۱۴ آبان روز فرهنگ عمومی؛ وقتی هنر چهره‌ جامعه را به ما نشان می‌دهد

|
۱۴۰۴/۰۸/۱۴
|
۰۹:۳۶:۳۷
| کد خبر: ۲۲۷۶۶۳۸
۱۴ آبان روز فرهنگ عمومی؛ وقتی هنر چهره‌ جامعه را به ما نشان می‌دهد
برنا- گروه فرهنگ و هنر: فرهنگ عمومی بازتاب رفتار، ارزش‌ها و باورهای مشترک مردم است و هنر، از سینما و تئاتر گرفته تا موسیقی و ادبیات، نقش مهمی در شکل‌دهی و بازنمایی آن دارد. امروز ۱۴ آبان فرصتی است تا به پیوند میان جامعه و هنر نگاهی دوباره بیندازیم.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ ۱۴ آبان در تقویم رسمی ایران به نام «روز فرهنگ عمومی» ثبت شده است؛ روزی برای یادآوری آنچه کمتر درباره‌اش گفت‌وگو می‌کنیم. رفتار جمعی، منش اجتماعی و تصویر فرهنگی که هر روز در زندگی‌مان بازتولید می‌شود. 

فرهنگ عمومی نه صرفا مجموعه‌ای از عادت‌ها و ارزش‌ها بلکه حاصل تجربه‌ مشترک مردمی است که در یک زیست‌جهان فرهنگی نفس می‌کشند. اما این فرهنگ چگونه بازتاب می‌یابد؟ بخشی از پاسخ را باید در هنر جست‌وجو کرد، جایی که جامعه چهره‌ واقعی خود را می‌بیند‌.

سینما؛ حافظه‌ تصویری جامعه

سینما آیینه‌ بزرگ جامعه است؛ روایتی از آنچه هستیم و می‌خواهیم باشیم. از فیلم‌های اجتماعی دهه‌های گذشته تا آثار شاعرانه و تجربی امروز، سینمای ایران همواره بازتابی از فرهنگ عمومی بوده است. در قاب فیلم‌ها، روابط انسانی، اخلاق، عدالت، ترس و امید شکل می‌گیرند. وقتی فیلمی از تنهایی، فروپاشی یا همدلی سخن می‌گوید در واقع دارد از وضعیت فرهنگی یک دوره حرف می‌زند.

سینما تنها تماشاگر فرهنگ نیست؛ آن را می‌سازد. قهرمان‌های سینمایی، لحن گفت‌وگوها، حتی پوشش و حرکات شخصیت‌ها به تدریج وارد زندگی روزمره می‌شوند و الگوهای رفتاری تازه‌ای می‌سازند. از این منظر، سینما نه‌تنها بازتاب فرهنگ عمومی بلکه یکی از مهم‌ترین سازندگان آن است.

تئاتر؛ تمرین مدارا و گفت‌وگو

تئاتر، هنر مواجهه است؛ مواجهه با دیگری، با اندیشه‌ مخالف، با جامعه‌ای که هر شب در سالن بازسازی می‌شود. در سال‌های اخیر، نمایش‌های بسیاری در ایران بر موضوعاتی چون دروغ، قدرت، مسئولیت و بحران ارتباط تمرکز کرده‌اند. همان چالش‌هایی که در بطن فرهنگ عمومی جریان دارند.

تئاتر به تماشاگر اجازه می‌دهد خود را از بیرون ببیند. هر اجرا فرصتی است برای تجربه‌ نوعی هم‌دلی جمعی، تمرین شنیدن و درک تفاوت. در جامعه‌ای که گفت‌وگو دشوار شده، تئاتر یادآور می‌شود که فرهنگ عمومی بدون مدارا و تبادل اندیشه دوام نمی‌آورد.

موسیقی؛ زبان احساس جمعی

موسیقی، بی‌کلام‌ترین و درعین‌حال موثرترین زبان فرهنگ است. موسیقی سنتی ایرانی قرن‌ها حامل روح اخلاقی و عرفانی جامعه بوده است و هنوز هم در ردیف‌ها و نغمه‌ها، ارزش‌هایی چون احترام، صبر و عشق بازتاب دارد. در مقابل، موسیقی پاپ و معاصر تصویری صادقانه از عواطف نسل‌های جدید ارائه می‌دهد.

از نغمه‌های فولکلور تا ترانه‌های شهری، موسیقی همواره محملی برای انتقال حس جمعی بوده است. شاید گاهی سبک‌ها و سلیقه‌ها تغییر کنند اما آنچه ماندگار است، همان نیاز به هم‌صدا شدن است. نیازی که در قلب فرهنگ عمومی ریشه دارد.

ادبیات؛ حافظ واژگان فرهنگ

ادبیات بیش از هر هنر دیگری، زبان و ذهن جامعه را می‌سازد. در شعر و داستان، جهان‌بینی یک ملت شکل می‌گیرد. نویسندگان و شاعران با خلق شخصیت‌ها، روایت‌ها و واژگان تازه، مرزهای فرهنگ عمومی را گسترش می‌دهند.

از ادبیات کلاسیک تا آثار معاصر، همواره دغدغه‌ اخلاق، عدالت و کرامت انسانی در بطن روایت‌ها جاری بوده است. امروز نیز نویسندگان جوان با زبان تازه‌ای از واقعیت سخن می‌گویند؛ واقعیتی که در خیابان‌ها، شبکه‌های اجتماعی و ذهن نسل جدید شکل می‌گیرد. آن‌ها فرهنگ عمومی را مستند می‌کنند، نه با آمار و داده بلکه با روایت و احساس.

ادبیات به ما یاد می‌دهد که فرهنگ عمومی فقط رفتار بیرونی نیست بلکه درونِ زبان ما جریان دارد. در نحوه‌ سلام کردن، در تعبیر عشق، در واژه‌هایی که انتخاب می‌کنیم یا کنار می‌گذاریم.

هنرهای تجسمی؛ تصویر ناخودآگاه جمعی

نقاشی، عکاسی، مجسمه‌سازی و هنرهای شهری بازتاب بصری روح جامعه‌اند. در سال‌های اخیر، گسترش هنر خیابانی و دیوارنگاره‌ها نشانه‌ روشنی از گفت‌وگوی تازه میان مردم و هنر است. گرافیتی‌ها، نقاشی‌های شهری و حتی طراحی پوستر، حامل پیام‌هایی درباره‌ی امید، اعتراض یا زیبایی‌اند؛ پیام‌هایی که از دل جامعه می‌آیند.

هنرمند تجسمی، مانند آیینه‌گری است که احساس جمعی را در رنگ و فرم منعکس می‌کند. از نمایشگاه‌های کوچک هنرمندان جوان تا بینال‌های بین‌المللی، همه‌جا می‌توان ردپای فرهنگ عمومی را دید. در رنگ‌های تند، در ترکیب سنت و مدرنیته، در جست‌وجوی هویت.

فرهنگ عمومی؛ گفت‌وگویی میان مردم و هنر

فرهنگ عمومی و هنر در چرخه‌ای زنده به یکدیگر نیرو می‌دهند. جامعه‌ای که هنر را می‌فهمد و از آن حمایت می‌کند، فرهنگی زنده‌تر دارد و هنری که از مردم فاصله می‌گیرد، پژواکی خاموش می‌شود. امروز در روز فرهنگ عمومی، شاید مهم‌ترین پرسش این باشد که چگونه می‌توان میان مردم و هنر پلی پایدار زد.

فرهنگ عمومی محصول تکرار رفتارهای زیبا، گفت‌وگوهای سازنده و تجربه‌های مشترک است. هر بار که فیلمی تماشا می‌کنیم، نمایشی را به پایان می‌بریم، ترانه‌ای می‌خوانیم، کتابی می‌نویسیم یا نقاشی‌ای می‌بینیم، در حقیقت در ساختن فرهنگ عمومی سهم داریم. این فرهنگ نه در شعار بلکه در همین لحظه‌های کوچک و انسانی زنده می‌شود. همان لحظه‌هایی که هنر به ما یادآوری می‌کند هنوز می‌توان زیباتر، مهربان‌تر و آگاه‌تر زندگی کرد.

انتهای پیام/

نظر شما
پیشنهاد سردبیر
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت