در روزها و ماههای گذشته خبرهای متعددی از حمله همراهان بیمار به پرستاران مطرح شد. اتفاقی عجیب و نادر که گویا تنها در کشور ما می توان سراغی از آن گرفت. اما چرا در کشورمان با معضلی به نام حمله به پرستاران از سوی همراهان بیمار و یا خود بیماران و در موارد پزشکان مواجه هستیم؟
در خبرها آمده بود در هنگام انتقال یک بیمار بدحال از خواف به سمت مشهد، هنگامی که تیم پزشکی در آمبولانس متوجه وضعیت وخیم بیمار می شود، ناچار او را به نزدیک ترین مرکز درمانی در تربت حیدریه منتقل میکنند. اما بیمار فوت میکند. همراهان بیمار نیز که دنبال آمبولانس در حرکت بوده اند، وقتی به بیمارستان تربت حیدریه می رسند و متوجه فوت بیمارشان می شوند، با عصبانیت به سمت پرستار مرد حمله کرده و او را با قیچی که در دست داشت مجروح میکنند.
اولین حمله به پرستاران توسط همراهان بیماران در سال جدید، مربوط میشود به روز ۱۲ فروردین در بیمارستان شهید مدرس شهرستان ساوه که در آن حادثه نیز دو پرستار از سوی فردی که برای پانسمان دستش به بیمارستان آمده بود، مورد حمله قرار میگیرند و یکی از پرستاران که دانشجوی پرستاری است از ناحیه ران پا چاقو میخورد.
به فاصله دو هفته از وقوع آن حادثه، دومین حمله به پرستاران در سال ۹۴ اتفاق می افتد و این بار در نقطهای دیگر از کشور، پرستار مرد تنها به خاطر احساس مسئولیتش و اینکه در صف اول پاسخگویی به بیماران قرار دارد، توسط همراهان بیمار مورد خشونت فیزیکی قرار میگیرد.
احمد نجاتیان قائم مقام سازمان نظام پرستاری ایران در گفت و گویی اعلام کرده بود: متاسفانه خشونت علیه پرستاران وجود دارد و شاید هر ماه حداقل یک خبر درباره حمله به پرستاران میشنویم.
در مطالعه ای، پرستاران شاغل در اورژانس بیمارستانهای منتخب دانشگاه علوم پزشکی همدان مورد مطالعه قرار گرفتند که نتایج این مطالعه نشان داد ۹۶ درصد پرستاران در طول دوره کاری خود مورد خشونت قرار گرفته بودند. همچنین، خشونت علیه پرستاران مرد بیشتر از پرستاران زن بوده است. بیشترین عامل خشونت علیه پرستاران، خشونت کلامی و بیشترین علت و عامل محرک بروز خشونت شلوغی و ازدحام در ایستگاه پرستاری بوده است.
واژه مقدس پرستار که همواره در کنار
نام مقدس حضرت زینب (س) می آید
متاسفانه این اخبار عجیب و تکان دهنده درباره افراد خطرناک جامعه، دزدان، قاتل، کیف قاپ ها و اشرار نیست! بلکه در باره شغلی است که همواره نامش را به نیکی یاد می کنیم و همیشه نام آنها در کنار نام مقدس حضرت زینب (س) آورده میآوریم و نامشان با واژه مقدس ایشان به ذهن متبادر میشود. همچنین مدیران ارشد و دولتی کشور نیز هر ساله روز پرستار را ارج مینهند. اما با شنیدن چنین اخبار ی این فکر به ذهن مخاطبان تداعی میشود که متاسفانه این لفظ و جایگاه در کشورما برای پرستاران تنها یک تعارف است. زیرا این قشر از اعضای جامعه با توجه به سختی کارشان همواره از سوی جامعه پزشکان و همراهان بیماران مورد بی احترامی و عتاب و باز خواست قرار میگیرند و درموارد مشابه ای از سوی بیمارستانشان نیز حمایت نمیشود.
این شغل در دنیا نیز جزء مشاغل سخت بشمار میرود. بخش پزشکی بیمارستانهای دنیا نیازمند پرستاران مجرب و با سابقه هستند. اما هرگز پرستاران مجرب و دلسوز در کشور های پیشرفته و در حال توسعه، مورد حمله قرار نمیگیرند. اساساً شغل پرستاری در این کشور ها به دلیل حمله بیمار و همراهانش و تضییع حقوق پرستار توسط پزشکان در شمار مشاغل سخت قرار نمیگیرد. بلکه پرستاری به دلیل احساس مسئولیت پرستار به بیمار و تیمار ، مراقبت وشب بیداری ها ، دانش پرستاران برای نجات بیماران در شرایطی بحرانی و خاص و کمک به خروج از شرایط بحرانی بیمار پس از عمل جراحی در شمار مشاغل سخت قرار می گیرد.
سنگینی بار مسئولیت بر دوش پرستاران
و شانه خالی کردن پزشکان از مسئولیت
اما در کشور ما پزشکان برای اینکه از زیر بار مسئولیتشان در قبال بیماران خارج شوند پرستاران را در مقابل بیماران قرار می دهند، آنها را سپر بلای خود کرده و پای آنها را به دادگاه های مختلف باز می کنند. زمانی که همراه بیمار خسته و درمانده از علاج بیمارش سرگردان به بیمارستان میآید به نظر خط مقدم درگیری و تخلیه بارعصبی اش را پرستاران بیمارستان میبیند و او را به دلیل بروز مشکلات بیمارش مقصر میداند. البته پزشک سالاری در بیمارستانها کشور نیز از جمله مشکلاتی است که پرستاران با آن روبرو هستند. سال گذشته خبری از درگیری پزشک بیمارستان رجایی با پرستان شیفت شب مطرح شد که این نیز اتفاق تلخ و لکه سیاهی برای جامه پزشکی کشور بود. اتفاقی که بیش از پیش مظلومیت قشر پرستاران را به جامعه گوشزد می کرد.
سال گذشته خبری مطرح شد که به دنبال انتقال نوزاد سه ماهه از اتاق عمل به بخش آی سی یو، برای این نوزاد کد زده می شود و بر همین اساس، پزشک مربوطه باید به سرعت خودش را بالای سر نوزاد میرساند. اما ایست قلبی نوزاد که در نهایت منجر به فوت او شد؛ باعث میشود که رزیدنت بخش به جای اینکه به بررسی وضعیت نوزاد بپردازد، به سراغ پرستار مربوطه برود و با او درگیری فیزیکی پیدا میکند. رزیدنت مربوطه به جای اینکه به وضعیت نوزاد رسیدگی کند، با هتک حرمت و فحاشی به پرستار زن، عملی را مرتکب شد که ذهن و روح جامعه پرستاری جریحه دار می کند و موجی از انزجار و تنفر نسبت به این حرکت، ایجاد میشود.
دبیرکل خانه پرستار سال گذشته در گفت و گویی با عنوان این مطلب که وقوع چنین حوادثی مسبوق به سابقه بوده است، گفت: در یکی از بیمارستان های یزد مشابه این اتفاق رخ داد.پیش از آن نیز در بیمارستان شهدای تجریش تهران، یک جراح در اتاق عمل با ضربه مشت به شکم پرستار زده بود، ولی متاسفانه با فرد خاطی هیچ برخوردی نشد.
مشکلات فرهنگی یا بی مسئولیتی مدیران بیمارستان ها
البته بخشی از این مشکل به دلیل نبود فرهنگ درست ارتباط اجتماعی و ناتوانی در کنترل احساس از سوی همراهان بیمار ، بیمار و حتی برخی از دکترها باز میگردد. اما این همه مشکل نیست. پرستاران همواره در صف اول پاسخگویی به بیماران و همراهان قرار دارند. از این رو ضعف عملکردی در مراکز درمانی را باید پرستار جواب دهد. بهطوریکه اگر پزشک دیر بیاید، پرستار پاسخگوست. اگر غذا بیمارستان بد باشد، اگر ملحفه تخت بیمارستانی کثیف باشد و اگر اتاق بیمار گرم یا سرد باشد، همه این مشکلات را باید پرستار پاسخگو باشد. اما در این میان وظیفه تامین امنیت پرسنل بر عهده مدیریت بیمارستان است. ولی متاسفانه در این زمینه کم توجهی میکنند و همین ضعف مدیریتی باعث میشود که پرستاران همواره در معرض خشونت های فیزیکی و کلامی قرار گیرند. اما در این میان اگر بازخواست پرستار ضعف بیمارستان و ضعف کادر پزشکی را زیر سئوال ببرد چه کسی باید از پرستار حمایت کند. در چنین شرایطی پرستاران دیگر هیچ حامی نخواهند داشت و حقوقشان نیز تضییع خواهد شد. در نهایت شاهد این هستیم که پرستاران از فعالیت در بیمارستان ها انصراف میدهند و ما با کمبود کادر پرستاری در بیمارستانهای کشور روبرو هستیم. در ادامه نیز میبینیم بسیاری از پرستاران مجرب و با سابقه کشور به بیمارستان های کشورهای پیشرفته و توسعه یافته و یا کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مهاجرت میکنند. به این ترتیب سرمایه و دانشی که صرف آموزش و تربیت پرستار مجرب در کشور می شود راهی کشورهای دیگر دنیا می شود.