به گزارش خبر گزاری برنا در تهران، پریسا میرباقرى هنرمند متعهد و خلاق در عرصه فیلم کوتاه است و تخصص اصلیش در حوزه فیلم کوتاه قرار دارد و در فرودین 73 دیده به جهان گشود.
در این خصوص، فرصتی دست داد تا برای لحظاتی با او هم صحبت شویم و حاصل این گفتگوی خواندنی را تقدیم فردائیان کنیم.
بیو گرافی کامل خودتونو بفرمایید؟
او چنین خودش را معرفی کرد، پریسا میر باقری هستم متولد بیست دوم فروردین هفتاد و سه، تک فرزند مدرک تخصصی فیلمنامه نویسی از استاد ناصر تقوایی دارم. رشته ریاضی خواندم و کنکور ریاضی دادم اما بخاطر خانواده مهندسی M. B. A قبول شدم ولی به خاطر خودم انصراف دادم و سراغ رشته کارگردانى سینما رفتم و سه سال زبان فرانسه تعلیم دیدم.
آثار فیلم ساز جوان:
او درباره آثارش گفت 3 تا فیلم کوتاه و یک فیلم مستند ساختم. بیشتر مینویسم چون تو این اوضاع بازار کار نویسندگی پتانسیل بیشترى براى پیشرفت دارد.
میرباقری افزود، در مهر 94 دستیار بیژن میرباقری در فیلم سینمایی ربوده شده بودم.
حتی دوتا فیلمنامه بلند نوشتم و تمامی کارهایی که ساختم را خودم نوشتم و به شدت معتقدم فیلمنامه هایم را خودم باید بسازم.
چگونه وارد عرصه هنر شدید؟
برای شروع کار سینماییام البته در حوزه آماتور و تجربی اگر بخواهم به نقطهای اشاره کنم باید بگویم که ورودی من در این عرصه کاملا مستقل و خصوصی بوده و آشنایی چندانی نداشتم. برایم همه چیز ازنوشتن خاطرات روزانه شروع شد و در 11 سالگی دورانی که بجای تمرکز روی درسهای مدرسهام بیشتر نوشته هایم را تبدیل به قصه نویسی و درام کردم.
میرباقری افزود؛ در ادامه وارد موسسه کارنامه شدم و زیر نظر استاد ناصر تقوایی دوره فیلمنامه نویسی کوتاه و بلند را به پایان رساندم. که البته این دوره ها برای من خیلی موثر و تجارب ارزنده ایی بدست آوردم.
وی بیان داشت در یک برهه ایی بخاطر رشته ام که ریاضی بود سه از هنر دور شدم، و حتی در کنکور در رشته ریاضی m.b.a قبول شدم .ولی در نتیجه با خانواده ام صحبت کردم که تو این رشته نمیتونم ادامه بدم و افسرده خواهم شد.هر چند خانواده ام هنوز که هنوزه با این قضیه کنار نیامدند.ولی خودم راه خودم را انتخاب کردم و دراین مسیر تمام تلاش خود را خواهم کرد تا جلوی خانواده ام سربلند شوم و آنها نیز به من افتخار کنند.
به نقاشی فکر کردید؟
کشیدن نقاشی روی هر چیزی که دستم میآمد بودم. ولی اینکه چگونه و از کجا چنین تمایلی بوجود آمد، یادم نیست.
ولی یکدوره کوتاهی سیاه قلم کار کردم، وعقیده داشتم کسی که کارگردانی و فیلمسازی را انجام میدهد باید همه چیز رو تجربه کند و برای اینکه بتونم قاب بندی رو با دقت یاد بگیرم تا حدودی که برای آینده کاریم مفید باشد سیاه قلم رو انتخاب کردم.
شما وضعیت هنر فیلم و سینمای کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
من همیشه راجب فیلم های که میبینم نقد مینویسم، و نباید هیچوقت خودمون با کسانی دیگر مقایسه کنیم، پیشتر از ما برای هنر گفتهاند که در فقر و نداری و در جنگ و انقلاب زاده میشود در همین نسلی که آرام آرام رو به سن و سال گذاشته و اگر عالم هنر نابغهای ارزنده به خود ندید گذشته از شرایط خاص زمان خودمان قسمت بیشتر قضیه به تلاش خودمان بر میگرد.
از وضعیت حوزهی فعالیت اختصاصی تان یعنی فیلم کوتاه بگویید.
بحث سینمای تجربی و فیلم کوتاه احساس میکنم تا حدودی از مسیر اصلی خودش فاصله گرفته و با به روی صحنه آمدن شرایط سندیکایی و مخصوص شدن تشکلی به نام انجمن فیلم به صورت مستقل و به طبع آن انتظار فعالیت و تولید محصول به سمت تیراژگرایی شبیه آن چه در تلویزیون و همچنین مطبوعات اتفاق می افتد کشیده میشود و این برخلاف رسالت این نوع سینما میباشد. در نظر داشته باشیم شروع و پیدایش این سینما در کنار سینمای بلند و حرفهای به خیلی قبلترها برمیگردد و اصلاً میتوان ادعا کرد که فیلم کوتاه پدر فیلم بلند میتواند باشد که با ساخت اولین فیلم چند ثانیهای ورود قطار به ایستگاه همه چیز آغاز شد.
میر باقری تاکید کرد، سینمای کوتاه و تجربی همواره زمینهساز خلق آثار جدید و تفکرات نو بوده است و این بخاطر ریسکپذیری سرمایهگذاری این گونه فیلمها و آن هم به خاطر کم حجم بودن وسایل ساخت که برای پشت صحنه لازم داشت و طبیعتاً در بازهی زمانی کوتاهی به اجرا درآمد.
و اما سخن آخر:
رویکرد منطقی به این حوزه از سینما بسیار تاثیرگذار میتواند باشد و امیدوارم قدر اهداف خود را بدانیم و تا وقتی که به آنها نرسیدیم از هیچ تلاشی دریغ نکنیم.