خراسانیزاده: هنرمندان تجسمی در جنگ ۱۲ روزه آرامش را به شهر بازگرداندند
محمد خراسانیزاده، سرپرست سابق موزه هنرهای معاصر در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا در خصوص جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل و جایگاه هنر در این میان گفت: هنرمندان تجسمی همچون سایر شهروندان در معرض هیجانات روحی و روانی ناشی از چنین رویدادهایی قرار میگیرند اما تفاوت آنها در این است که میتوانند واکنش خود را بهگونهای ماندگار و موثر ثبت کنند تا دیگران نیز از آن بهرهمند شوند. این واکنشها میتواند بازتابدهنده نگرانیهایشان، احساس همدردیشان با مردم یا حتی بیانگر شادی و غروری باشد که از برخی فتوحات حاصل میشود.
واکنش هنرمندان از نخستین ساعات حمله آغاز شد
وی افزود: این روند از همان ساعات اولیه آغاز جنگ شروع شد. تقریبا ساعت سه بامداد روز جمعه، زمانی که رژیم صهیونیستی ناجوانمردانه به ایران حمله کرد و عزیزان ما را به شکل وحشیانهای ترور کرد، واکنش هنرمندان آغاز شد. در این میان دو گروه از هنرمندان تجسمی، یعنی عکاسان خبری و گرافیستها پیشگام بودند. عکاسان با ثبت لحظهها مردم را در جریان جزئیات وقایع قرار دادند و هنرمندان گرافیک با طراحیهایی برای شهدا و اسامی آنها، آثار متعددی خلق کردند. بسیاری از این آثار به شکل دیجیتال تولید و در قالب پوستر منتشر شدند.
امید در دل تاریکی؛ پوسترهایی برای تقویت روحیه جامعه
خراسانیزاده با اشاره به فضای عاطفی جامعه در آن روزها بیان کرد: در شرایطی که جامعه با نگرانی و ناراحتی روبهرو بود برخی از این آثار بهگونهای خلق شدند که امیدآفرین بودند. مثلا یکی از نخستین پوسترهایی که در فضای مجازی منتشر شد، در آستانه عید غدیر، تصویری از ذوالفقار امیرالمومنین بود. این نوع واکنش هنری، به جای یاس و گلایه، نشاندهنده روحیهای پیشرونده و فعال بود.
هنرمندان گرافیست آرامش را به شهر بازگرداندند
وی ادامه داد: در مرحلهای دیگر پس از پاسخ ایران به حمله و حملات موفقیتآمیز به رژیم صهیونیستی، جامعه نیاز به آرامش داشت. در آن زمان نیز هنرمندان گرافیست در تبلیغات شهری نقش مهمی ایفا کردند. دیوارهای شهر با آثار گرافیکی امیدبخش تزئین شد. نقاشان نیز وارد عمل شدند و تصاویر چشمنوازی را به نمایش گذاشتند. این فقط محدود به ایران نبود بلکه هنرمندان بسیاری در سطح جهان نیز در همصدایی با مردم ایران به خلق آثار پرداختند.
هنرمندان جهان هم علیه جنایات صهیونیستها خلق اثر کردند
این هنرمند درباره واکنش جهانی به جنایات رژیم صهیونیستی توضیح داد: ماجرای نفرت از رژیم صهیونیستی موضوع امروز و دیروز نیست. بهویژه در یک سال و نیم گذشته که این رژیم جنایات بیشماری علیه مردم غزه بهویژه زنان و کودکان مرتکب شده است، هنرمندان بسیاری در سراسر دنیا در واکنش به این جنایات آثاری تولید کردهاند. حال که ایران در مقابل این تجاوز ایستاده، هنرمندان نیز با انرژی و شور فراوان به خلق آثاری درباره موشکهای قدرتمند ایرانی و غیرت ملت ایران پرداختند.
سرپرست سابق موزه هنرهای معاصر در ادامه با اشاره به شهدای این جنگ ۱۲ روزه گفت: در جریان این جنگ ما جمع زیادی از مردم، فرماندهان، دانشمندان بیگناهانمان را از دست دادیم؛ افرادی که رژیم صهیونیستی با نهایت وحشیگری آنها را به خاک و خون کشید. در میان شهدا هنرمندانی نیز بودند که جان خود را از دست دادند؛ برخی از آنها افرادی بودند که در کنار فعالیتهای روزمره فعالیتهای هنری نیز داشتند. از جمله این شهدا، شهیده منصوره عالیخانی و شهید صالح بایرامی را از دست دادیم.
در بحرانها هنر بیش از پیش آرامشبخش میشود
خراسانیزاده با اشاره به نسبت جنگ و هنر در جهان بیان کرد: در سراسر دنیا وقتی مردم با شرایط بحرانی مواجه میشوند چه جنگ، چه بیماری یا هر حادثهای که موجب نگرانی و سردرگمی شود نیازهای روانی و روحی اهمیت بیشتری از نیازهای جسمی پیدا میکند. در چنین مواقعی هنر میتواند آرامشبخش و احساسبرانگیز باشد زیرا مستقیما با روح و روان افراد ارتباط برقرار میکند. به همین دلیل در هنگام وقوع بحران تولید آثار هنری هم از نظر کمیت و هم از حیث تأثیرگذاری به شکل چشمگیری افزایش پیدا می کند.
هنرمند، صدای درونی مردم را تجسم میبخشد
وی ادامه داد: در چنین شرایطی مردم تلاش میکنند احساسات درونی خود را بیان کنند اما این هنرمند است که میتواند صدای آنها را به تصویر بکشد؛ خواه این تصویر یک عکس خبری باشد، یک نقاشی یا پوستر گرافیکی، حتی یک مجسمه یا کار مفهومی. زمانی که مردم اثری را میبینند که با احساسات آنها همخوان است، گویی صدای درونیشان شنیده شده و با آن اثر همذاتپنداری میکنند.
صدای چاوشی علاج مردم ایران شد
این هنرمند در ادامه گفت: یکی از نمونههای بسیار موثر این روزها، قطعه موسیقی استاد محسن چاوشی بود که در اوج بحران منتشر شد. این اثر هم از نظر مضمون و هم از نظر زمانبندی انتشار بسیار دقیق و تاثیرگذار بود. در زمانی که مردم بهدنبال فریاد کشیدن دردهای خود بودند، صدای چاوشی گلوی همه مردم ایران شد. دشمن تلاش میکرد با ترورهای کور و هدفمند مردم را از هم دور کند اما بیش از هر زمان دیگری مردم به هم نزدیک شدند. یک انسجام بینظیر پس از دههها شکل گرفت، و حالا یک حنجره واحد فریاد زد که "علاج در وطن است."
وی افزود: در آن لحظات مردم ایران با صدای محسن چاوشی زندگی کردند. هر ایرانی دوست داشت خودش آن حرفها را فریاد بزند: از امید، از توکل، از اینکه دنیا برای ما کاری نمیکند و فقط خود ما هستیم که باید برخیزیم. هر ایرانی میخواست بگوید ما ادامهدهنده مسیر ذوالفقار امیرالمومنین هستیم؛ همان ذوالفقاری که در مقابل اهالی خیبر ایستاد و پیروز شد.
خراسانیزاده در ادامه گفتوگو درباره همصدایی شعر و موسیقی در جریان این ۱۲ روز گفت: در این ایام، شاهد تلفیق زیبایی از شعر، موسیقی و احساسات مردمی بودیم. شعری از کاظم بهمنی با مضامین عمیق و امیدبخش منتشر شد که حتی در صفحه رسمی خود نیز آن را بازنشر کرد. گفته شد که این قطعه، در پاسخ به نیازی بود که از سوی محسن چاوشی برای خلق چنین متنی مطرح شده بود. چاوشی خود نیز به این مضامین ورود کرده و هنرمندانه، سخن دل مردم را در قالب موسیقی بیان کرده بود. این مثال نشان میدهد که هنرمند چگونه میتواند در لحظهای که جامعه به او نیاز دارد، نقشآفرینی کند و تبدیل به صدای جمعی شود.
وی افزود: ماجرای مشابهی را در حوزه هنرهای تجسمی هم شاهد بودیم. مردم، همزمان با احساس اندوه از دست دادن عزیزانشان بهشدت احساس قدرت نیز داشتند؛ چرا که دیدند آنانی که مدعی ابرقدرتی بودند به التماس افتادهاند. مردم دیدند موشکهای قدرتمند ایرانی دقیقا همانطور که وعده داده شده بود به هدف اصابت کردند. در چنین شرایطی نیاز به روایت این احساسات از طریق هنر بیش از همیشه احساس میشد.
«فاتح آثار»؛ موشکهای هنری بر دیوار شهر
خراسانیزاده ادامه داد: نمونهای بسیار شاخص از این حضور، اقدام استاد میر فتاح بود؛ هنرمند شناختهشدهای که برخلاف روال معمول خود بهصورت مستقیم وارد عمل شد و مانند یک اجراکار، چهرهی شهدا را روی دیوارهای شهر نقاشی کرد. معمولا هنرمندان طراحی میکنند و اجرای نهایی بهعهده دیگران است اما او با خلاقیت شخصی خود مستقیما در خیابان دست به خلق اثر زد.
وی با اشاره به تاثیر این آثار گفت: یکی از صفحات تخصصی حوزه تجسمی این آثار را با موشکهای «فاتح» مقایسه کرده بود و نام این مجموعه را «فاتح آثار» گذاشت. این تشبیه بهدرستی نشان میدهد که مخاطبی که از برابر هر یک از این نقاشیهای دیواری میگذرد تا همیشه خاطره آن ۱۲ روز پر از افتخار و حماسه را در ذهن خواهد داشت.
هوش مصنوعی در جنگ ابزار همراهی هنری مردم شد
این هنرمند همچنین به نقش فناوری در همراهی با هنر اشاره کرد و گفت: در این میان برخی از مردم یا حتی علاقهمندان به هنر که شاید ابزار مستقیم برای خلق اثر نداشتند به سراغ هوش مصنوعی رفتند. تصاویر متعدد، کلیپهای کوتاه و محتوای خلاقانهای با استفاده از هوش مصنوعی تولید شد که نشان از دغدغه درونی آنها داشت. این افراد شاید قلم یا ابزار طراحی در اختیار نداشتند اما از ظرفیتهای نوین استفاده کردند تا در این همراهی ملی سهم داشته باشند.
هنر ایران در ۱۲ روز جنگ نقشی تعیینکننده ایفا کرد
خراسانیزاده در پایان تاکید کرد: تولید محتوا در حوزه هنرهای تجسمی به دلیل ماهیت دیداریاش، دارای گسترهای از تاثیر است. آنچه در این ۱۲ روز رقم خورد، تجربهای عمیق و پرافتخار برای هنر ایران و هنرمندان مردمی ما بود؛ تجربهای که نشان داد هنر هم در میدان خلق و هم در میدان حماسه، حضوری تعیینکننده دارد.
انتهای پیام/



