یادداشت | سواد رسانهای؛ سپر دفاعی جامعه در برابر نفاق نوین
میثم اکبرپور- به عنوان سردبیر خبرگزاری برنا در استان البرز، هر روز جریان وسیعی از اخبار، تحلیلها، روایتها، شایعات و پیامهای متنی و تصویری را از زاویهای نزدیک میبینم. تجربه نشان میدهد که انتخاب ما دیگر فقط میان درست و غلط نیست؛ انتخاب اصلی میان دانستن و فهمیدن است. بسیاری از محتواها درست بهنظر میرسند، اما منشأ، نیت، زمان انتشار و حتی بافت تصویری آنها حامل پیامهایی است که میتواند جامعه را به سمت سوءبرداشت، بیاعتمادی و در نهایت نفاق اجتماعی هدایت کند.
سواد رسانهای؛ مهارتی برای فهم نیت پشت محتوا
سواد رسانهای یعنی فقط «خواندن» خبر نباشیم؛ باید بتوانیم منبع را ارزیابی کنیم، هدف تولید محتوا را بشناسیم و فضای روانی انتشار را درک کنیم.
امروز بخش قابل توجهی از محتواهایی که در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود، نه برای آگاهیبخشی، بلکه برای تضعیف همبستگی اجتماعی، تخریب اعتماد عمومی و ایجاد یک خستگی ذهنی عمومی طراحی شدهاند.
در چنین شرایطی، جامعه نیازمند مهارتی است که او را از «مصرفکننده منفعل» به «شهروند آگاه» تبدیل کند. این مهارت همان سواد رسانهای است؛ سدی که میتواند در برابر امواجی از محتواهای هدفمندِ مبتنی بر نفاق، مقاومت ایجاد کند.
محتوای مبتنی بر نفاق؛ چهره جدیدی از تهدید اجتماعی
امروز بسیاری از پیامهای رسانهای با ظاهری صادقانه، اما باطنی تردیدآفرین تولید میشوند.
الگوهای رایج این محتواها عبارتاند از:
بزرگنمایی مشکلات جزئی برای تضعیف امید جمعی
استفاده از روایتهای احساسی برای تحریک خشم ناگهانی
ایجاد دوگانهسازیهای کاذب میان مردم
ضربه زدن به همدلی و سرمایه اجتماعی در پوشش طنز، شوخی یا روایتهای ظاهراً بیطرف
این نوع محتواها بهصورت خزنده وارد فضای ذهنی جامعه میشوند و بافت عاطفی و روانی نسل نو را هدف قرار میدهند؛ نسلی که بیش از همه با رسانه زندگی میکند، یاد میگیرد، میبیند و قضاوت میکند.
نسل نو؛ میدان اصلی جنگ روایتها
باید واقعبین باشیم؛ نسل جدید در معرض سنگینترین حجم از محتوا در تاریخ بشر قرار دارد.
این نسل:
سریعتر از بزرگسالان محتوا تولید میکند.
سریعتر مصرف میکند.
و سریعتر تحت تأثیر قرار میگیرد.
در چنین وضعیتی، ما به عنوان رسانه مسئولیم که نگاه پیشگیرانه داشته باشیم. نسل نو باید قبل از مواجهه با محتواهای پرخطر، مهارت تحلیل آنها را بیاموزد. این آموزش نه فقط وظیفه خانوادههاست، نه فقط وظیفه مدارس؛ بلکه وظیفه رسانههای رسمی و معتبر نیز هست.
ما باید به این نسل بیاموزیم که:
هر محتوای منتشرشده، حقیقت نیست.
هر روایت وایرالشده، واقعیت ندارد.
و هر پیامی که احساسات را شعلهور میکند، الزاماً خیرخواهانه نیست.
از مصرف محتوا تا مسئولیت رسانه؛ نقش ما چیست؟
مهمترین رسالت امروز رسانههای رسمی، فقط «اطلاعرسانی» نیست.
تربیتِ فرهنگ مصرف محتوا است.
ما موظفیم:
۱. روایتهای شفاف، مستند و دقیق ارائه کنیم؛
۲. شایعات و روایتهای مبهم را واکاوی و خنثی کنیم؛
۳. مخاطب را مجهز به مهارت تحلیل پیام سازیم؛
۴. سطح تحمل اجتماعی را در برابر موجهای احساساتمحور افزایش دهیم.
سواد رسانهای زمانی نقش خود را ایفا میکند که مخاطب در برابر محتوا نه فقط واکنش نشان دهد، بلکه انتخاب کند.
پیمان اجتماعی جدید؛ بازسازی همبستگی در عصر اطلاعات
تقویت همبستگی اجتماعی در گرو دو مؤلفه اساسی است:
اعتماد به رسانههای رسمی و توانایی تشخیص محتوای هدفمند.
هرچه جامعه در مواجهه با پیامهای مخرب هوشیارتر شود، تلاشهای رسانههای مخرب برای ایجاد شکاف میان مردم ناکامتر خواهد ماند. امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند بازسازی یک پیمان اجتماعی میان مردم، رسانه و نهادهای مسئول هستیم؛ پیمانی که در آن حقیقت، شفافیت و همدلی سه اصل محوری باشند.




