای مختلف صورت میگیرد مدیون تلاشهای آنهاست. کار خبرنگار و رسانه حرکت در میدان مین است و بسیار صعب و دشوار و در عین حال بسیار گرانقدر و اثر گذار.
جشنواره برای چیست؟ آیا میراث فرهنگی نیاز به جشنواره تخصصی دارد؟ بله نیاز مبرمی به چنین جشنواره چند رسانهای داریم، جشنواره برای آن است که اصحاب میراث فرهنگی و هنرمندان سینما، رادیو و تلویزیون و رسانههای مکتوب و مجازی بتوانند با هم افزایی، سواد میراثی جامعه را افزایش دهند. آثاری خلق کنند که مخاطبان آن در هر کجای جهان هستند به احترام آثار تاریخی که هویت ما ایرانیان در گذشته و حال است کلاه ادب از سر بردارند.»
جای خالی رسانه های تخصصی میراث فرهنگی در پازل جشنواره
این در حالی است که علی رغم اینکه جشنواره مذکور طی سه دوره عنوان چند رسانهای را با خود یدک کشیده، اما همواره جای خالی رسانههای مکتوب و تخصصی و خبرنگاران این حوزه در آن به شدت احساس شده و علی رغم تأکید قائم مقام وزیر میراث فرهنگی بر نقش پررنگ رسانهها در حوزه میراث، خبرنگاران این حوزه جایی در پازل جشنواره نداشته اند.
هرچند جشنواره در دوره اول خود با کاستیهایی همراه بود و به آثاری بها داده شد که شاید چندان ربطی به میراث فرهنگی کشور نداشتند، اما دوره اول را میتوان دوره آزمون و خطا برای این رویداد فرهنگی در نظر گرفت، با این حال دوره دوم این جشنواره در استان قزوین هم چنگی به دل نزد و علی رغم تمام برنامه ریزیهای صورت گرفته، در افتتاحیه این مراسم اوج بی برنامگی را شاهد بودیم.
اگر لغو بسیاری از کارگاه ها و نشست های تخصصی و یا شلختگی در جانمایی برنامه ها و حتی نمایشگاه های جنبی را هم در جشنواره سوم فاکتور بگیریم، اما انتظار میرفت این دوره از جشنواره، آن هم در وسعتی بزرگتر و پرطمطراقتر از دو دوره قبل که طعنه به جشنوارهای همچون جشنواره فیلم فجر میزد، دستاوردی را که علی دارابی از دوره اول به دنبال آن بود، یعنی معرفی و شناخت بهتر میراث فرهنگی کشور، به همراه داشته باشد، اما متأسفانه این جشنواره هنوز در بعد تخصصی لنگ میزند چرا که نگاه به کلیت جشنواره و آثار آن بیشتر یک نگاه هنری است. ادعایی که علیرضا تابش دبیر سومین جشنواره بین المللی چند رسانهای میراث فرهنگی هم در نشست خبری این رویداد بر آن صحه گذاشت.
نگاه هنری به یک رویداد تخصصی
وی در این نشست عنوان کرد: ما نگاه آرت به جشنواره داریم، جشنواره مسئول تولید نیست، بلکه یک ویترین مهم برای رصد، پایش، تجلیل و استعدادیابی است.اطمینان دارم که این جشنواره تاثیر زیادی روی تولیدکنندگان محتوا و هنرمندان میگذارد. جشنواره چندرسانهای رویدادی تخصصی است و مخاطبان مشخص خود را دارد.
تابش در نشست خبری جشنواره چند رسانه ای میراث فرهنگی در پاسخ به سوال خبرنگار برنا درباره دستاوردهای دو دوره قبل جشنواره و روند نمایش آثار برای عموم مردم و توجه به حفاری غیرمجاز در انتخاب آثار گفت: آثار جشنواره چند رسانهای چند قسمت هستند؛ بخشی از آنها قبلا پخش و دیده شدهاند و بخشی از آثار نو و دیدهنشده هستند. به اعتقاد ما این جشنواره میتواند افراد را نسبت به میراثفرهنگی حساس کند تا آثاری در این حوزه تولید کنند.
وی افزود: کار فرهنگی امری تدریجی است و به عقیده من این رویداد توانسته است توجه افراد را به خود جلب کند. کار دیگر جشنواره چندرسانهای گفت و شنود بیشتر ما با اهالی هنر، رسانه و تولیدکنندگان محتواست. مطمئناً توجه به حفاری غیرمجاز باید جزو اولویتهای ما باشد که به هنرمندان و تولیدکنندگان محتوا اعلام شود. این دغدغه باید تبدیل به یک پویش ملی شود.
پاشنه آشیل جشنواره چند رسانه ای میراث فرهنگی
این در حالی است که هدف اصلی جشنواره که همان بالابردن سواد میراثی مردم بوده در لا به لای این تولیدات و حمایت از هنرمندان گم شده و مسیر دیگری را در پیش گرفته است، متأسفانه پاشنه آشیل این جشنواره نبود یک نگاه تخصصی در حوزه میراث فرهنگی است و این موضوع زمانی پررنگتر میشود که حتی تعداد مهمانان هنری (نه داوران و اساتید کارگاه ها) از مهمانان تخصصی پیشی میگیرد و بار دیگر این تصور را به ذهن متبادر میکند که این رویداد بیشتر یک دورهمی هنری است که به اسم میراث فاکتور شده یا در خوشبینانهترین شکل ممکن، به دلیل عدم استقبال از این رویداد یا بی خبری مردم از آن، چهرههای هنری به ویترینی برای جلب توجه مخاطب تبدیل شده اند.
این در حالی است که این جشنواره میتوانست از همان ابتدا با نگاه کیفیتر استارت بخورد و در آغاز راه، نگاه میراثی را حتی به داوران آثار هم تزریق کند تا به جای نگاه صرفاٌ هنری، با نگاهی تخصصیتر آثار ارسالی به جشنواره چند رسانهای میراث را داوری کنند.
البته نباید این نکته را فراموش کرد که تلاشها در دوره سوم جشنواره برای رسیدن به یک نگاه تخصصی صورت گرفت، محمد ثابت اقلیدی مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان فارس نهایت تلاش خود را برای بهتر برگزار شدن این جشنواره کرد و بار اصلی را به دوش کشید اما هنوز با نقطه مطلوب فاصله است، برای مثال در بخش سینمایی در ۶ بخش ٣٢٨ اثر به دبیرخانه رسید که تنها ٨٢ اثر به بخش داوری رسید که در این تعداد هم ان قلتهای زیادی میتواند وجود داشته باشد، یا در بخش عکس از مجموع ١۵٧٠ اثر ارسالی به دبیرخانه تنها ۴۵ عکس برای داوری نهایی انتخاب شد و در بخش میراث دیجیتال ٣٩ اثر از مجموع ۶١ اثر ارسالی به دبیرخانه برای داوری انتخاب شد که البته از نگاه نگارنده، این دو بخش به همراه بخش مستند تنها بخشهایی بودند که شاید تخصصیتر به موضوع میراث فرهنگی پرداخته بودند.
هیاهویی برای هیچ
شاید اگر پیش از برگزاری این رویداد نشستی تخصصی با خبرنگاران حوزه میراث فرهنگی برگزار میشد، شاید اگر با پیشکسوتان این حوزه تعامل بیشتری صورت میگرفت، شاید اگر نگاه باستان شناسان، مرمتگران و فعالان میراث فرهنگی در این رویداد لحاظ میشد و حتی شاید اگر معاون میراث فرهنگی طی یک سال گذشته نشستهایی نه حتی خبری که خودمانی و به اصلاح خبرنگاران off the record با رسانههای تخصصی میراث فرهنگی داشت و در نهایت یک آسیب شناسی کلی از دو دوره قبل صورت میگرفت، نه تنها شاهد حواشی متعدد به خصوص درباره بودجه این رویداد نبودیم، بلکه این حجم از کار گسترده میتوانست اثرگذاری بهتری داشته باشد، به نحوی که وقتی در سطح شهر شیراز قدم میزدیم بی اطلاعی مردم از برگزاری این جشنواره یا نشستن روی یک اثر تاریخی برای گرفتن عکس یادگاری را به چشم نمیدیدیم.
با توجه به تجربه سه دوره قبلی و در صورت موافقت وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با ادامه برگزاری این جشنواره، باید ریل گذاری ها برای سال آتی از چند ماه آینده آغاز شود، چرا که دیگر فرصت آزمون و خطا نیست. بدون شک اگر هزینه صرف شده در این گونه رویدادها نتواند به ارتقاء سواد میراثی مردم و آشنایی جهان با میراث ایران کمک کند، حداقل می توان از این بودجه در راستای مرمت آثاری استفاده کرد که به دلیل کمبود اعتبارات در معرض نابودی قرار گرفته اند.
انتهای پیام/