استقبال نخبگان از رویکرد تازه دولت در حمایت از تولیدکنندگان ایرانی
در روزهایی که فضای اقتصادی کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند الگوهای ملموس از «تولید مؤثر»، «صادرات پایدار» و «اعتماد به توان داخلی» است، واکنش گسترده نخبگان اقتصادی و صنعتی به تقدیر رئیسجمهور از شرکت های برتر ایرانی همچون نفت سپاهان، نشانهای از آغاز یک گفتمان تازه در سیاست صنعتی کشور تلقی میشود؛ گفتمانی که محور آن نه وعده و شعار، بلکه شناسایی بیهیاهوی شرکتهایی است که طی سالها با اتکا به کار و تخصص، توانستهاند در مسیر واقعی تولید و صادرات گام بردارند.
تقدیر اخیر دولت از نفت سپاهان بهعنوان یکی از صادرکنندگان ممتاز کشور در فضای مجازی و شبکههای اجتماع نیز بازتابی گسترده و عمیق پیدا کرد. کاربران، فعالان صنعت و تحلیلگران حوزه انرژی، این اتفاق را نشانهای از «بازگشت سیاست صنعتی کشور به مسیر عملکردگرایی و شایستهسالاری» دانستند.
در شرایطی که بخش تولید ایران سالها زیر سایه ضعف حمایتها و نگاه نابرابر بازرگانی حرکت کرده، این نوع از انتخابها میتواند پیام روشن و امیدوارکنندهای به جامعه تولیدی کشور ارسال کند.
یکی از کاربران در شبکه اجتماعی X (پلتفرم سابق توییتر) با نگاهی انتقادی اما واقعبینانه نوشته است:
«وسط هیاهوی وعدهها و حرفها و ادعاها و آمارسازیها، از بین هزاران شرکت، ۵۰۰ شرکت برگزیده و از میان آنها تنها ۴ شرکت ممتاز شدند؛ نفت سپاهان یکی از آنهاست. همان شرکتی که زیر چتر صندوق بازنشستگی صنعت نفت، سالهاست بیحاشیه و منظم کار کرده و بدون شعار، در حوزه صادرات واقعی پیشرو مانده است.»
این توییت با استقبال قابلتوجهی از سوی فعالان رسانهای و صنعتگران روبهرو شد و بسیاری آن را بازنشر کردند. برای آنها، نکته مهم در این انتخاب نه صرفاً نام شرکت، بلکه فرآیندی بود که به انتخاب منتهی شده است؛ فرآیندی که به جای تکیه بر آمارهای تزئینی و ادعاهای تبلیغاتی، به شاخصهایی چون عملکرد صادراتی واقعی، سهم از بازار بینالمللی و استمرار کیفیت توجه داشته است.
کاربر دیگری که خود را از کارکنان باسابقه صنایع انرژی معرفی میکند، در حساب کاربریاش نوشته است:
«با اینهمه سروصدا و ادعا، وزارت صمت آمد و اسم نفت سپاهان را گذاشت کنار فقط سه شرکت دیگر، به عنوان صادرکننده ممتاز کشور؛ آنهم از میان هزاران شرکت ایرانی. همین شرکتی که سالها بیسروصدا منافع بازنشستههای صنعت نفت را حفظ کرده. عملکرد واقعی همیشه احتیاج به جار زدن ندارد.»
چنین واکنشهایی، چهرهای متفاوت از گفتوگوی اجتماعی پیرامون رابطه دولت و بخش تولید را به نمایش میگذارند. برخلاف فضای معمولی که اغلب پر است از گلایه نسبت به سیاستهای حمایتی ناقص، این بار کاربران با نگاهی مثبت و تحلیلی، به تحسین تصمیم دولت پرداختند. از نگاه آنان، انتخاب نفت سپاهان بهعنوان صادرکننده ممتاز، نمایانگر تغییری در ذهنیت تصمیمسازان است؛ تغییری از «حمایت زبانی» به «شناخت واقعی».


بر اساس تحلیلها، برخی از نخبگان صنعتی تأکید کردهاند که اهمیت این انتخاب، تنها در نام شرکت نیست، بلکه در تغییر رویکرد وزارت صنعت، معدن و تجارت و نهاد ریاستجمهوری نهفته است؛ تغییری که به نظر میرسد پس از سالها وعده، اکنون در قالب اقدام عملی ظهور کرده است.
زمانی که بخش خصوصی واقعی احساس کند سیاستگذار به جای وعدههای تکراری، واقعیت عملکرد را ملاک انتخاب و تقدیر میداند، نتیجه آن میتواند ثبات بیشتر و انگیزه بالاتری برای تداوم تولید در واحدهای داخلی باشد.
تغییری در نمادها، نه فقط در واژهها
در سالهای گذشته، بسیاری از جوایز و تقدیرهای صنعتی کشور به شرکتهایی اختصاص یافته بود که نامشان با تبلیغات پررنگ یا وابستگیهای مدیریتی همراه بود. اما در این دوره، قرار گرفتن شرکت نفت سپاهان با سابقهای طولانی در تولید روغنهای صنعتی و موتوری و سهم قابلتوجه در بازارهای منطقهای میان تنها چهار شرکت ممتاز کشور، نشانهای است از آنکه شاخصهای ارزیابی در حال بازتعریفاند.
آنگونه که نمایندگان صنعتی میگویند، این تغییر گرچه شاید در ظاهر یک اقدام نمادین تلقی شود، اما در باطن خود حامل پیامی راهبردی است. زیرا تولیدکنندگان واقعی کشور بیش از هر چیز به اعتماد و دیدهشدن نیاز دارند. وقتی دولت در عالیترین سطح، یک شرکت صنعتی ایرانی را بهدلیل صادرات مستمر و حضور فعال در بازارهای خارجی مورد تقدیر قرار میدهد، درواقع اعتبار کل بخش تولید را در سطح بینالمللی تقویت میکند.
نگاه تازه دولت به پویایی صنعت
دولت پزشکیان در ماههای اخیر تأکید ویژهای بر تشویق شرکتهای خصوصی برای حضور در بازارهای جهانی داشته است. از نگاه نهادهای اقتصادی، این سیاست میتواند بهشرط استمرار، به یکی از مؤثرترین ابزارهای رشد غیرنفتی تبدیل شود.
ایران اگر بخواهد از اتکای تاریخی به درآمدهای خام فاصله بگیرد، ناگزیر است شرکتهایی نظیر نفت سپاهان را در محور سیاستگذاری خود قرار دهد؛ شرکتهایی که نهتنها برای سهامداران، بلکه برای هزاران خانواده کارگری و صنعتی ارزشآفرینی میکنند.
در جهان امروز، شاخصهای موفقیت صنعتی در گرو برنامههای بلندمدت حمایتی و تعامل پویا میان دولت و بخش خصوصی است. تجربه تقدیر از صادرکنندگان ممتاز و بازتاب مثبت آن در میان نخبگان، میتواند بهعنوان یک نمونه عملی از سیاستگذاری تشویقی تلقی شود. سیاستی که اگر استمرار داشته باشد، به تدریج فاصله ذهنی میان دولت و تولیدکننده را کاهش خواهد داد.
در همین راستا، برخی از فعالان صنعتی پیشنهاد دادهاند که دولت علاوه بر تقدیر از صادرکنندگان ممتاز، در بخشهایی نظیر تأمین مالی صادرات، تسهیل مواد اولیه و حمایت از برندسازی بینالمللی نیز گامهای مشخصی بردارد. زیرا تنها با یک سیاست پشتیبانی جامع میتوان موج «موفقیتهای بدون هیاهو» را به جریان غالب صنعت کشور بدل کرد.
در پایان باید گفت تقدیر اخیر دولت، علیرغم ظاهر سادهاش، حامل پیامی عمیقتر برای اقتصاد ایران است و سیاست صنعتی کشور در حال عبور از دوران شعار به عصر عمل است.
جامعه نخبگانی کشور با استقبال از این تحول، امید دارد که این رویکرد تازه، سرآغازی باشد بر دورهای که در آن، هر تولیدکننده ایرانی، فارغ از حجم سرمایه یا شهرت، بر پایه کیفیت و کارنامه واقعیاش سنجیده شود؛ دورهای که در آن، صدای صنایع خاموش هم شنیده شود و در مسیر رشد، دیگر «عمل واقعی» بیپاداش نماند.




