به گزارش خبرگزاری برنا، خشایار پارسا، نوازندهء سنتور و سرپرست گروه موسیقی «همنوازان فاخته» با اعلام این خبر گفت: «طی سه شب و تاریخ های ۶، ۷ و ۸ خرداد ماه سال جاری، در سالن «پارک مادر» تنکابن به اجرای کنسرت خواهیم پرداخت که در این برنامه هدایت کلاری (عود و سه تار)، مهدی کاردگر (خواننده)، آرمان حیدریان (کمانچه)، هامون بهرامی مقدم (سنتور)، حسین گازر (تنبک)، رویا نیو (بندیر)، علیرضا رسولی (کمانچه آلتو)، نیما داغمه چی ( تار و بم تار) و بنده به عنوان نوازنده بم سنتور مجموعه قطعاتی را تقدیم مخاطبان خواهند کرد.»
پارسا در خصوص ویژگی هایی از اجراهای پیشِ رو افزود : «گروه همنوازان فاخته قصد دارد با نگاهی معاصر، به موسیقی قرن هشتم و نهم هجری قمری ایران بپردازد که مقارن با دورهء تیموریان است؛ دوره ای که در آن، مکتب هنری ای با نام منتظمیه (تئوری سیستماتیک) توسط اندیشمندانی مانند «صفی الدین ارموی» و« عبدالقادر مراغه ای» به وجود آمد. در زیباشناسی این موسیقی از مقام ها به صورت مستقل استفاده شده و با تکنیک های خاص آهنگسازی این مقام ها با هم ترکیب می شوند. قطعات از پیش ساخته شده ای همچون «کار»، «نقش»، «قول»، «نشید»، «پیشرو» و ...که دارای فرم می باشند از مشخصه های دیگر این موسیقی است.»
این نوازنده در مختصر توضیحی از مکتب منتظمیّه ادامه داد: «از نشانه های مکتب منتظمیه تلفیق شعر و موسیقی متفاوت با دوره قاجار و معاصر، یعنی ملیسماتیک بودن (استفاده چند نت برای یک هجا) و اهمیت بیشتر به موسیقی به جای شعر است. همچنین خواننده علاوه بر کلام، مانند ساز در گروه، فقط به منظور زیبایی موسیقایی با خواندن واژههای بیمعنا نقش دارد. ضربآهنگ (ریتم) نیز در این موسیقی به صورت ادواری است، یعنی یک دور (جمله ریتمیک) نسبتا طولانی توسط ساز کوبهای مانند دایره تکرار میشود و از ملودی تبعیت نمیکند.»
خشایار پارسا در پایان خاطر نشان کرد: «گروه همنوازان فاخته با قابلیتهای موجود در موسیقی ایران، در این اجرا یک خط جدیدِ لحن (ملودی) توسط سازهای بم که نتهای «واخوان» را تداعی میکنند ایجاد کرده است و به این شکل یک موسیقی چند صدایی (پلی فونیک) را اجرا میکند. همچنین در قطعات انتخابی میزان نماهایی به کار رفته که تا به حال در موسیقی ایران تجربه نشده است. گروه همنوازان فاخته معتقد است که برای نوآوری و بهدست آوردن یک امضای هنری لازم است نسبت به فرهنگ گذشته خود و همسایگانمان که با ما مشترکات فرهنگی دارند مطالعه و شناخت پیدا کرده و آن را با برداشتهای معاصر ترکیب کرد. نوآوری در هنر، خطی مستقیم نیست بلکه چرخشی است که در آن خوب هیچ وقت کهنه نشده بلکه زمان و برداشت ما از آن عوض میشود.