مصاحبه برنا با مسعود امامی ساعاتی قبل از کنسرت شب گذشته در سالن میلاد؛

جواب هر انتقادی را نباید داد ؛ گاهی جا خالی دادن بهتر است / ترانه "امون بده" خوش شانس بود

|
۱۳۹۴/۰۶/۲۹
|
۱۱:۰۳:۱۷
| کد خبر: ۳۲۰۷۷۰
مسعود امامی خواننده قطعه معرف "امون بده" پس از لغو کنسرت سال گذشته خود، شب گذشته در سالن میلاد ، محل دائمی نمایشگاه بین المللی به دیدار طرفداران رفت ،با وی در ارتباط با موضوع های مختلف از بحث اعتقاد افرادی بر غنی نبودن موسیقی پاپ در ایران تا راه اندازی کمپین توسط کاوه یغمایی در حمایت از استاد شجریان و شرایط دنیای موسیقی در فضای کنونی کشور به گفتگو پرداختیم که در ادامه می توانید بخوانید.

با گفتن از ترانه  "امون بده" گفت و گو را آغاز کنیم ، ترانه ای که می توان گفت با انتشار آن مخاطب بیشتر از همیشه متوجه  خواننده ای جوان در کشور  به نام مسعود امامی شد

یک سری ترانه ها  پتانسیل  زیادی را ناخودآگاه در جذب مخاطب دارند، جالب است بگویم این ترانه که شما می گویید معرف بیشتر من بین مخاطب ها بوده است از جمله ترانه هایی است که خودم معتقدم نسبت به دیگر ترانه هایم کمتر برروی کیفیت آن کار شد . عوامل زیادی در بحث فراگیری آهنگ مطرح است ، مسائلی نظیر کیفیت، تفکر، شانس و... در موفقیتکار دخیل هستند ،ولی همیشه رنگ و لعاب اصلی را شانس به کار می دهد و «امون بده» کار خوش شانس تری نسبت به مابقی ترانه ها بوده است .

البته باید بگویم ،برای مخاطب کار می کنیم،اما جهت دهی کارم بر اساس تنها جذب مخاطب نیست ،قاعدتا خیلی باید تلاش کرد که مرز بین خودخواهی و دیگر خواهی  در تولید یک اثر موجب تخریب نشود.

نگاه سال به سالتان به ارتقا روند کارتان در عرصه موسیقی بر چه اساسی استوار است ؟

تلاشم در پویا بودن است ،تصور می کنم ترانه های جدیدی که خواندم بر محتوا  و مفهومش توجه بیشتری شده است .  کافی است هنرمند در اتمسفری که مردمش نفس می کشند، زندگی کند،اگراندکی شعور و درک را سرلوحه کار خود کند، می فهمد که باید چه کاری را در چه زمانی انجام دهد.

افرادی در جامعه هستند که بعضا میان آنها  اساتید و منقدان  هم دیده می شود ، افرادی که  موسیقی پاپ ایران را موسیقی غنی نمی شمارند  و حتی در لفظ عامی تر آن را مبتذل می نامند ، پاسخ شما به این منتقدان چیست ؟

جواب هر حرفی را  نباید داد.  بعضی اوقات جاخالی دادن خیلی بهتر از درگیر شدن است.، ما کلا یاد گرفتیم درباره هر چیزی حرف بزنیم ،اولش هم صبر می کنیم ببینیم بقیه چه می گویند برای اینکه عرض اندام و اظهار نظر کنیم دائم حرف های متناقض بیان می کنیم .هفت سال کار نقدانجام داده ام ولی ناگهان از این فضا دور شدم ، آنهم برای اینکه متوجه شدم در ایران انتقاد اصولی  وجود ندارد ، یکسری افراد مقرض هستند  که کلا مشخص نیست ملاک کارشناسی هایشان چیست ،یا پول می گیرند با شما باشند یا اگر اسکانسی در جیب شان گذاشته نشود، علیه تو هستند، این اعتقاد قلبی من است.

نمی توان گفت که منتقد وجودندارد ، یا کارشناسان اساسی در بیان حرف هایشان نیست ،  معتقدم نگاه شما نسبت به جامعه منتقدان صحیح نیست

خواننده ها و آهنگسازان را با شناسنامه کارشان باید شناخت ،کارشناس کسی است که اشراف دارد کسی که اشراف ندارد اصلا حق اظهار نظر ندارد. من از آن کسانی که می گویند  ترانه پاپ امروز ،به ابتذال رفته سوال دارم  چقدر از موسیقی پاپ سررشته دارند و چند نفر را در این موسیقی می شناسند؟ مشکلات موسیقی پاپ چیست؟

چه رتبه ای برای خودتان در عرصه موسیقی کشور قائل هستید ؟

جایگاه من را مردم تعیین می کنند. دو  جایگاه برای یک خواننده وجود دارد ،یک جایگاه وزن شناسنامه و کاری خواننده است  ودومی جایگاه مردمی هنرمند است   که براساس هورا کشی و فضای تبلیغاتی و کمپین ها حکمفرما می شود،تقریبا جایگاه ها با دستمزدها و میزان سانس کنسرت ها سنجیده می شود. عیار چندان درستی هم ندارد اما در عین حال درست هم هست.

از این نقطه الف  حرکت کردید تا رسیدن به فتح قله، الان خود را کجا آن مسیر می بینید؟

اخلاق زاییده نیاز انسان است و هدف را توجیه می کند. من می گویم تک تک خواننده های پاپ را باید بیاوریم و ببینیم انگیزه هر کدامشان چی بوده که به این عرصه آمده اند ،انگیزه من پول نبوده،از روزی که کار کردم. همیشه دوست داشتم در سنی مثل الان پنجاه تا کار داشته باشم،شاید من با این ارضا شوم و یک نفر با صد و بیست سانس کنسرت برج میلاد بگویید من یک حرکت مثبت انجام داده ام.

من می گویم باید هر کسی را براساس روحیات و اخلاقیات و نیازهایشان سنجید و البته فضای کاری که به آنها داده می شود اسپانسر و تهیه کننده از کجا پیدا کردند. همه این ها را که بیاورید بگذارید کنار هم می توانیم، اعلام کنیم که هر کس به جایگاه خودش رسیده یا خیر.

کمی نگاه به فضای موسیقی در کشور داشته باشیم ، اول نگاه اجتماعی ،نظرتان درباره این کمپین که یغما گلرویی در ارتباط با  حمایت از یک عمر فعالیت استاد محمدرضا شجریان به راه انداخته، چیست؟

 محمد رضا شجریان نیازی به حمایت امثال من ندارد، در ارتباط با فعالیت های موسیقیایی این استاد برجسته هم  تنها یک روزنامه اختلال ایجاد می کند.استاد شجریان و امثال شجریان را با هیچ چیزی نمی شود از خاطره مردم پاک کرد و همه ما حداقل بیست یا پانزده یا سی سال است که "ربنا" را شنیده ایم، محمدرضا  شجریان فراموش شدنی نیست ، شجریان را نمی توان از ذهنی پاک کرد.

و اما در پاسخ به سوالتان که نظرم در مورد حرکت اینگونه کمپین ها چیست اینگونه می گویم که کلا با راه اندازی این کمپین ها مخالفم زیرا اعتقاد دارم پس از مدتی حرکت این کمپین ها به بیراهه کشیده می شود  .

خبرهایی می گوید،فضایی فراهم شده که شادمهر عقیلی برگرد، با توجه به پیشینه ایشان و آهنگ هایی که خوانده اند. نظر شما در این رابطه چیست؟

اصلا چنین مسئله ای را باور نکنید، ایشان در حرفه خود وضعیت مشخصی دارند و بنا به هردلیل به ادامه کار حرفه ای خود در آن سوی مرزها پرداختند، به نظر من این اتفاق رخ نخواهد داد.

حال نگاهی سیاسی به دنیای موسیقی داشته باشیم ،حمایت های دولتی را از موسیقی و دنیا موسیقی چگونه می بینید ؟

شرایط بسیار مهیاست و تنها چیزی که همه را نگران می کند گاهی اوقات یک سری خودسری های غیردولتی است که کنسرت های شهرستان را تهدید می کند که این هم برخورد قاطع دولت را می طلبد.

از آنجایی که ما کشور فدرال نیستیم ،کشوری با تمامیت ارضی مشخص هستیم با یک قانون و یک دولت و یک حکومت،این درست نیست چیزی را دولت تعیین و تایید کند سپس یک عده آدم نگران و دلواپس بخواهند آن را اجرا نکنند.

 

 

 

 

نظر شما