به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، شکلگیری اقتصاد مقاومتی در مقابل فشارهای سیاسی و اقتصادی به وجود میآید. اقتصاد مقاومتی چرخه و ساختارهای اقتصادی کشور را پویا می کند اما این امر مبتنی بر رشد صنعت و توسعه است و مشارکت و همبستگی مردم در پویایی ساختارهای اقتصادی کشور نقش دارد . برای دست یابی به اهداف بلندمدت در تولید و صنعت باید اعتمادسازی را در بین اقشار جامعه رواج داد تا مردم در کنار سرمایه گذاران خرد و کلان رونق اقتصادی را بهبود بخشند.
با دکتر حسین راغفر اقصاددان و استاد دانشگاه در «آستان» به گفتوگو نشستهایم تا زوایای رشد اقتصاد مقاومتی را بررسی کنیم.
در کدام کشورها اقتصاد مقاومتی شکل گرفته است و چه روشهایی را برای داشتن اقتصاد پویا به کار گرفتهاند؟
اقتصاد مقاومتی به این معنا است که اقتصاد یک کشور در مقابل فشارهای خارجی از استحکام لازم برخوردار باشد به نحوی که سیاستهای کلان اقتصاد کشور به وسیله عوامل درونزا و بیرونزا اقتصاد ملی مخدوش نشود از این رو در کشورهای دنیا این عبارت معنا و مفهوم خاصی ندارد. بنابراین همه کشورهای صنعتی و تمام کشورهایی که کوشیدهاند اقتصاد کشور را رونق بخشند سعیشان بر این بوده است که صنعتی شوند و هدف اصلیشان این بوده است که اقتصاد خود را به درجهای از استحکام برسانند تا در مقابل فشارهای اقتصاد جهانی قدرت لازم برای پاسخگویی به نیازهای جامعه را داشته باشند.
پس چه اهدافی در اقتصاد مقاومتی دنبال میشود؟
اگر هدف اقتصاد مقاومتی را تقویت بنیانهای اقتصادی کشور ارزیابی کنیم و به دنبال آن کاهش یا رفع تهدیدهای خارجی بدانیم باید نسبت به آنچه که در مورد تحریمهای اقتصادی متوجه کشور است آگاه عمل کنیم و ناگزیر باید بنیانهای اقتصادی کشور را تقویت کنیم. از این رو اصلیترین بنیاد که باعث توانمندیهای اقتصاد یک کشور میشود ظرفیتهای تولیدی است. سیاستهای ابلاغ شده بر نقش تولید تاکید داشته است و عملا ناشی از همین نقش تولیدات است که در حوزه های مختلف اقتصادی کشور می توان رشد داشت و همه حوزه های اقتصادی مورد توجه است اما به طور طبیعی یکی از این محورهای اصلی تولید صنعتی است تولید ساخت و صنعت است که ظرفیت های بزرگی را برای بخش های اقتصاد یک کشور فراهم میکند. در حوزه خدمات نیز فرصتهای توسعه و ارتقا بهرهوری را فراهم می کند. یکی از نکات دیگر که در اقتصاد مقاومتی مورد توجه است بحث بهرهوری استفاده از منابع و عوامل تولیدات است که نکته کلیدی به شمار می رود.
چرا در کشور صنایع مهم و کلیدی از بهرهوری بازماندهاند؟
یکی از محورهای اصلی که در سیاستهای ابلاغ شده مورد توجه قرار گرفته است و محور ارزیابی موفقیت یا ناکارآمدی و یا کارآمدی یک بنگاه یا یک صنعت به شمار می رود این است که باید شاخصههای بهرهوری فعالیتها را بررسی کنیم متاسفانه در کشور بسیاری از صنایع مهم وکلیدی برای اقتصاد کشور از بهرهوری لازم برخوردار نیستند و عمدهترین دلایل این مسائل نازل بودن بهرهوری است که باید در ساختار اداری نظام تصمیمگیریهای کلان در کشور جستجو شود. که در این چارچوب منافع گروه های نخبه و ممتاز و همینطور منافع گروه های درون قدرت و ثروت و همچنین فشار اداری و اقتصادی ومالی، اینها عوامل تعیین کننده ای هستند که عمدتا با توزیع درآمدهای نفت و گاز و منابع طبیعی به صورت بسیار ناکارآمد باعث شکل گیری درآمدهای بادآورده بدون تلاش در صنایع مهم کشور شدهاند.
شاخصهای بهرهوری صنایع کشورمان چقدر با رقبای خارجی فاصله دارد؟
وقتی شاخصهای بهره وری را مشاهده می کنیم این صنایع با رقبای خارجی خود حتی در منطقه فاصله زیادی دارند و این نشان دهنده این است که رشد صنایع به شدت در کشور نازل است. از این رو در مقابل یک بحران مانند تحریم اقتصادی در کشور شاهد انعکاس فوری و سریع این بحران در عملکرد این بنگاه های اقتصادی هستیم و شکنندگی آنها را نشان می دهد. همه کشورها عملا تلاش میکنند تا سیاستگذاریهای توسعه صنعتی و ... را معطوف به مقاومسازی در مقابل فشارهای خارجی کنند و به صورت رقابتهای صنعتی و تجاری و یا به صورت فشارهای سیاسی خود را نشان میدهد.
نقش مردم در شکلگیری و به ثمر نشاندن اقتصاد مقاومتی چیست؟
نقش مردم در اقتصاد مقاومتی بسیار کلیدی است در وضعیت موجود آنچه که اصلیترین آسیب به جامعه به حساب می آید اعتماد مردم نسبت به سیاست های بخش عمومی و دولتها است که در این میان اعتماد مردم در دولتهای اخیر به دلیل ارائه اطلاعات نادرست و غیر واقعی سلب شده است. این سلب اعتماد موجب خروج سرمایههای بزرگی از کشور شده است یا اینکه بسیاری از فعالیت های تولیدی که باید محور اقتصاد مقاومتی باشد تعطیل شده است. از سوی دیگر نیز واحدهای تولیدی دیگر وارد دادوستدهای شدهاند که بسیار آسیبزا تلقی می شود. بنابراین نقش اعتماد و بازسازی آن برای اینکه مردم به موانع اعلام شده و دولت ها و مسئولیت های اقتصادی اعتماد کنند باید شکل بگیرد. اعتماد باعث می شود سیاست های اعلام شده نتایج مورد نظر خود را از طریق تنظیم رفتار مردم در جامعه متجلی کنند. از این رو مردم با اعتماد به سیاستهای دولتها تصمیم گیری می کنند و میدانند که چه اقداماتی باید صورت گیرد دولتها اگر زمینهها و چشماندازهای روشنی را برای اقتصاد کشور ترسیم کنند با توجه به ظرفیتهای عظیم تولیدکنندهها را جذب فعالیتهای تولیدی میکنند و اعتماد شکل می گیرد.
حضور سرمایهگذاران داخلی در توسعه و استقلال اقتصادی چقدر کمککننده است؟
حضور سرمایه گذاران داخلی در عرصه های اقتصادی و رونق اقتصادی باعث توسعه و استقلال اقتصادی می شود چند سال گذشته به دلیل از بین رفتن سرمایه های داخلی شاهد کاهش سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصاد بوده ایم و کشور در مقابل فشار اقتصادی آسیب پذیرتر شده است و وابستگی بر واردات را شاهد بوده ایم از این رو نقش مردم در کنار حضور سرمایه گذاران داخلی به توسعه فعالیت های اقتصادی کمک می کند و بخش تولید وارد چرخه اقتصادی می شود. بنابراین در چنین فرآیندی است که می توان انتظار این را داشت که مردم حضور گسترده ای داشته باشند . سرمایه های کوچک مردم در فرآیند صنعتی شدن باید حضور موثر داشته باشند و اصولا نقش دولت ها تنها تنظیم فرآیند و فراهم آوردن فرصت ها نیست بلکه باید برای حضور مردم و مشارکت گسترده تر در اقتصاد کشور تلاش کنند .یکی از مقدمات اساسی که دولت باید انجام دهد تا مشکلات اقتصادی تسهیل شود مشارکت مردم برای تحقق اقتصاد مبتنی بر تولید است.