زبان پژوه نامور ایرانی:

فرهنگ ایران یک فرهنگ یگانه است/ حافظ سخنوری افسون کار در آفرینش ادبی و ترجمان جهان

|
۱۳۹۴/۰۷/۱۸
|
۰۷:۱۶:۲۲
| کد خبر: ۳۲۷۸۵۸
فرهنگ ایران یک فرهنگ یگانه است/ حافظ سخنوری افسون کار در آفرینش ادبی و ترجمان جهان
زبان پژوه نامور ایرانی گفت: فرهنگ ایران یک فرهنگ یگانه است وهر دم این فرهنگ برای ما گرامی و گرانبهاست. این فرهنگ ماننده دانه های زنجیز به هم پیوسته است.

به گزارش خبرنگار برنا ازفارس، کتر میرجلال الدین کزازی   در همایش هزار شاعر پارسی گو که به مناسبت بزرگداشت حافظ در شیراز برگزارشد،اظهار داشت: ایران ما در طول تاریخ هماره سرزمین سپند و سردار و سخن بوده است به نحوی که در کتابخانه اسکندریه یک میلیون سطر از نوشته های زرتشت وجود داشت است،

این سخن سرای پارسی گوی ادامه داد: اگر سخن پارسی شیرین و مایه شگفتی جهانیان می شود  از آنست که دنباله فرهنگ ایرانی از دوره کهن بوده است.

استاد زبان فارسی دانشگاه با اشاره به اینکه سخن پارسی اگر آن پیشینه شکوهند را نمی داشت هرگز سخن پارسی نمی شد، عنوان کرد: چگونه در شور بوم رودکی سر برآورد که به گونه ای پدر زبان پارسی معرفی می شود. ایران تنها سرزمین سپند سخن نبوده است، بلکه ایران سرزمین خجسته و خرم خنیانی است.

وی  درباره روزگاری که فرهنگ ها با خنیا بیگانه بودند،  عنوان کرد: در این هنگام در ایران همنوازی و ارکستر بود. از سویی، بنایان ایران در زمان های گذشته به هنگام ساخت ابنیه آواز می خواندند.

حافظ سخنوری افسون کار در آفرینش ادبی و ترجمان جهان

زبان پژوه نامور ایرانی در  بخش دیگری از سخنان خود  حافظ را سخنوری فسون کار در آفرینش ادبی و ترجمان جهان نهان شده عنوان کرد و گفت:  حافظ تنها سخنور نیست، زیرا او گره گشای و راه رو است. اگر ایرانیان با دیوان او تفال می زنند به خاطر یگانگی زبان اوست. زیرا تنها دیوان شعری که در سراسر جهان که با آن فال می زنند دیوان حافظ است.درحالیکه گاهی مریدان مولوی با مثنوی او تفال می زنند.

کزازی فال گرفتن را در گرو سخن سپند و مینوی بودن شعر حافظ دانست و افزود: کدام سخنور را می شناسید در دل و جان مردم خود جای گرفته باشد که مانند حافظ باشد.

این سخن سرای پارسی گوی هر سروده و آفریده ادبی را برپایه دو بنیاد عنوان کرد و گفت: پیکره و پیام این دو بنیاد است. دبستان خراسانی پیکره است که گویی از پولاد ساخته شده و ابتدا پیکره و سپس پیام به دنبال دارد که نمونه آن شاهنامه است.

استاد زبان فارسی دانشگاه ادامه داد: در دبستان عراقی نیز اندکی ترازمندی در میانه پیکره و پیام روی می دهد به ویژه آنکه پس از صناعی که پیام را فربه می بخشد.

وی به دبستان سپاهانی یا هندی هم اشاره کرد و گفت: در این دبستان ترازمندی به سوی پیام تغییر می کندو پیام پیکره را به بند می کشد. گونه ای ویرانه ای بزرگ در سخن پارسی رخ می دهد که این سخن در بیراهه می افتد و دچار پدیده ای ناساز می شود که بازگشت ادبی به آن می گویند. هنر در هر دبستانی که باشد بندگسل و هنجارشکن است. از واژه هنجارشکن به غلط استفاده می شود که اگر هنجاری شکست باید هنجاری نو دراندازد.

زبان پژوه نامور ایرانی،سپس  ابراز داشت: هنر سخن و خنیا به کودکان دوقلو می مانند که هنوز این دو نتوانسته اند از بهم بگسلند. در سده های نخستین هجری سخنور و خنیاگر همراه بوده اند  که رودکی از سخنوران خنیاگراست.

کزازی با بیان اینکه فرخی سیستانی نیز چون رودکی بود، اشاره کرد: هنوز خنیای ایرانی نتوانسته است خود را از بند و دام سخن پارسی برهاند. پاره ای از سروده های گذشته ترانه است و امروز به آن تصنیف می گویند. از سوی دیگر پاره ای سروده های پارسی خنیا است اما خنیایی که با آواهای زبان گفته شده است.

این سخن سرای پارسی گوی با برشمردن فردوسی در میان سرآمدان شاعران پارسی گوی، گفت: از سپیده دم سخن پارسی شاهنامه سروده می شود که به هیچ گزافه ای گرانبهاترین رزمنامه جهان است. از این رو، بزرگان دنیا به این اذعان دارند که فردوسی پارسی را نگاه داشت.

استاد زبان فارسی دانشگاه آنچه دشمن به ستایش می گوید را استوارتر، برتر و گمان زدایی ترین سخن دانست و گفت: این سخنی است از سر ناچاری که دشمن به آن اعتراف می کند.

وی خیام را شاعر چارانه سرای، شگفتی زای ایران و جهان عنوان کرد و افزود: پیرهژیر نیشابور در کودکی او را دید به پدرش گوشزد کرد این کودک آتش در سوختگان جهان خواهد زد. زیرا، آتش زدن در سوخته کار خورد و خام نیست

این زبان پژوه نامور ایرانی، ادامه داد: شور سخن مولانا چنان است که با ترجمه اشعارش در کشور آمریکا سخنور روز می شود. به حدی که هنرمندان نامدار سینما برگردان بیت های مولانا را به تن خود خال می کوبند.

کزازی  در باب سعدی نیز گفت: سعدی، یگانه روزگار و فرزانه آموزگاری شگفتی انگیز است که در زمینه های گوناگون سخن پارسی شاهکار مگر در رزمنامه آفریده است

نظر شما