تورم انتظاری؛ موتور پنهان افزایش قیمتها پیش از مکانیسم ماشه
به گزارش خبرگزاری برنا از قزوین؛ در حالیکه هنوز تحریمها بهطور رسمی بازنگشتهاند، بسیاری از کالاها و خدمات با افزایش نرخ مواجه شدهاند و این وضعیت، زندگی روزمره مردم را بیش از پیش تحت فشار قرار داده است. پاسخ این پرسش را باید در پدیدهای جستوجو کرد که اقتصاددانان آن را تورم انتظاری مینامند.
تورم انتظاری چیست؟
تورم انتظاری به زبان ساده یعنی برداشت و پیشبینی فعالان اقتصادی از آینده. وقتی تولیدکننده، فروشنده یا حتی مصرفکننده تصور کند که در آینده قیمتها افزایش خواهد یافت، رفتار اقتصادی او تغییر میکند. فروشنده برای آنکه در آینده متضرر نشود، قیمت کالا را همین امروز بالا میبرد. مصرفکننده نیز برای حفظ ارزش پول خود، خریدهایش را جلو میاندازد یا سرمایهاش را به بازارهایی چون ارز، طلا و مسکن منتقل میکند. در نتیجه، حتی پیش از وقوع رویداد واقعی، بازار وارد فاز افزایش قیمت میشود.
مکانیسم ماشه و سایه روانی آن بر بازار
مکانیسم ماشه در اصل به معنای بازگشت خودکار تحریمهای بینالمللی علیه ایران است. هرچند این فرآیند زمانبر بوده و مستلزم طی مراحل حقوقی و سیاسی در سطح بینالمللی است، اما سایه آن به سرعت بر فضای اقتصادی کشور سنگینی میکند. فعالان اقتصادی با در نظر گرفتن تجربه سالهای گذشته، به محض شنیدن احتمال فعال شدن این سازوکار، خود را برای شرایط سختتر آماده میکنند. این آمادهسازی به شکل افزایش قیمت، کاهش عرضه کالا، احتکار یا انتقال سرمایه به بازارهای غیرمولد نمود پیدا میکند.
نقش انتظارات در تشدید تورم
تورم انتظاری یک ویژگی خاص دارد و آن، اثر خودتحریکی آن است. به بیان دیگر، صرفاً انتظار افزایش قیمتها موجب افزایش واقعی قیمتها میشود. برای مثال، وقتی مردم گمان میکنند نرخ ارز بالا خواهد رفت، به سمت خرید دلار هجوم میآورند و همین هجوم، خود عامل افزایش نرخ ارز میشود. این چرخه در بازار طلا، مسکن و حتی کالاهای مصرفی روزانه نیز قابل مشاهده است. در چنین شرایطی، افزایش قیمتها الزاماً نتیجه کمبود واقعی کالا یا افزایش هزینههای تولید نیست، بلکه بیش از هر چیز ناشی از فضای روانی و ذهنیت عمومی جامعه است.
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی تورم انتظاری
تشدید تورم انتظاری پیش از فعال شدن مکانیسم ماشه، نه تنها ثبات بازارها را بر هم میزند، بلکه اعتماد عمومی را نیز کاهش میدهد. وقتی مردم احساس کنند قیمتها لحظهای در حال تغییر است، میل به پسانداز کاهش یافته و رفتارهای مصرفی و سرمایهگذاری کوتاهمدت جایگزین نگاه بلندمدت میشود. این وضعیت برای اقتصاد ملی خطرناک است، زیرا برنامهریزی و تولید پایدار را دشوار میسازد.
با نگاهی دقیقتر میتوان دریافت که بخش قابلتوجهی از تورم امروز جامعه نه ناشی از اجرای عملی تحریمها، بلکه برخاسته از انتظار بازگشت تحریمهاست. این واقعیت نشان میدهد که مدیریت انتظارات عمومی و ایجاد آرامش روانی در جامعه، به اندازه سیاستگذاریهای اقتصادی اهمیت دارد. اگر دولت و سیاستگذاران بتوانند با اطلاعرسانی شفاف، سیاستهای حمایتی و تقویت اعتماد عمومی، فضای روانی بازار را کنترل کنند، میتوان از شدت تورم انتظاری کاست و مانع از آن شد که شایعهها و گمانهزنیها به موتور محرک افزایش قیمتها بدل شوند.
انتهای پیام




