یادداشت اختصاصی اسماعیل کهرم-مشاور سازمان محیط زیست برای برنا ؛

وضعیت شکار تروفه در ایران

|
۱۳۹۴/۰۶/۱۶
|
۱۱:۱۴:۱۳
| کد خبر: ۳۱۵۵۰۸
وضعیت شکار تروفه در ایران
مفهوم شکار و شکارگری در طول زمان تغییرات فراوانی را متحمل شده است. تصور کنیم زمانی را که اجداد ما به منظور سیر کردن شکم خود، خانواده و قبیله، خطر شکار کردن را به جان می خریدند و اتفاقا پروتئین حیوانی که از شکار حیوانات به دست می آوردند عامل مهمی در رشد و پیشرفت ذهنی انسان می شد. در آن دوران شکار کردن عملیاتی پر خطر ولی اجتناب ناپذیر بوده و نقش هایی که از حیوانات بزرگ در غارها ثبت شده، نمایانگر لحظات شادی، جشن و غرور قبیله ای بوده که در شکار به موفقیت می رسیدند.

البته در آن زمان شکار به خاطر تفریح مطرح نبود. به تدریج هدف از شکار دستخوش تغییرات عظیمی شد تا آنجا که امروزه صیادان ماهی را گرفته و سپس آنرا رها می کنند. اکنون شکارگری به رشته های گوناگون تفریحی به خاطر پروتئین، ورزش، تجارت تروفه، رقابت، قاچاق و... تقسیم می شود که شکار تروفه از نظر تولید سرمایه برای بسیاری از کشورها جذاب ترین نوع شکار است .

تروفه و یا TROPHY نماد پیروزی در جنگ و یا شکار است. در شکار،  شاخ های حیوان، پوست، دندان و یا اعضای گوناگون مانند پشم و یا گوش و دم حیوان بریده شده و به عنوان یک نماد و یا یادگار آن شکار موفق در جای به خصوصی مانند دیوار و یا بالای بخاری و شومینه نصب می شود. علاقه شکارچیان تروفه آنقدر شدید است که به هر وسیله ای دست می زنند تا به خواسته شان برسند. طبعاً چنین افرادی بسیار ثروتمند هستند و گاه بیش از صدهزار دلار برای شکار یک ببر در هندوستان و یا یک قوچ "مارکوپولو" و یا یک قوچ "تار" می پردازند. تا همین 50 سال پیش نیز شخصیت هایی مانند شوهر ملکه انگلستان پس از شکار یک ببر "آدمخوار" عکس خود را بالای سر حیوان گرفت و منتشر کرد. البته ایشان بعداً که مدیر "صندوق بین المللی حیات وحش شد" WWF  تقریباً از این عمل عذر خواهی کرد و گفت این کارها آن زمان متداول بوده و اکنون مناسب نیست. میل و علاقه اشخاص پرنفوذ و پول دار موجب شده گاه کشورهایی مانند هند مبادرت به خلق مثلاً ببر آدمخوار کرده و جواز شکار این ببر را با قیمت های بالای 50 هزار دلار می فروختند. کشورهای هندوستان، پاکستان، جنوب شرق آسیا و کشورهای آفریقایی درآمدهای کلان از شکار تروفه دست و پا کرده، اما تا امروز هم ایران ما هیچوقت کلاهی از این نمد ندوخته است!

اخیراً مقالات مختلفی با موضوع "تجارت بزرگ شکار تروفه در ایران" منتشر شده است که البته در برخی از آنها تلاش شده اطلاعات دقیقی ارایه شود که اغلب هم مستند است و واقعی. شاید مناسب باشد که من هم به همان روش با استفاده از منابع در سازمان حفاظت محیط زیست در دست داریم و صحت مطالبinvestigative journalist منابع علمی و مطالب مندرج در رسانه ها مندرج در مقاله اردلان را واکاوی کنم.

نمونه ای از این مقالات اینطور آغاز می شود که هر ساله سازمان حفاظت محیط زیست حدود 500 مجوز شکار موجودات نادر و حفاظت شده را برای شکارچی های خارجی صادر می کند. بسیاری از این شکارچی ها از ایالات متحده راهی ایران می شوند. این شکارچیان از حدود 10 سال پیش که اجازه گسیل تورهای شکار به ایران از طرف خزانه داری آمریکا صادر شد، به ایران آمده اند. حتی در اوج اختلافات دیپلماتیک بین ایران و آمریکا شکارچیان تروفه دشت ها و کوههای ایران را در تعقیب کل و بز آهو و قوچ اوریال (که فقط در ایران به طور قانونی قابل شکار است) در نوردیده اند. نگاهی به اینترنت تعداد بی شماری از تورگردانان از پکن تا مسکو و یا بلگراد را نشان می دهد که تورهای شکار تروفه به ایران را در برنامه دارند. به گفته یک سایت چینی اگر چه بردن اسلحه و خروج تروفه از ایران غیرقانونی است ولی ما تعهد می کنیم که کلیه موانع را برطرف می کنیم تا شما رویای شکار قوچ و میش خود را محقق کنید.

آمار و مستندات:

اما آمار و مستندات جدید و به روز نشان می دهد که آمار فوق مربوط به سال های گذشته بوده و در گذشته اشخاص حقیقی و حقوقی در اینترنت تبلیغ شکارگری در ایران را منعکس می کردند و شکارچی های خارجی را نیز به ایران می آوردند. ولی از سال 1392 (ظهور دولت آقای روحانی) شرایط به کل تغییر کرده است. در زیر آمار موجود در دفتر شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست در مورد مجوز های شکار صادر شده از نظر می گذرد:

در سال 1392 ، جمعا 39301 پروانه شکار پرنده در استان ها صادر شد، در حالی که در سال 1393 فقط و فقط 13 پروانه شکار پرنده در استان سیستان و بلوچستان صادر شد. در خصوص شکار چهارپا نیز در سال 1392جمعا 304 پروانه برای اتباع داخلی و خارجی (41 پروانه برای اتباع خارجی و مابقی برای ایرانی ها) صادر شد که از این تعداد 118 پروانه ویژه و 186 پروانه متعلق به مناطق آزاد بوده است . پروانه ویژه برای مناطق تحت کنترل سازمان مانند مناطق حفاظت شده صادر می شود.

در سال 1393 شکار چهار پا به صورت سراسری ممنوع بوده و هیچ پروانه ای صادر نشده است.

از مجموع آمار ارسالی از 19 استان در سال 1392 تعداد 1433 فقره پروانه شکار گراز صادر که در سال 1393 این تعداد به 852 پروانه کاهش یافت. یادآور می شود که گراز جزو جانوران زیان رسان تلقی شدهکه جانوران نادر و یا حفاظت شده در چنین لیستی قرار ندارند.

بنابراین مشاهده می شود که ایران از شکار تروفه طرفی نمی بندد و اتفاقا بسیاری از جمله بنده معتقدند می توان به نحو عملی و کنترل شده از شکار تروفه بهره برداری و از منافع آن به نفع منطقه و محیط بانان استفاده کرد .زیرا بالاخره پیری و مرگ به سراغ این جانوران با شکوه می رود و بهتر است از آنها به نفع محیط زیست بهره جست.

مسئله کاهش گونه های حیات وحش در ایران

در نمونه مقاله مورد بحث ذکر شده که برای ایران و شرکت هایی که تور شکار را ترتیب می دهند، شکار تروفه یک تجارت بزرگ است. شکارچیان تروفه حدود 15 هزار دلار برای یک قوچ اوریال و حدود 20 هزار دلار برای قوچ لارستان می پردازند (این قوچ اخیراً توسط دانشمند ایرانی شبیه سازی شده است). او می گوید برای ملی گرایان، این یک منبع درآمد است و قابل توجه و برای حافظان طبیعت موجب یأس و ناامیدی است که آمریکائی های ثروتمند به تعداد زیاد به ایران می آیند و غنائم طبیعی را با خود می برند . ایران غنی ترین گنجینه حیات وحش مانند خرس، غزال و فوک خزری و مارها است. ولی حیات وحش ایران توسط توسعه شهرها و شکار بی رویه، بسیاری از گونه های نادر را در معرض خطر قرار داده است. 125 گونه از این گنجینه در لیست قرمزIUCN  یا اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت قرار دارد. معروف ترین آنها یوزپلنگ ایرانی است که فقط 50 قلاده از آن باقی است و پلنگ که 5000  قلاده از آن هنوز باقی است .

آمار و مستندات:

اتفاقا حافظان طبیعت در ایران (لااقل بسیاری از آنها) معتقدند که باید ظرفیت های بالقوه شکار تروفه بیش از پیش ولی به صورت کنترل شده مورد استفاده قرار گیرد. معمولاً شکارچیان خارجی (از هر مملکتی که باشند) قانون مدار هستند و تعداد آنها بسیار کمتر از شکارچیان ایرانی و به خصوص بومی است. تنوع زیستی ایران بسیار بالاتر از آنست که ذکر شده و ما خطر اصلی را در مسئله تعداد بی رویه تفنگ و تعداد بسیار زیاد شکارکش ها (آنها که مقررات شکار را رعایت نمی کنند) می دانیم. شکارچیان خارجی در معیت محیط بان های ایرانی فرصتی برای خطا ندارند ولی هموطنان؟!

اما یوزپلنگ بیشتر از پراکندگی جمعیت و نیز کاهش طعمه رنج می برد و شکار این جانور کمتر به ما گزارش می شود. تعداد 50 قلاده نهایت حداقل ذکر شده و تا حدود 120 قلاده را بنده لحاظ می کنم.

 

افزایش آگاهی ها

مقاله می افزاید از سال 1392 و انتخاب دولت یازدهم، آقای روحانی محیط زیست را یکی از اولویت های دولت خود قرار داده و آگاهی هایعمومی به تدریج در حال افزایش است. رسانه های جمعی در ایران اکنون پوشیده از اخبار مربوط به طبیعت، محیط زیست و حیات وحش بوده و نیز سعی می شود جوامع محلی را آموزش داده تا با حیات وحش و بدون آزار آنها زندگی کنند. در این دو سال حمایت از محیط بان ها افزایش یافته، اگرچه از نظر قانونی هنوز محیط بان ها به خوبی حمایت نمی شوند. بسیاری از آنها به اعدام محکوم شده اند (به خاطر کشتن متخلفین شکار). اکنون شبکه های تلویزیونی ایران برنامه های مستمری برای مبارزه با تخریب طبیعت و کشتار حیات وحش نمایش می دهند. خشم عمومی نسبت به متخلفینی که جانوران را کشته و ویدیوی آن را نمایش داده اند موجب شده که دستگاه قضائی به شدت وارد عمل شود. طرفداران شکار تروفه در ایران غنی و قدرتمند هستند و معتقدند که شکار تروفه به نفع حفاظت درایران است. با توجه به بودجه ناکافی، صدور پروانه شکار منبع با ارزشی برای تامین بودجه سازمان حفاظت محیط زیست به شمار می آید. بسیاری از طریقی که بودجه حاصله از شکار تروفه به مصرف می رسد نگرانند و نیز روش سرشماری جانوران را عملی نمی دانند و بنابراین تعداد پروانه های شکار را مورد نقد قرار می دهند. در مواردی که شکارچیان خارجی گونه پلنگ را که مورد حمایت است، شکار کرده و عکس آن را در فیس بوک گذاشته اند، موجب برانگیختن خشم مقامات در ایران شده است به حق.

آمار و مستندات:

یکی از از دلایلی که من تصمیم گرفتم بر این مقاله حاشیه ای بنویسم، منصفانه بودن آن است. اما برخی از اعداد و ارقام گذشته در آن هنوز معتبر دانسته شده که یک خطاست، مانند تعداد شکارچیان خارجی که به ایران می آیند . همانگونه که ذکر شد سازمان حفاظت محیط زیست صدور پروانه را متوقف کرده، بنابراین بودجه آن بر این موضوع متکی نیست.

شکاربان ها  یا محیط بانانی که محکوم به اعدام شده اند هر کدام لااقل 4 سال از محکومیت شان می گذرد و این سازمان در دو سال آخر نهایت سعی را در رهائی آنان و راضی کردن اولیاء دم به بخشایش نشان داده است. من به عنوان کسی که از نزدیک با این تلاش ها آشنا هستم می دانم که این سازمان نهایت تلاش را به خرج می دهد تا دو نفر باقی مانده نیز خلاص شوند.  خوشبختانه دیشب خبر رسید که یکی دیگر از اولیاء دم رضایت خود را اعلام کرده اند.  

سرشماری چهارپایان در نهایت دقت ممکن در یک مملکت پهناور (هفدهمین کشور گسترده جهان)                 انجام می پذیرد. اکنون می دانیم حدود 20 هزار راس آهو و 110 هزار راس انواع چهارپایان قابل شکار در ایران مان داریم. همین!

شمشیر دولبه

نویسنده می افزاید: پرندگان شکاری به طور ممتد از ایران به امارات ساحلی جنوب خلیج فارس قاچاق می شود. علاقمندان محیط زیست معتقدند خارجی ها که با پروانه معتبر به ایران می آیند در بازگشت مبادرت به قاچاق پرندگان شکاری می کنند. جذابیت ایران برای شکارچیان جهانی به خاطر تنوع زیستی بی نظیر و نیز زیرساخت های نسبتاً مدرن و وسائل ارتباطی و شبکه های مخابراتی است. بهبود روابط با آمریکا پس از برجام، اگر آمریکای های بیشتری روانه ایران شوند، یک شمشیر دولبه خواهد بود؛ منفعت مادی بیشتر و حیات وحش رو به کاهش. رئیس جمهور روحانی و معاون پر آوازه و خوشنام او خانم معصومه ابتکار بر سر دو راهی توسعه روابط با آمریکا و پذیرش شکارچیان بیشتر و یا عکس آن باید تصمیم گیری کنند. به هرحال هم اکنون شرکت های تورگردان به دنبال موقعیت های جذاب برای گسیل داشتن شکارچیان تروفه و وسعت دادن فعالیت های خود در ایران هستند!

آمار و مستندات:

پرندگان شکاری پیوسته از ایران به امارات قاچاق شده اند. اما  اکنون  ادارات محیط زیست استان بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان هر ساله تعداد زیادی از متخلفان را بازداشت می نمایند. با این پدیده باید مبارزه کرد و مبارزه می شود.

بهبود روابط با آمریکا اگر موجب هجوم شکارگران آمریکائی شود باید با برنامه ریزی تعداد و اعمال آنان را در ایران عزیزمان تحت کنترل قرار دهیم. مطمئنم معاون پر آوازه رئیس جمهور روحانی به آسانی از پس این بزنگاه و ایجاد تعادل در جانوران شکار شده برخواهند آمد.

سخن آخر:

من به عنوان یک حافظ طبیعت و حیات وحش، چنین مقاله ای را یک اخطار می بینم. اخطار اینکه اگر آنچه در گزارش آمده به وقوع بپیوندد، آنوقت ما باید به راستی نگران باشیم. اما نقطه ضعف این مقاله آنست که قسمت ورود شکارگران خارجی و تعداد آنها مربوط به گذشته های نزدیک است و در ظرف 5/2 سال گذشته تنها در سال 1392 و آنهم با قرارهایی که در نیمه اول سال (پیش از تحویل دولت دهم به یازدهم) گذاشته شده بود 41 پروانه برای خارجی ها صادر شد. در مورد شکار حیوانات نادر و تحت حمایت نیز خلاف واقع گزارش شده است و مجازات تخلف در این امر بسیار سنگین بوده و اخیرا جریمه ها در این زمینه بین 2 تا 16 برابر افزایش یافته است. اما  شخصاً نگارش و انتشار چنین مقالاتی را موجب تلاش در شناخت مسائل محیط زیست ایران و رفع مشکلات آن  می دانم.

نظر شما