خبرگزاری برنا ایلام، تعاملات و ارتباطات در فضای مجازی در واقع میتواند مکمل ارتباطات واقعی و بیرونی فرد باشد. به عبارت دیگر، ارتباط فرد در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در صورتی که بر ارتباطی واقعی و حقیقی در دنیای واقعی مبتنی باشد نه تنها بد نیست بلکه باعث بهبود سرعت ارتباط و کیفیت آن میشود.
در جامعهای که عرصه فعالیتهای اجتماعی و مدنی محدود باشد و صرفا به خانواده به عنوان حلقه ارتباطی فرد و جامعه توجه شود، در نبود ارتباط واقعی، فرد به ارتباطات غیر واقعی در فضای مجازی رو میآورد. خلا ارتباط در فضای واقعی با بودن در فضای مجازی پر نمیشود و این باعث میشود این شکل از ارتباط بر روابط خانوادگی هم تاثیر بگذارد.
امروز مشکل اصلی همزمان با ورود رسانههای نوین این است که فضای مجازی، در حال حاضر به اندازهای اهمیت پیدا کرده که عرصه تعاملات اجتماعی در بیرون از فضای مجازی و سطح جامعه را محدود کرده و این تهدید کننده است. با وجود این، نمیتوان گفت راهکار این است که بخواهیم فضای مجازی را محدود کنیم و جلوی استفاده افراد را از این تکنولوژی بگیریم.
به عبارت دیگر، نباید به اصطلاح همه کاسه، کوزهها را سر فضای مجازی بشکنیم بلکه باید دنبال عامل اصلی باشیم. خلا اصلی در این میان ورود فضای مجازی به کشور نیست، زیرا اینترنت و تکنولوژی جهانی به موازات عصر ارتباطات وارد همه کشورها شد و هر دولتی به تناسب شرایط و ظرفیتهای اجتماعی خود از آن بهره برد. خلا اصلی در این میان نبود ارتباطات واقعی و تعاملات اجتماعی در جامعه و میان افرادی است که برای زندگی اجتماعی به این تعاملات نیاز دارند.
پویایی نهادهای مدنی و عرصه عمومی باعث میشود، مردم و به ویژه جوانان به راههای غیر واقعی و پنهانی ارتباط اجتماعی روی نیاورند. در جامعه فعلی ارتباطات اجتماعی چه در بعد میان فردی و چه بین دولت و مردم باید پویاتر باشد در غیر این صورت افراد سعی میکنند با رجوع به شبکههای اجتماعی و در غالب رسانههای نوین این خلأ را جبران کنند.
اما در شبکههای اجتماعی و فضاهای مجازی افراد رابطهای تعاملی دارند که این رابطه تعاملی به سمت دنیای مدرن است و ضرورت دارد که در اختیار همگان قرار گیرد. در سالهای بسیار دور، افراد همدیگر را میشناختند و میانشان گفت و گو رد و بدل میشد و در کنار هم زندگی میکردند و با هم تعامل داشتند اما، امروزه چنین روابطی کمتر وجود دارد بنابراین افراد مجبورند به فضاهای مجازی رو بیاورند و از این طریق با یکدیگر تعامل داشته باشند.
از سوی دیگر، نبض این نوع رسانهها و فضاهای مجازی دیگر در اختیار دولت یا بنگاههای اطلاعرسانی نیست بلکه در اختیار تمامی افراد است و از این رو آنها هم احساس بهتری دارند. در حقیقت افراد در این شبکهها قرار میگیرند و با هم تعامل دارند و به هم خبررسانی میکنند و گاهی اوقات حتی اهمیت و فعال بودنشان از رسانههای قبلی بیشتر است و از سوی دیگر بیطرف بودنشان این شبکهها را بسیار جذاب میکند.
بارها شاهد بودهایم جوانان و مردم از فرصتی که به آنها برای حضور اجتماعی و ارتباطات داده شده استقبال کرده و از آن برای پر کردن خلأ ارتباطات اجتماعی استفاده میکنند و این یعنی افراد مایلند بیشتر از شبکههای مجازی در شبکههای اجتماعی واقعی حضور داشته باشند اما، به محض اینکه این فضا تنگ میشود و عرصه برای حضور در نهادهای اجتماعی کم میشود، فضای مجازی حضور پررنگتری یافته و بر ارتباطات افراد سایه میاندازد.
برای ریشهیابی مسئله باید گفت برخی تنگناهای اجتماعی که باعث عدم حضور فعالانه در عرصه اجتماعی و در غالب نهادهای مدنی است باعث میشود افراد راههای جایگزین ارتباطی را دنبال کنند و این هم یکی از آن راههاست. کمبود فعالیتهای حرفهای، شغلی، کمبود انجمنهای مردم نهاد و برخی نارساییهای عرصه عمومی که مردم در آن نتوانند به خوبی با هم ارتباط برقرار کنند، علت اصلی کمرنگ شدن روابط خانوادگی و بین فردی است و نه شبکههای اجتماعی زیرا، این شبکهها در نبود عرصههای واقعی اهمیت مییابند.
علی مهرعلی زاده،