به گزارش روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، اربعین از اعدادی است که در اِعراب، به جمع مذکر سالم شبیه است; یعنی در حالت رفعی اربعون و در حالت نصبی و جرّی اربعین بهکار میرود. این عدد برای مذکر و مؤنث یکسان است و به دو صورتِ عدد اصلی (40) و ترتیبی (چهلم) میآید.
در شکل گیری شخصیت انسان
اهمیت چهل سالگی انسان قابل انکار نیست، چنانکه در روایات متعددی از پیامبر «ص» و معصومان آمده است: هنگامی که بنده به چهل سالگی میرسد خداوند به دو فرشته مراقب او میگوید: ازاین پس بر او سخت بگیرید و همه کارهای کوچک و بزرگ و زیاد و کم را ثبت کنید. این روایات همه از این حقیقت خبر میدهند که شخصیت انسان تا چهل سالگی شکل گرفته و از آن پس تحولات درونی در او سختتر میشود.
مشرب عرفا
دانشمندان مسلمان به ویژه آنان که مشرب عرفانی دارند، به عدد چهل در زمینه خودسازی به دیده اهمیت مینگرند و برای این عدد در فعلیت یافتن استعدادهای انسان و کامل شدن ملکات اخلاقی و پیمودن درجات معرفت تأثیری ویژه قائل هستند.
بنابه روایتی از امام صادق (علیه السلام) انسان در 33 سالگی به رشد کامل جسمانی خود میرسد و این رشد تا چهل سالگی ثابت است و از آن پس، بدن رو به کاستی میرود
منظر قرآن
عدد چهل یا اربعین، از موضوعاتی است که در قرآن و روایات از جایگاه ویژه ای برخوردار است و تاکنون کتابهای فراوانی درباره آن نوشته شده است. در قرآن کریم این واژه در چهار آیه و مرتبط با سه موضوع دیده میشود:
1- در آیه 15 سوره احقاف از چهل سالگی انسان یاد شده و این که خداوند به همه انسانها درباره نیکی به پدر و مادر سفارش کرده است؛ اما فقط نیکوکاران به این سفارش الهی عمل و به پدر و مادر خود نیکی میکنند و این نیکی را تا رسیدن به رشد کامل خود و رسیدن به چهل سالگی ادامه میدهند؛ آن گاه در چهل سالگی دعا میکنند و از خداوند توفیق میطلبند تا در برابر نعمتهایی که خود و پدر و مادرشان از آن برخوردار بودهاند، شکرگزار او باشند : « ووصَّینَا الاِنسـنَ بِولِدَیهِ اِحسـنـًا حَمَلَتهُ اُمُّهُ کُرهـًا و وضَعَتهُ کُرهـًا و حَملُهُ وفِصــلُهُ ثَلـثونَ شَهرًا حَتّی اِذا بَلَغَ اَشُدَّهُ و بَلَغَ اَربَعینَ سَنَةً قالَ رَبِّ اَوزِعنی اَن اَشکُرَ نِعمَتَکَ الَّتی اَنعَمتَ عَلَیَّ و عَلی ولِدَیَّ و اَن اَعمَلَ صــلِحـًا تَرضـهُ و اَصلِح لی فی ذُرِّیَّتی اِنّی تُبتُ اِلَیکَ وانی مِنَ المُسلِمین».
2- در آیه 26 مائده از چهل سال ممنوعیت ورود بنی اسراییل به سرزمین مقدس و چهل سال سرگردانی آنها در قطعه ای از زمین خبر داده است:« قالَ فَاِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیهِم اَربَعینَ سَنَةً یَتیهونَ فِی الاَرضِ فَلاتَأسَ عَلَی القَومِ الفـسِقین ». این ممنوعیت پس از آن بود که موسی به قومش برای ورود به سرزمین مقدس فرمان داد؛ اما بنی اسراییل به این دلیل که در آنجا مردمی جبارند، ازاطاعت موسی سر باز زدند وگفتند: تا آنان از آن جا بیرون نروند، ما هرگز وارد آن شهر نمیشویم. در تورات نیز داستان سرگردانی بنی اسراییل ذکر شده است.
حضرت موسی
3- آیه 51 بقره نیز از میقات چهل شبه موسی خبر میدهد:« واِذ وعَدنا موسی اَربَعینَ لَیلَةً » که در آیه 142 اعراف به این صورت تفصیل داده شده است:« و واعَدنا موسی ثَلـثینَ لَیلَةً و اَتمَمنـها به عشر فَتَمَّ میقـتُ رَبِّهِ اَربَعینَ لَیلِةً ». مفسران برآنند که آن چهل شب در سی شب ذی القعده و دهه اول ذی الحجه بوده است؛ چنان که در روایاتی از امام صادق (علیه السلام) نیز بر این تعیین دلالت دارد؛ اما آلوسی بدون استناد به دلیلی، این احتمال را که میقات در سی روز ذی الحجه و دهه اول محرم بوده نیز نقل کرده است. میقات چهل روز و چهل شبه موسی در تورات آمده است.
راز عدد چهل
مفسران در ذیل هر یک از آیات پیشین درصدد بر آمدهاند رازی متناسب با موضوع را برای عدد چهل بیان کنند. در آیه 15 احقاف از کمال رشد انسان و چهل سالگی وی یاد شده است. بیشتر مفسران، کمال رشد را در 33 سالگی میدانند؛ ولی برخی آن را در همان چهل سالگی دانستهاند.
این روایات همه از این حقیقت خبر میدهد که شخصیت انسان تا چهل سالگی شکل گرفته، و از آن پس، تحولات درونی در او سختتر میشود؛ البته در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) نیز آمده که خداوند افراد چهل ساله را گرامی میدارد . این روایت شاید دستوری اخلاقی برای رعایت احترام اشخاصی باشد که دارای عمری چهل سال و بیشتر از آن هستند
بنابه روایتی از امام صادق (علیه السلام) انسان در 33 سالگی به رشد کامل جسمانی خود میرسد و این رشد تا چهل سالگی ثابت است و از آن پس، بدن رو به کاستی میرود.
در هر صورت برخی، سر تأکید آیه بر چهل سالگی را این دانستهاند که از یک سو معمولاً عقل انسان در این سن کامل میشود و در همین زمان حجت خداوند بر او تمام شده، جهالت جوانی از وی فاصله گرفته، حق واجب خداوند را در نیکی به پدر و مادر میشناسد و از سوی دیگر در چهل سالگی صفات اخلاقی در وی قوی شده، از آن پس به آسانی از او جدا نمیشود.
منظر روایات
آن چه قابل انکار نیست، اهمیت این مرحله از عمر انسان است؛ چنان که در روایات متعددی از پیامبر(صلی الله علیه وآله) و معصومان آمده است هنگامی که عمربنده به چهل سالگی میرسد، خداوند به دو فرشته مراقب او میگوید: از این پس بر او سخت بگیرید و همه کارهای کوچک و بزرگ و زیاد و کم او را ثبت کنید.
در حدیث آمده است: کسانی که به چهل سالگی میرسند و توبه نمیکنند، شیطان دستی به صورت آنها کشیده، میگوید: پدرم فدای رویی که رستگار نمیشود.
این روایات همه از این حقیقت خبر میدهد که شخصیت انسان تا چهل سالگی شکل گرفته، و از آن پس، تحولات درونی در او سختتر میشود؛ البته در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) نیز آمده که خداوند افراد چهل ساله را گرامی میدارد . این روایت شاید دستوری اخلاقی برای رعایت احترام اشخاصی باشد که دارای عمری چهل سال و بیشتر از آن هستند.
آلوسی درباره سر چهل سال سرگردانی بنی اسرائیل میگوید: چهل سال، زمان لازمی بود که بنی اسرائیل از نادانی خود در مخالفت با موسی(علیه السلام) دست بردارند.
برخی دیگر نیز چهل سال را زمان لازم برای انقضای نسل نافرمان بنی اسرائیل - که به اخلاق فاسد خو گرفته بودند - و نیز ظهور نسل جدید از آنان دانسته و برآنند که پس از آن زمان، نسل جدید بنی اسرائیل وارد سرزمین مقدس شد.
راز میقات چهل شبه موسی نیز روشن نیست؛ اما وجود این روایت از رسول خدا که فرمود: هر کس چهل روز اخلاص ورزد و اعمال خود را برای خدا خالص گرداند، چشمه های حکمت از قلبش بر زبانش جاری میشود: « من اخلص لله اربعین صباحا جرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه»
نقل حدیث دیگری از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) که فرمود: هرکس از امت من چهل حدیث مورد نیاز مردم در امور دین را حفظ کند، خداوند او را در روز قیامت فقیه و دانشمند برمی انگیزد.توجه فقیهان و محدثان را به خود معطوف داشت، به طوری که کتابهای زیادی در زمینه چهل حدیث نگاشته شد
در کنار دو آیه میقات، سبب شده تا دانشمندان مسلمان، به ویژه آنان که مشرب عرفانی دارند؛ به عدد چهل در زمینه خودسازی با دیده اهمیت بنگرند و برای این عدد در فعلیت یافتن استعدادهای انسان و کامل شدن ملکات اخلاقی و پیمودن درجات معرفت تأثیری ویژه قایل شوند.
صدرالمتألهین شیرازی بر آن است که فقط پیامبران و اولیای الهی از راز تعیین عدد چهل باخبرند؛ سپس به نقل نکته ای لطیف از سهروردی، صاحب عوارف المعارف درباره راز آن میپردازد که خدای سبحان، گل آدم را در چهل روز سرشت؛ چنان که در حدیث آمده: «خمرت طینه آدم بیدی اربعین صباحا» و او را به گونه ای متناسب با عالم شهادت و غیب آفرید و در هر صباح که مرتبه ای از قوا و طبقه ای از اعضا را برای آبادانی جنبه شهادت (دنیایی) وی در او به ودیعه نهاد بین او و عوالم غیبی حجابی پدید آورد و او را به نوعی از ساحت قدس الهی دور کرد؛ بنابراین برای بیرون آمدن وی از این حجابها و نزدیک شدن به آن ساحت یک اربعین اخلاص در عمل لازم است. وی در ادامه، همین نکته را منشأ تعیین عدد چهل (چله نشینی ها) برای خلوتها و ریاضتهای عارفان دانسته است.
هم چنان که روایت پیشین، توجه عارفان را به خود جلب کرد، نقل حدیث دیگری از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) که فرمود: هرکس از امت من چهل حدیث مورد نیاز مردم در امور دین را حفظ کند، خداوند او را در روز قیامت فقیه و دانشمند برمی انگیزد.توجه فقیهان و محدثان را به خود معطوف داشت، به طوری که کتابهای زیادی در زمینه چهل حدیث نگاشته شد. برخی بیش از 72 کتاب و برخی دیگر افزون بر 90 کتاب در این موضوع یاد کردهاند.
منبع:تبیان