مشکل توسعه در ایران، نبود سیاست تفصیلی است نه فقر سرمایه

|
۱۴۰۳/۰۹/۰۷
|
۱۲:۳۲:۰۱
| کد خبر: ۲۱۶۵۷۵۲
مشکل توسعه در ایران، نبود سیاست تفصیلی است نه فقر سرمایه
بحرینیان، پژوهشگر حوزه توسعه در چهارمین نشست استراتژی توسعه صنعتی گفت: علل توسعه‌نیافتگی در ایران، کمبود منابع مالی نیست. مشکل ایران تنظیم سیاست‌های تفصیلی بود و در این فضا، نهاد عمومی جدیدی برای توسعه صنعتی تاسیس نشد.

به گزارش برنا، براساس ماده ۴۸ برنامه هفتم پیشرفت، وزارت صنعت، معدن و تجارت و اتاق ایران با همکاری سایر ذی‌نفعان، مکلف به تدوین استراتژی توسعه صنعتی هستند. بر این اساس مرکز پژوهش‌های اتاق ایران به ریاست حجت میرزایی، سلسله نشست‌هایی را با حضور اقتصاددان‌ها، فعالان اقتصادی و نماینده تشکل‌های تخصصی برگزار می‌کند.

میرزایی، رئیس مرکز پژوهش‌های اتاق ایران در چهارمین نشست بررسی سیاست‌های صنعتی در ایرآن‌که با حضور سیدمحمد بحرینیان، صنعتگر و پژوهشگر حوزه توسعه برگزار شد، گفت: برای تدوین سیاست توسعه صنعتی، اتاق ایران سلسله جلساتی را برگزار می‌کند و این نشست در ادامه سه نشست قبلی است. اتاق ایران می‌خواهد نسبت به تدوین استراتژی توسعه صنعتی فعالانه برخورد کند و نظر فعالان اقتصادی، تشکل‌های تخصصی و بنگاه‌های صنعتی را تدوین در سند استراتژی توسعه‌ای موردتوجه قرار دهد.

در بخش دیگر این نشست، سیدمحمد بحرینیان، پژوهشگر حوزه توسعه و صنعتگر، روند توسعه صنعتی در ایران را براساس شواهد تاریخی، ظرفیت‌ها و خطای سیاست‌گذاری بررسی کرد.

بحرینیان توسعه صنعتی در ایران را «صنعتی شدن نارس» خواند و به دلایل آن اشاره کرد: علل توسعه‌نیافتگی صنعتی در ایران، درماندگی نظری به قول هانا آرنت، فقر اندیشه کاربردی، نداشتن راهبرد و بی‌برنامه‌گی و نابلدی، نهاد‌های کژ کارکرد در ایران، مسئولیت‌گریزی فزاینده دولت‌ها، واژه‌پردازی‌های فریبنده و بی‌محتوا، ناتوانی از آینده‌نگری، عدم اهلیت حرفه‌ای برخی از تصمیم گیران اقتصادی و عدم توجه به تخصص‌ها است.

بحرینیان بعدازآن به تفسیر المیزان از سوره اسری، آیه ۳۶ اشاره کرد: «در هر اعتقاد یا عملی که تحصیل علم ممکن است، پیروی از غیرعلم حرام است و در اعتقاد و عملی که نمی‌شود به آن علم پیدا کرد، زمانی اقدام و ارتکاب جایز است که دلیل علمی آن را تجویز نماید.» باید این آیه باید در دستور کار قرار داد.

پژوهشگر حوزه توسعه در ادامه به کتاب «خاطرات شفاهی»، علینقی عالیخانی اشاره کرد که در خاطراتش گفته: ما معتقد بودیم باید ریشه صنعت را در ایران تقویت کنیم و روحیه صنعتی در مردم ایجاد بکنیم. گمان نبرید که ما از روز اول همه‌چیز را می‌دانستیم. ما تنها کاری که کردیم، معتقد بودیم به هر قیمتی که شده می‌بایست این کشور را به جلو ببریم و ریشه صنعت را در ایران تقویت کنیم. در آن زمان مطلقاً نمی‌دانستیم؛ خودمان هم کار یاد گرفتیم. بعضی از افکاری که داشتیم در عمل متوجه شدیم که اینها درست نیست. آن چیز‌هایی که درست بود را هم همیشه نمی‌توانستیم اجرا کنیم، به خاطر اینکه شما به‌هرحال با یک جامعه، با منافع متضاد افراد روبه‌رو هستید، با عقاید مسئولان دولتی و تصمیم‌گیران مواجه می‌شوید و می‌بایست در درون همه این عامل‌های گوناگون بتوانید بهترین نتیجه را بگیرند. این کاری بود که ما توانستیم بکنیم.
او در ادامه این نشست به «خاطرات شفاهی» عبدالمجید مجیدی هم اشاره کرد: حتی این تعریف ابتدایی- یعنی مشخص کردن یک طرح و تعریف طرح را نمی‌دانستیم. اینکه استراتژی توسعه اقتصادی چه باشد؟ اینها را شاید ده سال بعد توانستیم مطرحش بکنیم. آنجا بود که تازه این بحث پیش آمد که طرح یعنی چه؟ اصلاً طرح را چه جوری می‌شود تعبیر کرد. در داخل طرح چه هزینه‌هایی می‌شود قبول کرد یا قبول نکرد؟ چه هدفی باید داشته باشد. هدف‌های ملی چه باشد؟ استراتژی توسعه اقتصادی چه باشد؟ اینها را شاید ده سال بعد توانستیم مطرحش بکنیم. چون مسئله توسعه اقتصادی یک کار فنی نیست، جزو سیاست کلی مملکت است، جزو هدف‌های بلندمدت مملکتی است که بایست به این استراتژی‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی جهت بدهد.

در ادامه این نشست به کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟» نویسنده دارون عجم اوغلو، جیمزالن رابینسون اشاره شد: حکومت‌های استبدادی برای ممانعت از گسترش صنعتی شدن تلاش می‌کنند. انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم و پس‌ازآن نقطه عطفی دگرگون‌کننده برای تمامی جهان به وجود آورد: آن جوامعی که به شهروندان خود اجازه دادند و در آنها انگیزه ایجاد کردند تا به سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نو بپردازند، توانستند به‌سرعت رشد کنند. ولی در گوشه و کنار جهان ملل بسیاری از این امر بازماندند یا صریحاً از آن سرباز زدند. آنهایی که تحت نهاد‌های سیاسی و اقتصادی استثماری قرار داشتند، فاقد چنین انگیزه‌هایی بودند.

در ادامه این نشست بحرینیان به خاطرات محمد یگانه اشاره کرد: در آن موقع معلوم بود که این کشور‌هایی که با ما روابط سنتی دارند، این آمادگی را ندارند که به صنعتی شدن ایران کمک کنند. ایران دست کمک خواستن دراز کرد، آمریکایی‌ها مخالفت کردند و بانک جهانی مخالفت کرد برای ایجاد چنین صنعتی در ایران. بعداً در سال ۱۹۶۴ مرا از سازمان ملل خواستند، آمدم ایران و مسئول برنامه‌های صنعتی و سیاست‌های صنعتی ایران شدم. در آن موقع هم معلوم بود که این کشور‌هایی که با ما روابط سنتی دارند این آمادگی را ندارند، بنابراین می‌بایستی از راه‌های دیگری سعی کردم این تکنولوژی‌های جدید و یا همکاری‌های جدید را جلب کنم.

در بخش دیگر نشست، بحرینیان به گفته‌های مقام معظم رهبری اشاره کرد که گفته بودند: یک ملت تنها با تسلیحات قوی نمی‌شود، بلکه اقتصاد، فرهنگ، علم و دانش لازم است. قوی شدن یک ملت فقط به این نیست که تسلیحات جنگی پیشرفته‌ای داشته باشند؛ البته تسلیحات هم لازم است، اما فقط با تسلیحات ملتی قوی نمی‌شود. من وقتی نگاه می‌کنم، سه عنصر را پیدا می‌کنم که دو عنصر از آنها همین دونقطه‌ای است که در پیام عرض کرده‌ام؛ این سه عنصر اگر موردتوجه قرار گرفتند، یک ملت قوی می‌شود: یکی اقتصاد، یکی فرهنگ و سومی علم و دانش.

در بخش دیگر نشست به کتاب «برنامه‌ریزی توسعه» سرآرتور لوییس اشاره شد: در برنامه‌ریزی رشد اقتصاد، به دست آوردن توازن صحیح کالا و خدمات حائز اهمیت است؛ زیرا اگر بخش خدمات بسیار بزرگ باشد، تقاضا برای کالا‌ها از عرضه آن تجاوز کرده، منجر به تورم و کسری موازنه پرداخت‌ها خواهد شد. این امر با پیش‌بینی جداگانه در مورد تقاضای کالا‌ها و عرضه آن کنترل می‌شود.

در این نشست بحرینیان تصریح کرد: لرد کرزن، نایب‌السلطنه بریتانیا در هندوستان، اهمیت ایران را چنین توصیف می‌کرد: یکی از مهره‌های صفحه شطرنجی که بازی سلطه بر دنیا روی آن صورت می‌گیرد.

انتهای پیام/

نظر شما