خشکسالی؛ آزمون بزرگ مدیریت آب در ایران
خشکسالی دیگر یک رویداد مقطعی نیست، بلکه به واقعیتی پایدار در ایران تبدیل شده است. کاهش بارشها، افزایش دما و افت منابع آب زیرزمینی نشان میدهد که مدیریت آب کشور نیازمند اصلاحی جدی و نگاه علمیتر است.
برای مقابله با کمآبی، در دهههای گذشته سازههای بزرگی همچون سدها، بندهای انحرافی، شبکههای انتقال و توزیع آب، ایستگاههای پمپاژ و طرحهای تغذیه مصنوعی آبخوانها ساخته شدهاند. این سازهها نقش مهمی در ذخیره آبهای سطحی، کنترل سیلابها و تأمین آب شرب و کشاورزی داشتهاند و در بسیاری مناطق حیات اقتصادی بدون آنها ممکن نبود. با این حال، محدودیتهایی مانند تبخیر بالا از سطح مخازن، رسوبگذاری در سدها، هزینههای سنگین بهرهبرداری و فشار غیرمستقیم بر منابع زیرزمینی باعث شده است که این سازهها به تنهایی نتوانند پاسخگوی شرایط پیچیده خشکسالیهای امروز باشند.
از سوی دیگر، بیش از ۹۰ درصد منابع آب ایران در بخش کشاورزی و عمدتاً با روشهای سنتی مصرف میشود. واقعیت این است که حتی با وجود سدها و شبکههای گسترده انتقال آب، اگر مصرف اصلاح نشود، بحران خشکسالی همچنان ادامه خواهد داشت.
راهکار، تغییر شیوه مصرف است. استفاده از سامانههای نوین آبیاری مانند قطرهای، بارانی و زیرسطحی میتواند راندمان مصرف آب را تا دو برابر افزایش دهد. بهرهگیری از فناوریهای هوشمند مبتنی بر حسگرهای رطوبت خاک و همچنین استفاده از پساب تصفیهشده شهری برای فضای سبز و باغات، نمونههایی از راهکارهایی است که در بسیاری از کشورها موفقیتآمیز بوده و در ایران نیز باید جدی گرفته شود.
مدیریت پایدار آب در ایران تنها با ترکیب دو رویکرد امکانپذیر است: سازههای کارآمد برای تأمین و ذخیره آب، و فناوریهای نوین برای مصرف بهینه. اگر امروز در این مسیر گام برداریم، میتوانیم تهدید خشکسالی را به فرصتی برای اصلاح الگوی مصرف و حرکت به سوی توسعه پایدار بدل کنیم.
انتهای پیام
**پژوهشگر حوزه مدیریت منابع آب




