شوخی‌های بدیهی و تمایل‌های اروتیک گونه؛

بایدها و نبایدهای آثار کمدی در سینمای ایران

|
۱۳۹۵/۰۱/۲۵
|
۱۰:۲۲:۲۸
| کد خبر: ۳۹۱۶۳۳
بایدها و نبایدهای آثار کمدی در سینمای ایران
چند سال اخیر بحث هایی در خصوص محتوای آثار کمدی مطرح شده است که همواره خیلی از منتقدان و قلم زنان رسانه‌ای سینما بر این باور هستند که این شوخی های هجوآمیز در کنار تمایل حرکت های اروتیکی منجر به نازل شدن کیفیت داستانی آثار کمدی در سالهای اخیر شده است.

به گزارش خبرنگار حوزه سینما خبرگزاری برنا، از بین آثار سینمایی که در ایام نوروز بر روی پرده سینما قرار گرفته اند، ۲ اثر "من سالوادور نیستم" و" ۵۰کیلو آلبالو" هر کدام با فروش های خوبی که از خود بر جای گذاشته اند این نکته را به اصحاب رسانه و جامعه منتقدان یا حتی فیلمسازان در کنار تهیه کنندگان یادآوری می کنند که اگر کمدی بسازند و آن را با رنگ و لعاب بصری همراه با بداهه پردازی های مرسوم در موقعیت های کمیک بگذارند می توان به موفقیت هایی که مصداق عینی آن را در نوروز سال های گذشته تماشا کرده ایم، دست پیدا کنند.

نویسنده " آبنبات چوبی" : خندان مردم سخت تر از در آوردن گریه آنها است

اما در این بین علی اصغری سناریست فیلم سینمایی" شیفت شب" با اشاره به اینکه کمدی نوشتن و کمدی ساختن واقعا سخت است‌، اظهار داشت: در حال حاضر سطح سلیقه مردم و مخا‌طبان ارتقا پیدا کرده و به قول جواد رضویان دیگر با توجه به امکاناتی که در اختیار است، مخاطب به تماشای آثار شونه تخم مرغی نخواهد نشست چرا که او حق انتخاب دارد.

وی افزود: متاسفانه هنوز موفق به تماشای "من سالوادور نیستم" نشده‌ام ولی مطمئنا حضور رضا عطاران در سینما را باید غنیمت شمرد چرا که حضور وی سبب شده که خیلی از آثار سینمایی به سودآوری برسند.

اصغری تاکید کرد: واقعا ساخت فیلم های کمدی سختی های مخصوص به خودش را دارا است. خودم اصلا توان نوشتن کمدی را ندارم اصلا گریه مخا‌طب را خیلی راحت تر از خندیدن می توان در آورد.

شاهین شجری کهن: آثار کمدی را باید بدون حضور رضا عطاران مورد سنجش و ارزیابی قرار داد

اما جامعه منتقدان همواره نسبت به سخیف یا ترویج ابتذال گری خیلی از آثار کمدی اعتراض یا گلایه های خود را اعلام می کنند در این خصوص با شاهین شجری کهن صحبت کردیم که او در همین رابطه گفت: در ابتدا باید مرز بین این دو مقوله را  مشخص کنیم سپس ببینم کدام آثار با تعاریف این جنس کمدی جور در می آید.

این منتقد با اعلام اینکه "کمدی رمانتیک اصول و قواعد خاص خودش را دارد" تصریح کرد: سینمای کمدی که در آن همه اتفاق و موقعیت ها سهل الوصول رخ می دهد که نام کمدی مفرح را به روی آن می گذارند در تمام سینماهای مطرح دنیا وجود دارد.

وی افزود: به عنوان مثال  فیلم سینمایی "من سالوادور نیستم" بسیار تحت تاثیر نام رضا عطاران قرار گرفته و حالا شاید شاخص های دیگری هم در این فیلمنامه وجود دارد ولی همه چیزی به نام این بازیگر گره خورده است، واقعا اگر آثار کمدی بدون نام این بازیگر به فروش خوبی دست پیدا کند، می توانیم به دنبال پارامترهای دیگری برای موفقیت آن کمدی تعیین کرد.

اما سینمای کمدی که در این سالها شاهد بوده ایم بیشتر  حول محور شوخی های کلامی  و بدیهی همراه با تمایل های اروتیک گونه بوده که شاید همین محدودیت های حاضر در داخل کشورمان موجب شده که نویسنده برای قلقلک دادن مخاطب خود دست آویز به برخی جملاتی باشد که دیگر در زندگی روزمره افراد هم مورد استفاده قرار نمی گیرد.

تمام نگاه ها معطوف به "خوب و بد، جلف" پیمان قاسم خانی

شاید در سال جاری تمام نگاه ها به اولین اثر سینمایی پیمان قاسم خانی"خوب، بد،جلف" که در ردیف ژانر کمدی حساب می شود، است. چرا که این نویسنده با نگارش فیلمنامه های "مارمولک"، "ورودآقایان ممنوع"، "سن پترزبورگ" و در سریال های تلویزیونی "پاورچین"، "شبهای برره" ،"مرد هزار چهره" ، "پژمان" توانست خود را به عنوان یکی از مولف و تالیف کننده سناریست های کمدی مطرح کند.

پیمان قاسم خانی با درک درست از اقشار مختلف جامعه ، دردها و خوشی ها، ارزش هاو بی ارزش ها،  اهدف ها و غیر اهداف ها، اولویت و غیر اولویت‌ها کاراکترها را در موقعیتی خارج از طبقه خود قرار بدهد، همین اتفاق موجب بروز شخصیت های همچون " مسعود شصت چی"، رضا مارمولک" "کیانوش، شب های برره" و... شده است، تماشاگر آثار سینمایی و تلویزیونی با آثار این نویسنده گهگاه خودش را در آن موقعیت ها قرار می دهد و در پندار خود به این می اندیشید که چگونه آن شخصیت در صحنه مربوطه چنین رفتار یا ری اکشنی را از خود بروز می دهد.

ای کاش نویسندگان ما با تماشا مجدد آثار موفق کمدی در سینمای ایران و حتی جهان با درکی درست پایه و ریشه آثار خود را بر موقعیت هایی بنا  کنند که اولا در پیشبرد خط اصلی داستان تاثیر گذار باشند و دوما هم رنگ و لعاب مفرح برانگیزی را برای  مخاطب بی آراید ، مخاطب زمانی که احساس کند به شعور وی توهین می شود، تماشای آن فیلم را پس می زند، همینطور که در حال حاضر خیلی از منتقدان بر این باورند که خیلی ها گول نام عطاران را می خورند و به تماشا فیلم هایی که وی در آن ایفا نقش کرده، می روند که نهایتا اگر این مسیر ادامه پیدا کند مخاطب با وی هم قهر خواهد کرد و دیگر شاهد جایگاه عطاران  نزد مخاطب نیستیم.

نظر شما