خانم سهام آزاد تبار در پنجم اسفندماه 1365 در کرمانشاه متولد شد. وی دیپلم نقاشیاش را در سال 1383 از هنرستان فدک گرفته و در ادامه مسیر هنری، در سالهای 88 – 85 مدرک کاردانی هنرهای تجسمی را از دانشکده فنی دختران سنندج و فارغالتحصیل کارشناسی نقاشی از دانشگاه هنر اصفهان در سال های 89 – 93 میباشد.
این که چه جوری شد که خانم آزاد تبار وارد فضای هنر و علاقهمند به فعالیت در حوزه هنرهای تجسمی و به ویژه نقاشی شد، بهانهی دست شد تا مصاحبهی با این هنرمند خوش آتیهی کرمانشاهی وهمچنین نیم نگاهی هم به وضعیت هنرهای تجسمی و بررسی نقاط قوت و ضعف آن، از زبان ایشان داشته باشیم.
-چه جوری شد که علاقهمند به نقاشی و فعالیت در فضای هنر شدید؟
علاقهی من به نقاشی و طراحی به دوران کودکی بر میگردد که باعث شد، به عنوان اولین انتخاب مهم زندگی وارد هنرستان نقاشی و این که به شکل رسمی در رشتهی نقاشی فعالیتم را شروع کردم. بعداز گرفتن دیپلم و علاقهی زیاد به فراگیری بیشتر با حوزه ی هنری آشنا شدم و در آنجا به لطف خدا با استاد بزرگوار جناب آقای ناصرخاورزاده آشنا شدم که فصل جدیدی در زندگی هنریم آغاز شد و ورود به دنیای جدید به همراه تجربیات غنی و ارزشمندتر که باعث شد حدود دو سال نزد این استاد عزیز شیوه های درست طراحی، نقاشی و حجم را یاد بگیرم . همیشه مدیون زحمات ایشان هستم و امیدوارم سایه شان همیشه بر سر هنر و هنرجویان استان باشد.
در سال 85 با ورود به دانشکده ی فنی دختران سنندج در رشتهی هنرهای تجسمی و همچنین آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم مردم انجا و کسب تجربیات جدیدتر، باعث تغییر نگاهم نسبت به هنر و نقاشی گردید. استاد هادی ضیاءالدینی از جمله اساتیدی است که به خاطر مجسمههایش در نقاط مختلف شهر سنندج، طراحیهای قوی و رنگهای زنده در آثار نقاشیاش، تاثیرش بر فرهنگ و هنر منطقه بر کسی پوشیده نیست. ایشان یکی از اشخاصی بود که اگر چه افتخار حضور در کلاسهایش را پیدا نکردم، ولی دیدن آثارش همیشه برایم قابل تحسین بوده و میباشد.
با ورود به دانشگاه هنر اصفهان در سال 89 نقاشی را وسیع تر دنبال کردم. به تبع در دانشگاه با آثار هنرمندان ایران وجهان، تکنیکها و سبک و سیاق آثارشان و همچنین جایگاه هنر نقاشی در ایران و جهان بیشتر آشنا شدم. همچنین در این دوره در زمینههای چاپدستی، حجم و نقش برجسته، تذهیب و نگارگری، عکاسی، نقاشی روی کاشی(کاشی هفترنگ) و همچنین صنایعدستی(چرم) کسب تجربه کردم.
-شما با چه موانع و مشکلاتی که در مسیر موفقیت با آنها روبه رو شدید، لطفا توضیح دهید؟
طبیعیه که در هر کاری و در مسیر موفقیتها و خواستههامان، با موانع عدیده روبه رو شویم. در جامعه وبه خصوص استان به خاطر نگاه سلیقهای و شخص محور مدیران و مسولین فرهنگی وهنری، این مشکلات و موانع بیشتر و پررنگتر است.
هنر معاصر ایران امروزه خیلی کم درسطح دینا مطرح شده و تلقی مردم جهان از هنر ایران، همان مینیاتورها و کتاب آرائیهای قدیمی است. امروزه نقاشان مطرح ایرانی که صاحب جایگاهی در جهان باشند، انگشت شمار هستند و آنها هم بیشتر با هزینههای شخصی و بدون حمایتهای دولتی و شرکت در بینالها و نمایشگاههای متعدد مطرح شدهاند. متاسفانه ارگانهای دولتی بیشتر از هنر سفارشی که بتواند خواستهی مدیران را برآورده کند، حمایت میکنند. هنرمندانی که خارج از چهارچوبهای فکری وسلیقهی مدیران فعالیت کنند، نه هنرشان و نه خودشان مورد حمایت و توجه قرار نمیگیرند.
موسسات خصوصی هم که در این زمینه فعال هستند بیشتر دلالان و گالری دارانی هستند که با گرفتن هزینههای سنگین از هنرمند، حمایت و کمک میکنند.
تعداد علاقهمندان و فارغالتحصیلان هنر کم نیستند که انتظار میرود بعداز اتمام دورههای آموزشی و کسب مدرک جذب بازار کار شوند. که متاسفانه بنا بردلایلی که ذکر شد، بسیاری از این دانش آموختگان هنر و فارغالتحصیلان رشتههای هنری به خاطر فقر مالی و اوضاع نابسامان اقتصادی کم کمک از هنر فاصله میگیرند و جذب کارهای دیگه میشوند و در واقع تمام هزینهها و فرصتهای که صرف آموزش و پرورش این هنرمندان میشود ، هدر میرود.
این مشکل یکی از دلایلی آسیبپذیر شدن فرهنگ و هنرمان در ایران و جهان شده است.
تاکید میکنم که به خاطر برخوردهای سلیقهای و مصلحتی و رشد هنر سفارشی، هنر و هنرمندان ما با جریان و قافلهی هنر معاصر دنیا آشنا و بیگانه خواهند بود و عملا رشد هنری متوقف خواهد شد.
-خانم آزاد تبار فضای هنر استان کرمانشاه به خصوص در رشتهی نقاشی را چگونه ارزیابی میکنید؟
در استان ما، عموماً چون نقاشی و آثار هنری معاصر را خیلی کم دیدند، در نتیجه دید و ذهنیت آنها در مورد نقاشی در همان قرنهای 15 و 16 که ان هم به برکت کپی برداریهای بعضی نقاشان از کارهای رئال اروپایی و عکسهایی که از این نقاشیها در بازار وجود دارد، متوقف مانده است.
یکی از علتهای به وجود آمدن این وضعیت، نبود منتقد هنری خوب در بین هنرمندان و اهالی هنر است. نقد هنری باعث رشد هنر و هنرمند میشود، اما چون در این زمینه ضعیف هستیم، به مرور روحیهی نقدپذیری در بین هنرمندان پایین آمده و در نتیجه بیشتر دوست دارد تنهایی فعالیت داشته باشند. هنرمندان و اهالی هنر فقط در زمان برگزاری نمایشگاه، همدیگر را ملاقات میکنند . به نظرم برای پیشبرد و احیاء هنرهای تجسمی استان، لازم است هنرمندان روابط و تعامل خوبی با هم داشته باشند.
-حمایتها و عملکرد دستگاههای فرهنگی وهنری را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظرم دستگاههای فرهنگی وهنری، بسیار محافظه کارانه و محتاطانه عمل میکنند تا این که به فکر تنوع و آثار خلاقانه باشند. نظر خود را بر هنرمند و آثار تحمیل و ترجیح میدهند برای همین فقط شاهد آثار تکراری هستیم.
در پروژههای شهری کمتر اتفاق میافتد که از نظرات سازندهی هنرمندان بهرهبرداری شود و عموماً کارها بدست آفراد غیر متخصص انجام میگیرند.
- آیا در آثارتان دنبال معنا و یا مفاهیم خاصی هستید یا جریان فکری خاصی را دنبال میکنید؟
دوست دارم با زبان رنگ، خط، بافت و بیان ناگفتنیها حسی را در مخاطب بیدار و با آنها ارتباط برقرار کنم. مثل آثار هنرمندان اکسپرسیونیسم انتزاعی، در بین مردم کمتر کسی است که بتواند با یک اثر ناب انتزاعی ارتباط برقرار کند. به خاطر همین من سعی کردهام با ترکیب بافتهای انتزاعی و فیگوراتیو به بیان جدیدی برسم و به این شکل با احساس مخاطب هنگام دید آثارم هم ذات پنداری کنم.
- وضعیت آموزشهای هنری را چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به گذراندن دورههای آموزشی در مراکز آکادمیک هنری، بایستی اعتراف کنم که برنامهی جامع، به روز و کامل که برپایهی برنامهریزی دقیق و مدون باشد، نداریم. هنوز اساتید ما از سرفصلهای کلی و تکراری سالیان قبل، بدون هیچ خلاقیت و نوآوری که متناسب با آموزشهای روز دنیا باشد استفاده میکنند.
به خصوص دروس کارگاهی و عملی که به نظرم اساتیدی که به این منظور انتخاب میشوند بایستی توانایی برگزاری یک کارگاه عملی خوب، علمی و اصولی را داشته باشند که متاسفانه همیشه این طور نیست. بیشتر اساتید ما در دروس تئوری ونظری خوب عمل میکنند، ولی توانایی انجام تمرینهای عملی را ندارند یا این که برخی از اساتید، برنامهی خاصی برای دروس عملی هر ترم ندارند و صرفاً استاد با نظر خود برنامهی را در پیش میگیرد که هیچ ارتباطی با ترم پیشین ندارد، همین باعث سردرگمی دانشجو میشود.
مورد دیگر این که اکثر اساتید، هیچ تلاشی برای بروز رسانی دانش هنری خود نمیکنند و همان مباحث قدیمی و تکراری را به خورد دانشجوها میدهند.
متاسفانه دانشگاههای ما هنرمند پرورش نمیدهند و اگر کسی به جایی رسیده نتیجه تلاشهای شبانهروزی خودش بوده و هست.
-شما در ادامه مسیر فعالیت هنری تان پروژه یا برنامه خاصی را دنبال میکنید؟
بله، اگر چه هنوز در ابتدای راه هستم، ولی تمام تلاشم را خواهم کرد که به بیانی تازه از درونیاتم دست پیدا کنم و معتقدم هر هنرمندی در نهایت با تلاش و کوشش باید مسیر خاص خود را پیدا کند و دنباله رو ومقلد دیگران نباشد.
-خانم آزاد تبار در آثارتان تحت تاثیر هنرمندان خاصی بودید؟
از آقای هادی ضیاءالدینی تاثیر زیادی گرفتم، ولی هیچگاه دنبال کپی برداری از آثارش نبودم. دید ایشان و پشتکارش برای من اهمیت زیادی داشت. از بین نقاشان جهان تحت تاثیر آثار آگونشیله و نیز اکسپرسیونیستهای انتزاعی مثل جکسون پولاک و روتکو بودم..
-حرف پایانی؟
امیدوارم روزی برسد که هنر دربین مردم فراگیر بشه و درک و سواد بصری جامعه از هنر روز به روز افزایش پیدا کند و در خدمت بیان ارزشهای انسانی و اخلاقی باشد.