
آب هنوز به طور کامل قطع نشده بود، اما فشار دشمن لحظه به لحظه بیشتر میشد. امامی نشسته بود که نه تنها در محاصرهی تنهایی و دشمنان بود، بلکه رنج بیوفایی کسانی را بر دوش داشت که روزگاری با وعده ایمان و وفاداری، دلهای او را گرم کرده بودند. امام در آن لحظات جانسوز با صدایی آرام و لبریز از صلابت به یارانش فرمود:
«أَفْشُوا السَّلَامَ بَیْنَکُمْ، وَتَرَاحَمُوا، وَتَصَافَحُوا، وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى، وَلَا تَشْتَتُوا»
سلام را در میان خود بگسترانید، به یکدیگر رحم کنید، دست یکدیگر را بفشارید، و در راه نیکی و پرهیزگاری متحد بمانید و پراکنده نشوید. در همین شب امام
نامهای به حر بن یزید ریاحی نوشت، همان فرماندهای که در ابتدا سپاه دشمن بود، اما دلش به توبه باز شد، نمونهای جاودانه از بازگشت به حقیقت و امید به رحمت الهی است. اما در آن سوی داستان، کوفه تشنه بیوفایی بود. ورود معاویه بن اسحاق ثقفی به نمایندگی از عبیدالله بن زیاد، با تهدید و تطمیع و ارعاب، مردمی را که بیعت کرده بودند، به خیانت و ترک عهد واداشت. بزرگان کوفه، چون عمرو بن حجاج و شریح قاضی، در برابر فشارهای مالی و نظامی، از یاری امام حسین (ع) دست برداشتند. مسلم بن عقیل که نماینده امام در کوفه بود، در ابتدا با استقبال گرم روبهرو شد، اما نهایتاً در چنگال خیانت گرفتار و شهید شد. تنها عده معدودی، چون حبیب بن مظاهر عبیدالله بن عمیر، حر بن یزید و هانی بن عروه باقی ماندند که به صف امام پیوستند.
ششم محرم سال ۶۱ هجری در کوفه، نقطهای بود که حمایت مردمی از امام حسین (ع) به کلی فرو ریخت. فشارهای نظامی، تهدیدها، و تطمیعهای مالی و سیاسی باعث شد که مردم و بزرگان کوفه از وعدههای خود دست بکشند. این بیوفایی و خیانت، زمینهساز تنهایی امام حسین (ع) در واقعه عاشورا و شهادت ایشان شد، که در تاریخ به عنوان یکی از تلخترین خیانتها ثبت شده است. ویژگیهای مردم کوفه در این واقعه تلخ عبارتند از: بیثباتی در وفاداری، تأثیرپذیری از تهدید و تطمیع، تقسیمات قبیلهای و سیاسی، بیاعتمادی به رهبران و ترس و سکوت عمومی.
عبیدالله بن زیاد، فرماندار کوفه، با ظاهری مذهبی، اما عملیاتی ضد دینی، با تهدید، تطمیع و سرکوب کوفه را کنترل کرد. ابن زیاد پسر هند بنت عتبه بود که پیش از اسلام آوردن، در جنگ احد و پس از شهادت حمزه بن عبدالمطلب (عموی پیامبر)، جگر او را به نشانه کینه و انتقام خورد. این عمل خشونتآمیز یکی از وقایع تلخ تاریخ صدر اسلام است که نشاندهنده شدت دشمنیهای آن زمان بود. با این نکته تاریخی، نه تنها نشاندهنده فضای خونین و کینهتوزانه آن دوره است، بلکه نقش خانواده عبیدالله بن زیاد را در زمینه سیاسی و اجتماعی آن زمان روشن میکند.
وقتی مردم از ولی خدا جدا شوند؛ باطل حاکم میشود
تاریخ عاشورا گواهی تلخ بر این واقعیت است که هرگاه مردم از ولایت معصوم فاصله بگیرند و در برابر ظلم بیتفاوت یا منفعل باشند، زمینه حاکمیت باطل فراهم میشود. آنچه بر امت اسلامی در قرن نخست هجری گذشت، نتیجه سالها بیعملی، فراموشی عهد با ولی خدا و بیتوجهی به حجت الهی بود. در چنین فضایی بنیامیه با همه انحرافات اعتقادی، فساد اخلاقی و دوری از ارزشهای اسلامی بر جامعه مسلط شدند.
عبیدالله بن زیاد که فرزند هند جگرخوار بود، با سابقهای پر از خشونت و خیانت بر مسند قدرت نشست و فضای وحشت و ستم را در کوفه حاکم کرد. بیعملی مردم، بیبصیرتی خواص و فراموشی عهد، بزرگترین فرصت را به دشمنان اسلام داد تا خنجر بر قلب حقیقت فرو برند. امروز نیز اگر جامعه نسبت به مسیر ولایت و حجت خدا بیتفاوت باشد، همان فاجعه ممکن است تکرار شود؛ باطل در لباس حق و دشمن در هیئت مدافع مردم وارد صحنه خواهد شد.
خیانت، ترس و رسانههای معاند
در واقعه عاشورا، بنیامیه با بهرهگیری از ابزارهای مختلف، به ویژه ترس و ارعاب، تلاش کردند تا مردم را از حمایت امام حسین (ع) منصرف کنند. این روشها شامل تهدید به قطع حقوق، تبعید، زندانی کردن و حتی کشتار مخالفان بود. برای مثال، عبیدالله بن زیاد با تهدید به قطع حقوق و تبعید مخالفان، سعی در کنترل اوضاع داشت. این شیوهها باعث شد تا بسیاری از مردم کوفه که پیشتر به حمایت از امام حسین (ع) پرداخته بودند، از وعدههای خود دست بکشند و به خیانت بپردازند.
همانگونه که قرآن کریم در سوره محمد به این نکته اشاره میکند:
«وَإِنَّ مِنْکُمْ لَمَنْ لَیُبَطِّئَنَّ فِی قَتَالِهِ وَإِنْ یُدْرِکْهُ نَصْرٌ یَوَدُّ أَلَّا یُقَاتِلَ وَإِنْ یَأْتِکَ یَسْتَغِیثُ بِاللَّهِ لَوْ تَسْتَطِعْ لَهُ نَفْعًا»
(سوره محمد، آیه ۲۰)
که به کسانی اشاره دارد که در میدان جنگ سستی میکنند و دوست دارند از مبارزه کنارهگیری کنند، و حتی از خدا پناه میطلبند تا از معرکه نجات یابند.
در دنیای امروز، رسانههای معاند نیز با استفاده از ابزارهای مشابه، به ترویج ترس و ارعاب میپردازند. این رسانهها با انتشار اخبار دروغ، شایعات و تحلیلهای مغرضانه، سعی در ایجاد ناامیدی و تفرقه در میان مردم دارند. قرآن کریم به ما هشدار میدهد که:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ»
(سوره الحجرات، آیه۶)
یعنیای کسانی که ایمان آوردهاید، اگر شخص نافرمانی خبری آورد، تحقیق کنید مبادا به جهل گروهی را متهم کنید و پشیمان شوید.
اهمیت پرهیز از حضور افراد دارای سابقه فتنه و خیانت در حکومت
تجربه تاریخی به ما آموخته است که حضور افرادی با سابقه فتنه، خیانت یا انحراف، میتواند به فروپاشی اتحاد و تضعیف نظام منجر شود. عبیدالله بن زیاد با سابقهای سرشار از خشونت و خیانت، فرماندار کوفه شد و فضای رعب و وحشت را ایجاد کرد که از عوامل اصلی شکست حمایت مردمی از امام حسین (ع) بود. امروز نیز نباید اجازه دهیم کسانی که در گذشته باعث تفرقه و فتنه شدند، دوباره به مسئولیتهای کلیدی دست یابند. این افراد نه تنها اعتماد مردم را جلب نمیکنند، بلکه ممکن است مسیر انقلاب و ارزشهای اصیل را منحرف کنند.
وظیفه حیاتی مقابله با خائنان و خیانتها
خیانت، آفتی کشنده برای هر جامعه است. برای جلوگیری از نفوذ خائنان باید:
• سوابق افراد را به دقت شناخت؛
• از ظاهر سازیها و شعارهای فریبنده پرهیز کرد؛
• وحدت و رهبری را حفظ نمود؛
• مطالبهگری هوشمندانه و مستمر داشت؛
• ایمان و توکل را تقویت کرد؛
• فرهنگ انقلاب و ولایتمداری را ترویج داد.
در کنار رهبر مسلم، همچون یاران عاشورا
امروز، پرچم ولایت و مقاومت در دست رهبر مسلم ما، حضرت آیتالله خامنهای است؛ جانشین واقعی مسیر حق و یاور مظلومان جهان. مردم باید با ایمان قوی از ایشان حمایت کنند، خیانتکاران را شناسایی و منزوی نمایند و اجازه ندهند تاریخ تلخ کوفه در ایران دوباره تکرار شود.
سخن پایانی
تجربههای تلخ تاریخ به ما آموخته که به وعدههای دروغین دشمنی که امتحانش را پس داده، نباید اعتماد کرد؛ چنین وعدههایی جز فریب خوردگان را دلخوش نمیکند. در این شرایط حساس، دولتمردان باید ملزم باشند به سخنان حکیم فرزانه، حضرت سید علی، پایبند بمانند و از هر لغزش و ناپایداری که سرنوشت ملت را به خطر اندازد، به شدت پرهیز کنند. تنها با وحدت، وفاداری به ولایت و هوشیاری در برابر دشمنان است که میتوان از تکرار خیانتهای کوفه جلوگیری کرد و پرچم حق را برافراشت.
لیلا اسدی
وکیل پایه یکدادگستری