مادرانی در قامت مدیران داخلی خانوادهها
پرستو - شیرمحمدی: در سالهایی که زندگی برای بسیاری از خانوادهها دشوارتر شده و تورم به مهمان دائمی سفرههای مردم تبدیل شده است، زنان بیش از هر زمان دیگری نقش دیدهنشده، اما تعیینکنندهای در پایداری خانهها دارند. زنانی که هر روز، پیش از همه بیدار میشوند و آخر از همه میخوابند، آنها که میان کار بیرون از خانه، مسئولیت مراقبت از خانواده و مدیریت اقتصادی، لحظهای از حرکت نمیایستند.
معجزه زنان
در شرایطی که قیمتها هر روز تغییر میکند و هزینهها هر ماه سنگینتر میشود، زنان مجبورند نهفقط مدیریت کنند، بلکه شاید حتی به نوعی برای جفت و جور کردن مایحتاج اهل خانه معجزه کنند!. زنانی که باید درمیان درآمد ثابت و هزینههای متغیر، تعادلی برقرار کنند. همانهایی که باید میان نیازهای واقعی خانواده و خواستههایی که دیگر توان خریدشان وجود ندارد، مرزی نامرئی ایجاد کنند. باید سبد غذایی را طوری تنظیم کنند که هم از سلامت خانواده محافظت کند و هم با جیب خانواده سازگار باشد. ضمن آنکه باید هزینههای خانه، آموزش فرزندان، اجارهبها، خریدهای ضروری و حتی کوچکترین خرجهای روزمره را جزءبهجزء بسنجند تا چیزی از کنترل خارج نشود.
با وجود این همه فشار، زنان کمتر لب به اعتراض در مورد مشکلاتشان در اداره خانه میزنند. سالهاست که آموختهاند جلوی خانواده قوی بمانند و خم به ابرو نیاورند، آموختهاند اضطراب قیمتها را پشت یک لبخند هر چند ظاهری پنهان کنند، آموختهاند حتی وقتی چیزی در خانه کم باشد، کمبود را هر طور شده برای خانواده برطرف کنند. شاید کسی نبیند، اما بار اصلی حفظ آرامش خانه، روی شانههای همین زنان است.
حالا، اما روز این زنان فداکار و مادرانی است که روزگار بار امانت بزرگی را روی دوش آنها گذاشته است.
مریم، زن ۳۵ ساله و مادر دو فرزند میگوید: شرایط اقتصادی سالهای اخیر زندگیشان را زیر و رو کرده است در کنار مسئولیتهای روزمره، بار مالی و عاطفی خانه را نیز مدیریت میکند و
وی توضیح میدهد: بیشترین فشاری که امروز به خانوادهها وارد میشود از بابت مسکن و خوراک است. یعنی بیثباتی قیمتها باعث شده هر ماه خریدهای ضروری را دوباره سبک - سنگین کنیم.
وی با اشاره به تغییرات سبد خرید خانوادهاش میافزاید: بسیاری از اقلام غیرضروری را حذف کردهام و گاهی ناچارم حتی از خریدهای ضروری هم کم کنم.
به گفته وی، مدیریت هزینهها بیشتر بر دوش اوست، چون بهتر میتواند برنامهریزی کند، بنابراین خریدهای احساسی را کنار گذاشته و همیشه قیمتها را در بازارها و فروشگاههای تخفیفدار مقایسه میکند.
مریم تصریح میکند: فشار اقتصادی آرامش را کاهش میدهد و ذهن را همیشه درگیر میکند، اما امید به بهتر شدن اوضاع به او انگیزه میدهد. او نقش زنان را ستون اصلی خانه میداند، کسانی که تعادل مالی و عاطفی خانواده را حفظ میکنند.
وی در آستانه روز مادر، تاکید میکند: زحمت زنان باید واقعی دیده شود، نه فقط با هدیهای نمادین. او آرزو میکند روزی برسد که اقتصاد باثباتتر باشد و هیچ زنی مجبور نشود بار چند نفر را به دوش بکشد.
مدیر داخلی در قامت مادران
آزیتا، زن ۶۵ ساله وخانه دار و مادر سه فرزند، نیز از همان ابتدای زندگی، خرید و مدیریت پول همیشه بر عهده داشته است.
وی نیزکه همسری کارمند دارد در مورد نقشی که در این روزهای سخت برای اداره خانه برعهده دارد میگوید: در تمام طول این سالها و بخصوص الان که شرایط واقعا سخت شده، تلاش میکردم برای خانه، فقط خریدهای ضروری را انجام دهم و از گرفتن چیزهای غیرلازم پرهیز کنم مگر مواقعی که لازم بوده برای بچهها بیشتر هزینه کنم. در حقیقت امروز شرایط تغییر کرده و همهچیز گرانتر شده و زندگی سختتر از گذشته است، به همین دلیل مدیریت مالی دقت بیشتری میطلبد. به بیانی میتوان گفت زنان مدیران داخلی خانوادهها هستند.
وی ادامه میدهد: همچنان هنگام خرید، نیازهای اصلی را در اولویت میگذارد و با اینکه بچهها بزرگ شدهاند، اگر آنان نیازی داشته باشند، برایش مقدم است.
آزیتا با ذکر اینکه نمیخواهم استرس یا فشارهای مالی را به خانواده منتقل کنم میگوید: ترجیح میدهد خودم همهچیز را مدیریت کنم تا بتوانم با آرامش تا پایان ماه امورخانه را با کمترین چالش پشت سر بگذاریم مثلا حتی در برههای به خاطر شرایط مالی، مجبور بودم هر بار فقط یک کیلو برنج بخرم و بپزم ولی در عین حال نمیگذاشتم فرزندانم متوجه شوند
این مادرخانه داردر آستانه این روز و در پاسخ به سوالی در مورد اینکه در روز مادر چه انتظاری از همسر و فرزندانتان دارید کمی مکث میکند تا جملهای پیدا کند. انگار تاکنون حتی به این مساله فکر هم نکرده است. این را از پاسخی که میدهد میتوان به خوبی متوجه شد: من که چیزی برای خودم نمیخواهم... فقط امیدارم بچه هایم آینده خوبی را داشته باشند و شرایط به گونهای پیش برود که همسرم نیز کمی از زیر بارفشارهای مالی حارج شود و بتوانیم واقعا «زندگی» کنیم!
انتهای پیام/




