نسل Z و چالش دیوانسالاری/ وقتی قوانین از آدمها عقب میمانند
به گزارش خبرگزاری برنا استان البرز؛ نسل Z، نسلی است که در دنیای دیجیتال، سرعت، شفافیت و دسترسی آسان به خدمات را امری بدیهی میداند؛ اما واقعیت اداری، هنوز شبیه به صفهای طولانی و فرمهای تکراری دهههای قبل است.
برای درک بیشتر این چالش، به میان جوانان نسل Z رفتیم و دردسرها و انتظاراتشان در خصوص بروکراسی اداری را جویا شدیم.
محمدرضا عابدی، ۲۳ ساله، فارغالتحصیل رشتهی مدیریت، میگوید: «برای راهاندازی یک استارتآپ کوچک، فقط سه ماه دنبال امضا و مجوز بودم! هر اداره یک چیز جدید میخواست، آخرش هم گفتند باید یک نامهی رسمی دیگر بیاوری! حس میکردم داخل یک حلقهی بیپایان گیر کردهام.»
البته این تجربه، فقط مختص او نیست. دهها جوان دیگر هم میگویند که روندهای اداری طولانی باعث دلسردی، مهاجرت شغلی یا حتی بیانگیزگی در مسیر کارآفرینی شده است.
نگار جاهد، ۲۱ ساله و دانشجوی مهندسی کامپیوتر، معتقد است که مشکل، فقط پیچیدگی نیست؛ بلکه یک تضاد نسلی و فرهنگی است. او میگوید: «ما عادت کردهایم که کارهایمان را با یک اپلیکیشن، یک کلیک و یک کد انجام دهیم. ولی ادارات هنوز به دنبال مهر، نامه و پوشهی زرد هستند. انگار دو دنیا در کنار هم زندگی میکنند.»
کارشناسان میگویند نسل Z با مفهومی به نام «سرعت ذاتی» وارد جامعهی کار و تولید شدهاند. برای آنها، تأخیر و روندهای بیمنطق نه فقط ناراحتکننده است، بلکه نوعی بیاحترامی به زمان و خلاقیت نیز محسوب میشود.
سارا افشاری، پژوهشگر حوزهی سیاستگذاری جوانان، میگوید: «طولانی بودن فرآیندهای اداری برای نسل Z نه فقط یک مانع اجرایی، بلکه نشانهی بیاعتمادی ساختاری به جوانان است. ما عملاً به آنها میگوییم شما هنوز باید منتظر تأیید بمانید، حتی برای ایدههای کوچک.»
پیچیدگی بروکراسیها باعث میشود بخشی از انرژی و خلاقیت این نسل به جای نوآوری، صرف طی کردن مراحل اداری شود که نتیجهی آن چیزی نیست جز کاهش انگیزه، افزایش وابستگی به مهاجرت و احساس بیاعتمادی نسبت به ساختار رسمی.
خبرنگار برنا از جوانان پرسید که اگر اختیاراتی داشتند، چه تغییراتی در این روند ایجاد میکردند؟
عرفان مقدم، ۲۴ ساله، طراح دیجیتال، پاسخ جالبی داد. او گفت: «اول از همه، همه چیز را آنلاین میکردم. یک پلتفرم متمرکز برای ثبت مجوزها، درخواستها و پیگیری ایجاد میکردم. مردم باید به صورت آنلاین بدانند که در چه مرحلهای از کار خود هستند، نه اینکه دائم در حال رفت و آمد به ادارات باشند.»
برخی دیگر نیز خواستار پاسخگویی سریع و دیجیتالی بودند و اعتقاد داشتند که اعتماد به داده و هوش مصنوعی میتواند شفافیت را جایگزین مهرهای بیپایان کند.
بر این اساس میتوان گفت جوانان نسل Z نه از سر بیصبری، بلکه از سر درک سرعت دنیای واقعی، خواستار کوچکتر شدن بروکراسی هستند.
آنها سیستمی میخواهند که چابکتر، هوشمندتر و انسانیتر باشد؛ سیستمی که به جای تولید کاغذ، «ارزش» خلق کند.
اما تا زمانی که ساختارهای سنتی با زبان این نسل حرف نزنند، فاصلهی میان خلاقیت جوانان و نهادهای رسمی پابرجاست. شاید وقت آن رسیده است که تعریف «ادارهی مدرن» را از دل گوشیهای این نسل، دوباره بنویسیم.




