شوتيها ارابههاي مرگ/ تاخت و تاز بر جادههاي پرخطر و ضربه به اقتصاد
به گزارش خبرگزاری برنا از لرستان ؛ در دهههاي اخير، پديدهاي به نام "شوتي"سواران در جادههاي کشورمان، به ويژه در مناطق مرزي، به معضلي جدي تبديل شده است. اين خودروهاي تيزرو که با سرعتهاي سرسامآور و هيجانانگيز، مسيري طولاني را از مناطق مرزي جنوب، غرب و شرق کشور تا مناطق مرکزي ميپيمايند، هدفي جز انتقال کالاي قاچاق ندارند.
اما در پس اين ظاهر پرخطر و هيجانانگيز، ابعاد تاريک و فاجعهباري نهفته است که هم جان انسانها را به خطر مياندازد و هم بر پيکره اقتصاد کشور ضربات مهلکي وارد ميکند. اين مقاله به بررسي ابعاد مختلف اين پديده، از خطرات جادهاي گرفته تا پيامدهاي اقتصادي و اجتماعي و نقش دستگاههاي مسئول، ميپردازد.
خطرات جادهاي: رقص مرگ بر آسفالت
شوتيسواران، با ناديده گرفتن تمام قوانين رانندگي و با سرعتي ديوانهوار، جادهها را به ميدان مسابقه تبديل ميکنند. اين رانندگان، که اغلب براي فرار از دست قانون و رسيدن سريع به مقصد، جان خود و ديگران را به هيچ ميانگارند، عامل بسياري از تصادفات مرگبار و دلخراش در جادههاي کشور هستند.
شوتيسواران، با قرار گرفتن در موقعيتهاي خطرناک و انجام حرکات مارپيچ و سرعتهاي غيرمجاز، در هر لحظه با خطر واژگوني، برخورد با موانع و تصادفات شديد روبرو هستند. بسياري از اين رانندگان، در راه رسيدن به مقصد، زندگي خود را از دست ميدهند و خانوادههاي زيادي را داغدار ميکنند. هيجان کاذب ناشي از اين کار، آنها را به سمت تصميمات پرخطر سوق ميدهد که عواقب جبرانناپذيري دارد.
اوج فاجعهبار اين پديده، زماني است که جان شهروندان بيگناه نيز در اين بازي مرگ و زندگي به خطر ميافتد. يک لحظه غفلت يا يک حرکت اشتباه از سوي شوتيسواران ميتواند منجر به تصادفات زنجيرهاي، برخورد با خودروهاي عبوري، و حتي مرگ سرنشينان بيخبر شود. تصور کنيد خانوادهاي که در حال سفر هستند، ناگهان با يک "ارابه مرگ" روبرو ميشوند که با سرعت نور به سمتشان ميآيد! اين صحنهها، متاسفانه کم نيستند و آمار بالاي تصادفات جادهاي در مسيرهاي مورد استفاده شوتيها، گواهي بر اين مدعاست. چه کودکان بيگناهي که يتيم شدهاند و چه همسران و پدران و مادراني که عزيزانشان را در اين راه پرخطر از دست دادهاند.
پيامدهاي اقتصادي: سمي بر پيکره توليد ملي
کالاهاي قاچاق که توسط شوتيها به مناطق مرکزي کشور منتقل و در بازار عرضه ميشوند، ضربه مهلکي بر پيکره اقتصاد ملي وارد ميکنند. اين کالاهاي وارداتي غيرقانوني،که بعضا هم بدون استاندارد و بي کيفيت بوده بدون پرداخت عوارض گمرکي و ماليات، با قيمتي پايينتر از محصولات مشابه داخلي به فروش ميرسند و باعث رقابتي نابرابر ميشوند.
رکود توليد داخلي:
وقتي کالاهاي قاچاق ارزانتر در بازار موجود باشند، مصرفکننده تمايل بيشتري به خريد آنها نشان ميدهد. اين امر، به تدريج باعث کاهش تقاضا براي محصولات داخلي ميشود و کارخانجات و واحدهاي توليدي کشور را با رکود و کاهش سودآوري مواجه ميکند.
تعطيلي کارخانجات و بيکاري:
ادامه اين روند، در نهايت به تعطيلي بسياري از واحدهاي توليدي و بيکاري کارگران زحمتکش منجر ميشود. اين کارگران، که ستون فقرات اقتصاد کشور محسوب ميشوند، قرباني پديدهاي ميشوند که سود آن به جيب عدهاي محدود ميرود و آسيب آن دامنگير کل جامعه ميشود. بيکاري، خود نيز منشأ بسياري از معضلات اجتماعي ديگر است و چرخه آسيبها را تکميل ميکند.
کاهش درآمدهاي دولتي:
عدم پرداخت عوارض و ماليات براي کالاهاي قاچاق، به معناي کاهش درآمدهاي دولت است. اين درآمدها ميتوانند صرف توسعه زيرساختها، خدمات عمومي، و بهبود رفاه شهروندان شوند که با فعاليت شوتيها، از دست ميرود.
نقش پليس و دستگاه قضائي: پرچمداران مبارزه
نيروي انتظامي، به عنوان پرچمدار و در نوک پيکان مبارزه با اين پديده، تلاشهاي گستردهاي را براي متوقف کردن شوتيها و برخورد با قاچاقچيان کالا انجام ميدهد.
اقدامات پليس: نيروهاي انتظامي، با استقرار در جادهها، برپايي ايستهاي بازرسي و ساير اقدامات در حوزه پيشگيري و برخورد با مخلان اقتصادي سعي در توقيف خودروهاي شوتي و کشف کالاهاي قاچاق دارند. اين عملياتها، که اغلب در شرايطي پرخطر و طاقتفرسا انجام ميشوند، نيازمند شجاعت و فداکاري فراوان است که متاسفانه، در اين راه پرخطر، گاهي اوقات نيروهاي جان بر کف پليس نيز قرباني ميشوند. بسياري از آنان در درگيريها و تصادفات ناشي از ماموريت هاي مرتبط، به شهادت رسيده يا دچار نقص عضو ميشوند که اين فداکاريها، نشاندهنده عزم جدي پليس براي مبارزه با اين معضل است.
دستگاه قضائي نيز به عنوان عامل قانوني بازدارنده، با تعيين مجازاتهاي متناسب براي قاچاقچيان و شوتيسواران، سعي در کنترل و کاهش اين پديده دارد. هرچند برخوردهايي در اين زمينه صورت گرفته است، اما ابعاد گسترده اين معضل نيازمند راهکارهاي جامعتر و همکاريهاي بينبخشي بيشتري است.
راهکارهاي فرهنگي و آموزشي: ضرورت فرهنگسازي
هرچند برخورد قهري و قضائي ضروري است، اما ريشهکن کردن کامل پديده شوتيها نيازمند فرهنگسازي و اقدامات پيشگيرانه است، رسانه ملي و اصحاب رسانه نقش حياتي در آگاهسازي جامعه از خطرات و پيامدهاي سوء اين پديده دارند. توليد برنامههاي روشنگر، مستندهاي واقعي از قربانيان و خانوادههاي داغدار، و تبيين آسيبهاي اقتصادي قاچاق، ميتواند به تغيير نگرش عمومي و کاهش تقاضا براي کالاهاي قاچاق کمک کند.
آموزش و آگاهيبخشي: آموزش و آگاهيبخشي به جوانان، به ويژه در مناطق مرزي که بيشتر درگير اين پديده هستند، درباره فرصتهاي شغلي قانوني و پرهيز از مشاغل پرخطر و غيرقانوني، از اهميت بالايي برخوردار است.
توسعه اقتصادي مناطق مرزي: توسعه اقتصادي و ايجاد فرصتهاي شغلي پايدار در مناطق مرزي، ميتواند انگيزه فعاليتهاي قاچاق را کاهش دهد و جوانان را به سمت کارهاي مولد و قانوني سوق دهد.
نتيجهگيري:
پديده شوتيها، تنها يک مشکل جادهاي نيست، بلکه يک معضل پيچيده اجتماعي و اقتصادي است که ابعاد گستردهاي دارد.
اين "ارابههاي مرگ"، نه تنها جان انسانها را به خطر مياندازند و خانوادهها را داغدار ميکنند، بلکه با ضربه زدن به اقتصاد ملي، توليد داخلي را فلج کرده و بيکاري را افزايش ميدهند. مبارزه با اين پديده، نيازمند تلاشي همهجانبه و همکاريهاي بينبخشي بيشتري از سوي دستگاه هاي متولي ، نيروي انتظامي، دستگاه قضايي، رسانهها، و ساير نهادهاي مرتبط است.
تنها با همکاري و همافزايي ميتوانيم اين مسير پرخطر را ايمنتر سازيم و "ارابههاي مرگ" را از جادههاي کشورمان دور کنيم.
نویسنده : سرتيپ دوم ستاد"محمد رضا هاشمي فر" فرمانده انتظامي استان لرستان
انتهای پیام




