به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، آیت الله ابوالقاسم خزغلی عضو مجلس خبرگان رهبری و از تدوین کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ساعتی پیش در سن 90 سالگی دار فانی را وداع گفت.
آیت الله ابوالقاسم خزعلی، فرزند "غلامرضا خزعلی"در سال ۱۳۰۴ هجری شمسی در بروجرد، از توابع استان لرستان متولد شد. بخشی از تحصیلات ابتدایی را در استان لرستان و باقیمانده آن را به دلیل مهاجرت به مشهد مقدس در این شهر سپری کرد. در سن ۱۷ سالگی به تحصیلات حوزوی علاقمند شد و به حوزهٔ مشهد رفت و دورهٔ مقدمات و سطح را در این حوزه فراگرفت سپس برای ادامه تحصیلات حوزوی و بهرهمندی از محضر اساتید برجسته نظیر آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی(ره) عازم قم شد و در کلاس درس خارج فقه و اصول آنان شرکت کرد.
مشاهده شخصیت امام خمینی(ره) در زمان تحصیل و ارتباط نزدیک با ایشان به دلیل شرکت در کلاس درس حضرت امام باعث علاقمندی وی به شخصیت ایشان و قدم گذاشتن در مسیر مبارزات علیه رژیم پهلوی شد. آیت الله بروجردی نیز علاقه ویژهای به وی به عنوان یکی از شاگردان برجستهٔ خود داشت. ارتباط نزدیک با این دو شخصیت سبب انجام فعالیتهای مبارزاتی نظیر سخنرانی، انتشار اعلامیهها و رهبری مردم جهت حرکتهای اعتراضی علیه رژیم شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی وی مسئولیتهایی نظیر عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی و عضویت در مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم خراسان رضوی را بر عهده داشته است.
آیت الله خزعلی، در ۶ یا ۷ سالگی به مکتب خانهای در محله "سرسوزنی" بروجرد رفت. وی در سن ۱۰ سالگی به همراه خانواده و برخی از بستگان به مشهد مقدس مهاجرت کرد. با هجرت به مشهد به دبستان رفت و پس از قبولی در امتحان، در کلاس چهارم ابتدایی مشغول به تحصیل شد و همواره از شاگردان نمونه کلاس بود.
وی پس از پایان تحصیلات ابتدایی و کلاس ششم، به دبیرستان رفت و در سن ۱۷ سالگی هم زمان با سقوط حکومت رضاشاه و اشغال ایران از سوی متفقین، برای کمک به امرار معاش خانواده به کسب و کار مشغول شد اما این فعالیتها مدت زیادی طول نکشید و آیت الله خزعلی به تحصیلات حوزوی علاقمند شد و برای تحصیل به حوزه مشهد رفت.
حضور در حوزه مشهد
وی دروس "مقدمات" را در حوزه مشهد آموخت و برای تحصیل "سطوح" از محضر اساتید ممتاز حوزه مشهد بهره برد. با شروع به تحصیل در حوزه مشهد، دروس "صرف و نحو" را نزد "شیخ علی اکبر دامغانی" فرا گرفت و کتاب "مغنی اللبیب" را نزد "محقق قوچانی" خواند. "معالم" و "لمعه" و "قوانین" را نزد "سید احمد یزدی" آموخت.
"رسائل"، "مکاسب" و "کفایه" را نزد "شیخ هاشم قزوینی" و بخشی از "کفایه" را نزد "شیخ مجتبی قزوینی" فراگرفت. این دو، از استادان ممتاز حوزه علمیه مشهد در علم و عمل بودند.
حضور در حوزه علمیه قم
دو سال قبل از ازدواج، آیت الله خزعلی، برای تکمیل معلومات حوزوی خود و گذراندن دورهٔ خارج به شهر قم رفت. آیت الله خزعلی در قم، در درس خارج فقه "آیت الله بروجردی" و درس "خارج فقه" حضرت امام خمینی (ره) شرکت کرد. وی همچنین مدتی در درس "آیت الله بهجت" حاضر شد و از محضر این استاد برجسته استفاده کرد.
در بخش "فلسفه"، اشارات را نزد "حاج شیخ جواد خندقآبادی تهرانی" خواند و در درس "منظومه" و "اسفار" "علامه طباطبایی" حاضر شد. آیت الله خزعلی در دوران تحصیل و مبارزه با طلاب و فضلای بسیاری همراه بود که از میان آنان میتوان به "شهید آیت الله مطهری"، "شهید آیت الله بهشتی" و "آیت الله ربانی شیرازی" اشاره کرد.
حافظ قرآن و نهج البلاغه
آیت الله ابوالقاسم خزعلی از ابتدای جوانی قرآن را حفظ کرد و به دلیل علاقمندی فراوان به کتاب نهج البلاغه حافظ این کتاب پر مفهوم از مولای متقیان نیز شد.
وی در خصوص چگونگی حفظ نهج البلاغه چنین میگوید: «من از اول جوانی به نهجالبلاغه علاقه داشتم. قرآن را زود حفظ کردم و در سطح ایران اول و در سطح بینالمللی دوم شدم. بعد نهجالبلاغه را پیش کشیدم و به دانشگاهیها گفتم: «با شما شرط میکنم در ظرف دو سال نهجالبلاغه را حفظ کنم. اگر شما برنده شدید، من شما را به مکه میفرستم. اگر من برنده شدم، شما ۵۰۰ تومان به فقرا بدهید». قبول کردند و مشغول شدیم. حتی در تاکسی و ماشین هم نهجالبلاغه همراهم بود و سر دو سال کل آن را حفظ کردم و رفتم و دیدم آنها نتوانستهاند حفظ کنند. بعضیها تا نصف هم رفته بودند. خلاصه من برنده شدم...»
فعالیتهای سیاسی قبل از پیروزی انقلاب
آیت الله خزعلی، علاوه بر شاگردی، ارتباط ویژهای با حضرت امام(ره) داشت و به علت اقامت در محلهٔ "یخچال"، این مجاورت با امام، نقش مهمی در زندگی ایشان داشت. چون امام به رغم مقام رفیع خود در تمام رشتههای دینی، میخواست برخی نکات فقهی را با توجه به دانش گستردهٔ آیتالله بروجردی فراگیرد آیت الله خزعلی چون شاهد حضور امام در کلاس فقه آیتالله بروجردی بود، به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و این روحیهٔ فروتنی و تواضع تأثیر عمیقی برجای نهاد و مقدمهٔ پیوند و الفت نسبت به امام در ایشان شد. (با استناد به آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
آشنایی با آیت الله العظمی بروجردی
استعداد آقای خزعلی در فراگیری علوم و مباحث دینی توجه آیت الله بروجردی را به ایشان جلب نمود و به همین دلیل به زودی در زمرهٔ شاگردان مورد علاقهٔ ایشان قرار گرفت. وی یکی از معدود روحانیون و افرادی است که رابطهٔ گرم و محبتآمیزی با آیت الله بروجردی داشته است و شواهد موثق، این نزدیکی و رابطهٔ دوستانه را تأیید میکند.
او در سال ۱۳۳۸ طی یک سخنرانی در شهر رفسنجان، با مقایسهٔ شاه و آیت الله بروجردی، شاه را به یک انگشتر در دستان بروجردی تشبیه کرد و در توضیح قدرت مرجع تقلید شیعیان اظهار کرد که هرگاه ایشان اراده نماید این انگشتر را پرت مینماید. این سخنان تأثیر گستردهای در میان نیروهای امنیتی و حتی خود شاه به جا نهاد. به زودی دستگاه امنیتی رژیم پهلوی در برخورد نسبت به سخنان آقای خزعلی ایشان را به سه سال تبعید به گناباد محکوم کرد. خبر محکومیت و تبعید آقای خزعلی در میان علما و حوزهٔ علمیه نیز چنان اثر گذار بود که آیت الله بروجردی شخصاً نزد دربار وساطت کرد. شاه که از قدرت مرجع تقلید به هراس افتاده بود، پذیرفت تا نمایندهای از طرف خودش و نیز از طرف آیت الله بروجردی برای تحقیق دربارهٔ سخنان خزعلی به رفسنجان فرستاده شود. بالاخره نمایندگان از طرف شاه و آیتالله بروجردی، به تفحص در این موضوع پرداختند و نتیجهٔ آن، استخلاص آقای خزعلی از تبعید در گناباد بود. (با استناد به آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
از جمله فعالیتهای آیتالله خزعلی در دههٔ ۱۳۳۰، مبارزهٔ مستمر با حزب توده و همکاری گسترده با "فدائیان اسلام" است. اوج مبارزهٔ ایشان و همکاری با فدائیان اسلام در خوزستان، مخصوصاً شهر آبادان صورت گرفت؛ چون در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت، حزب توده در میان قشرهای مختلف مردم به خصوص کارکنان رخنه کرده بود؛ از این رو آیت الله خزعلی حراست از عقاید دینی مردم در برابر آنها را مهمترین وظیفهٔ شرعی خود به حساب آورد.
حضور مستمر در نهضت امام خمینی(ره)
بارزترین جنبهٔ سیاسی شخصیت آیتالله خزعلی حضور مستمر و شایان در نهضت اسلامی امام خمینی(ره) بود. در سال ۱۳۵۲ باز به دلیل امضای نامه و اعلامیه به نفع حضرت امام(ره) به بندر گناوه تبعید شد. پس از جریان تبعید در گناباد، امام(ره) ایشان را به حضور طلبید و ضمن تشویق خواستار ادامهٔ مبارزه با دستگاه پهلوی گردیدند. در بسیاری از رویدادهای مربوط به نهضت اسلامی تا زمان تبعید رهبر نهضت، آیت الله خزعلی مشاور و یار نزدیک امام(ره) بود. وی در پی تصویب لایحهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی، پیام اعتراض و تخاصم امام(ره) را نسبت به این لایحه به مردم نجفآباد و اصفهان ابلاغ کرد. بعد از حملهٔ نیروهای رژیم پهلوی به فیضیه، از سوی امام(ره) مأموریت یافت تا پیامهایی مبنی بر لزوم اتخاذ وحدت رویه از سوی مراجع نسبت به رژیم، نزد آیت الله شریعتمداری و آیت الله گلپایگانی برساند.
بعد از تبعید امام(ره) به ترکیه و پس از آن به عراق، برخی از علما و روحانیون با صدور بیانیهها و ایراد سخنرانیهای متعدد، ضمن محکوم نمودن رژیم پهلوی در تبعید مرجع تقلید، حمایت همهجانبهٔ خود را از امام اعلام نمودند. آیت الله خزعلی در شمار آن دسته از علما قرار داشت که پای اعلامیههای مرجعیت امام(ره) و لزوم حمایت از ایشان را امضا میکرد. ایشان در طول جنبش اسلامی امام خمینی(ره) به واسطهٔ استمرار اعمال فوق، همیشه تحت نظر ساواک و اذیت و آزار این سازمان قرار داشت. در ۲۹ بهمنماه ۱۳۴۳، جمعی از حجج اسلام و فضلای حوزهٔ علمیهٔ قم از جمله آیت الله خزعلی با ارسال نامهٔ سرگشادهای به حسنعلی منصور، نخستوزیر وقت، خواستار برگرداندن مرجع تقلید شیعیان به قم و آزادی کلیهٔ زندانیان سیاسی شدند. این نامهٔ ساواک تهران را به هراس افکند و از این رو اقدامات امنیتی جهت شناسایی محرکین اصلی تنظیم این نامه را در دستور کار خود قرار داد. (با استناد به آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
انجام سفرهای تبلیغی، سخنرانی علیه رژیم و حمایت از نهضت امام(ره)
در دههٔ ۱۳۴۰ آیت الله خزعلی سفرهای تبلیغی زیادی به نقاط مختلف ایران، به خصوص استان خوزستان، انجام داد. از دیگر فعالیتهای آیت الله خزعلی سخنرانی در حسینیهٔ ارشاد است. این مرکز در اواخر دههٔ ۱۳۴۰ محل سخنرانی شخصیتهایی چون استاد مطهری و دکتر شریعتی بود. آقای خزعلی نیز در سال ۱۳۴۸ چند سخنرانی در حسینیهٔ ارشاد ایراد کرد که محتوای آنها ضرورت فعالیتهای فرهنگی از جمله تأسیس کتابخانه بود. (با استناد به آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
یکی دیگر از مکانهای سخنرانی و فعالیت آیت الله خزعلی «مکتب الهادی» تهران در آغاز دههٔ ۱۳۵۰ بود. ایشان در این سخنرانیها همیشه امام حسین (ع) و یزید را با هم مقایسه میکرد و این عمل در ذهن مخاطبان، امام خمینی(ره) و محمدرضا پهلوی را تداعی میکرد.
اقدامات و فعالیتهای تبلیغی آیت الله خزعلی موجب شد تا ساواک به فکر ممنوعالمنبر نمودن ایشان بیفتد و در پی آن در ۶ مهرماه ۱۳۵۰ ممنوعالمنبر گردید. (با استناد به آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
ساواک مرکز طی دستورالعملهایی به ساواک شهرهای قم، ساوه، دماوند، ماکو و شهرهای دیگر، دستور ممنوع المنبر بودن آقای خزعلی را ابلاغ نمود. ساواک از حوزهٔ فعالیت آقای خزعلی آگاه بود و به همین جهت با ابلاغ دستور فوق به شهرهای مذکور در صدد ممانعت از فعالیتهای وی برآمد.
پس از رفع ممنوعیت از منبر، آیت الله خزعلی بار دیگر سخنان اعتراضآمیزش را علیه وضعیت سیاسی و فرهنگی مملکت آشکارا بیان میکرد. پس از فوت آیت الله حکیم در سال ۱۳۴۹ برخی از علمای قم با صدور اعلامیهای ضمن تسلیت درگذشت این مرجع بزرگ از اعلمیت امام پشتیبانی کردند و به دلیل امضای اعلامیه توسط آیت الله خزعلی، این عمل خشم ساواک را برانگیخت؛ از این رو مهمترین محرکین این اعلامیه را به مناطق بد آب و هوا تبعید کردند.
آیت الله خزعلی پس از پایان تبعید به زابل به دلیل ادامهٔ حمایت از مرجعیت امام در سال ۱۳۵۲ برای سومین بار به شهر گناوه تبعید گردید. پس از رسیدن به این شهر و اقامت چند ماهه در آن به دستور ساواک محل تبعیدش به شهر دامغان در استان سمنان تغییر یافت.
تبعیدهای پیاپی و محدودیتهای روزافزون، آیت الله خزعلی را از پیگیری مبارزه علیه رژیم بازنمیداشت. در سال ۱۳۵۴ آیت الله خزعلی در مسجدالجواد تهران دستگیر و در زندان قزلقلعه به مدت ۴۸ روز در یک سلول به همراه یک نفر دیگر حبس گردید.
پس از انتشار مقالهٔ توهینآمیز روزنامهٔ اطلاعات علیه امام خمینی(ره) در روزهای ۱۸ و به خصوص ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶ مردم قم تظاهرات وسیعی علیه رژیم پهلوی برگزار کردند. رژیم این تظاهرات را در ۱۹ دی ماه به شدت سرکوب کرد. پس از این واقعه، کمیسیون حفاظت امنیت اجتماعی شهرستان قم در ۱۲ دیماه ۱۳۵، ۱۰ نفر فوق را به نقاط دوردست تبعید نمود. آیت الله خزعلی این بار زیر بار این تبعید نرفت، از این رو ناچار شد به صورت مخفی در تهران زندگی نماید. وی تا آستانهٔ پیروزی انقلاب به همین صورت در تهران زندگی کرد.
عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی
عضویت در فقهای شورای نگهبان
عضویت در مجلس خبرگان رهبری در سه دوره متوالی به نمایندگی از مردم استان خراسان
مدیر کل بنیاد بین المللی غدیر
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
مدرس دانشگاه امام صادق(ع)
کتاب" تفسیر سورة فاتحة الکتاب"، انتشار در سال ۱۳۸۰
کتاب" خاطرات آیت الله ابوالقاسم خزعلی"، انتشار در سال ۱۳۸۰
محقق کتاب" شرح عینیّه ابن ابی الحدید"، انتشار در سال ۱۳۸۰