امیر عباس سلطانی نماینده مجلس نهم که پیگیری این پرونده را در مجلس نیز به عهده داشت معتقد است بابک زنجانی تنها یک ویترین است و باید به پشت پرده ها توجه کرد. این نماینده مجلس نهم، پرده از نگفته هایی در پرونده زنجانی برداشت که در خور توجه است؛ آنچه در ادامه می خوانید روایت نماینده بروجن است که در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری برنا مطرح شد:
در این چهارسالی که شما نماینده بودید نامتان با مبارزه با مفاسد اقتصادی گره خورده ؛ با بررسی هایی که شما کردید چرا بحث مفاسد اقتصادی در این چند سال انقدر زیاد شد؟
اینکه در این سالها پرونده هایی برملا شده است به این معنی نیست که در گذشته فساد مالی وجود نداشت بلکه درگذشته حساسیت ها کمتر بوده است در شرایط حاضر حجم فساد مالی اقتصادی واقعا بسیار زیاد است و متاسفانه قبح فساد در جامعه و حتی بین مسولین ماکاهش پیدا کرده است به گونه ای که این کاهش حساسیت اعتماد مردم نسبت به مسئولین را نشانه رفته است و علت را در این عامل می توان دید که ما از همان اول به جای آنکه با مسئله فساد اقتصادی ریشه ای برخورد کنیم، سعی کردیم به نوعی قضایا را خیلی عادی بگذرانیم و اصل و ریشه مورد توجه قرار ندادیم به عبارت دیگر به جای اینکه مسئله را حل کنیم صورت مساله را پاک کردیم این شد که امروز متاسفانه فساد مالی نهادینه شد.
چرا پرونده بابک زنجانی تا این حد پررنگ شد؟
واقعیت این است که ما آمدیم از مافیایی که در بحث بابک زنجانی بوده فقط ویترین را هدف قرار دادیم. می گوییم بابک زنجانی، اما چه چیزی پشت بابک زنجانی بوده؟! چطور فردی که در سال 1376 فقط یک سرباز بوده است به یکباره به این مرتبه می رسد. درواقع تنها یک سیستم اقتصادی معیوب است که در آن یک سربازدر عرض چند 15 سال تبدیل به یک مجرمی بشود که تمام سیستم اقتصادی کشور را مختل کرده است و انقدر توانسته در زوایای مختلف چه اقتصادی و مال، چه فرهنگی و سیاسی و ورزشی نفوذ پیدا کند و این نشان دهنده آن است که این سیستم اقتصادی واقعا ناکارامد بوده . نباید فراموش کرد بابک زنجانی فقط یک ویترین است درحالی که افراد دیگری دستور دادند و برنامه ریزی کردند که هنوز برخوردی با آنها صورت نگرفته است.
چرا این این برخورد صورت نمی گیرد آیا اراده ای در مجلس، دولت و قوه قضائیه وجود ندارد و یا مشکل قانونی و سیتمی داریم؟
هر دو عامل وجود دارد؛ در حقیقت هم اراده ای قوی برای مبارزه با فساد مشاهده نمی شود و هم اینکه سیستمی که بگوید برای مثال حتما نمایندگان مجلس باید با مسایل اقتصادی قبل از جرم برخورد کند نداریم. یعنی دقیقا می گذاریم وقتی جرم انجام شد وارد عمل می شویم و چیزی به نام پیشگیری نداریم.
البته وقتی هم جرم هم انجام می شود خیلی بحث پیگیری وجود ندارد مثلا در بحث بنیاد شهید تحقیق و تفحص هم به جایی نمی رسد؟
قطعا همینطور است. ما تحقیق تفحص در بحث بنیاد شهید، اوقاف و همینطور درخصوص هلال احمر داشتیم که به سرانجامی نرسید. یعنی انقدر این قضیه را کش دادند که نهایتا دوره نمایندگی 4 ساله تمام شد.
مشکل هلال احمر چه بود؟
به دلیل نوع عمکرد مشکلات زیادی داشتیم؛ مشکلاتی اعم از اقتصادی و مالی، که متاسفانه هیچگاه ظرف این دو سال علیرغم پیگیری که انجام شد به نتیجه نرسید. حالا یا هیت رئیسه مجلس به نوعی بی تفاوت گذشت یا آقایان لابی کردند و این تحقیق و تفحص همینطور باقی ماند. مشکل این است که سیستم یک سیستمی است که براساس ضوابط تعیین نشده است . در حقیقت مشاهده می شود یکسری افراد در دستگاه های دولتی و خارج از دولت هستند که اختلال ایجاد می کنند و نمی گذارند روند به نتیجه برسد و اینها کسانی هستند که ما به آنها می گوییم مافیای کار و متاسفانه در دستگاه های اقتصادی کشور همیشه از این افراد وجود داشته و وجود دارند.
مشکل دیگری که نمی توان از آن چشم پوشید این است که ما به دلیل نگاه های سیاسی، جناحی بستری فراهم کردیم که به واسطه آن مجرم همیشه قسر در می رود. لازم است بار دیگر تاکید کرد اگر دستگاه نظارتی ما درست، به موقع، و بدون گرایش های سیاسی و جناحی عمل می کردند قطعا با فساد برخورد می شد.
بحث لابی را مطرح کردید؛این ضعف بزرگی است که مثلا درمیان نماینده های مجلس به راحتی لابی جواب می دهد و این حکایت از یک قدرت معامله گری در مجلس دارد؟
این امر متاسفانه کاملا درست است. کافی است نگاهی به تحقیق و تفحص ها بیندازیم. 10 تا 12 نفر تحقیق و تفحص می کنند؛ دو یا سه نفر که در راس هستند با وعده اختصاص امتیازاتی برای یک منطقه ای می دهند تا مشکلات حوزه های انتخابی را حل کنند؛ نهایتا آن می شود که کل تحقیق و تفحص به اصطلاح به هوا می رود. یعنی من نماینده به خاطر حل مشکلات محلی و حوزه انتخابیه کل قضیه را منتفی می کنم و متاسفانه خیلی از دستگاه ها متوجه شدند که با قدرت لابی گری می توانند کار خود را به پیش ببرند و مشکلی به وجود نمی آید.
همه این موارد به خاطر این است که سیستم، سیستم معیوبی است. در زمینه اطلاع رسانی هم مشکل داریم شما می بینیدحتی زمانی که متهم بزرگترین اختلاس دستگیر می شود و مجرم شناخته می شود اما همین صدا و سیما حاضر نیست اسم و مشخصات را بیاورد و به جای بابک زنجانی می گوید میلیاردر نفتی.
- دقیقا ضعف صدا و سیما ست
ما مصاحبه می کنیم و آن اصل و اساس سانسور می شود. در حالی که این وظیفه صدا و سیماست که برای مردم روشنگری کند حالا شما می گویید چرا موسساتی مانند میزان و شاندیز و ..به وجود می آید؟! وقتی صدا و سیما مبلغ این ها می شود طبیعی است که مردم روی به این موسسه ها بیاورند.
در مساله اقتصادی هیچ چیز سر جایش نیست و همه براساس لابی گری انجام می شود و اوج این ماجرا در موضوع تحریم ها بود؛ زمانی که به بهانه دور زدن تحریم ها، مشکلاتی برای مردم ایجاد کردند. به جرات می توان گفت ظهور پدیده بابک زنجانی ها فقط به بهانه دور زدن تحریم ها بود در حالی که 4-5 تا وزیری که دست به این کار زدند و این در حالی است که هیچ توجیهی جز اینکه بگویند ما می خواستیم تحریم ها را دور بزنیم، ندارند. چگونه 4 وزیر و یا رئیس بانک مرکزی به چنین فردی که سابقه روشنی هم داشت اعتماد کردند، آیا کسی از آنها سوالی پرسید؟! آیا کسی از آقای بهمنی که امروز به عنوان نماینده حضور دارد پرسید چرا اینکار را کردی ؟ آیا عذرخواهی از مردم صورت گرفت ؟
رئیس بانک مرکزی و 4 وزیر پشت درهای بسته، 12کشتی و میعانات گازی را بدون ضمانت بانکی در اختیار یک فرد قرار می دهند. پول نفت رادر اختیار بابک زنجانی قرار می دهند که این پول را به پیمانکارهای نفتی پرداخت کند، اما از این مقدار 30 درصد پرداخت می شود و 70 درصد به جیب می رود.
خود شرکت نفت مبلغ یک میلیارد و چهارصد میلیون دلار پول نفت را بابت پرداخت به پیمانکار در اختیار بابک زنجانی قرار می دهد که از این مقدار فقط 600میلیون دلار را پرداخت می کند و بقیه به جیب وارد می شود. حال باید پرسید طبق چه ضابطه ای؟ اینکه محدودیت وجود داشته وما نمی توانستیم پول را جابجا کنیم درست اما این رفتار بدون ضابطه به چه علت صورت گرفت؟ یعنی مسئولین ما تا این حد سادذه لوح بوده اند که متوجه این موضوع نشدند؟ مشخص است که توجیهات امروز به نام دور زدن، قابل توجیه نیست.
بابک زنجانی اعلام کرده که در این جریان من تنها واسطه بودم این درحالی است که طرف قرارداد، شرکتی است که بابک زنجانی سهام دار عمده آن بوده است. به این معنا که بابک زنجانی پول نفتی را که گرفته است صرف دادن امکانات به این شرکت کرده است و این موضوع برای قوه قضائیه مثل مثل روز روشن است که این شرکت خریدار و فروشنده اش بابک زنجانی است.
نباید فراموش کرد سه دسته متهم هستند اول بابک زنجانی دوم بانک ها از جمله بانک مسکن و سوم مسئولینی که در این جریان به افراد بدون کفایت اعتماد کردند؛ در کمیسیون انرژی که بانک هایی دعوت شده بودند به صراحت از او دفاع می کردند. سوال اینجاست در جریان برخورد جز با بابک زنجانی با کدام یک برخورد شده است؟
- یعنی هیچکدام از دولتی ها به دادگاه نیومدن؟
بعضی دولتی ها مثل آقای جشن ساز ( مدیر عامل شرکت نفت ملی ایران ) امد اما 7-8 نفر دیگرهستند که هیچ برخوردی صورت نگرفته و در مورد وزرا حتی حتی سوال هم نشده است .
صورت جلسه ای که آقایان انجام دادند و بر اساس آن 12 کشتی و معیانات گازی در اختیار بابک زنجانی قرار دادند و آخرین رسید پرداخت بابک زنجانی 20/12/2012 بوده است که رقم آن به 1700میلیارد تومان می رسد، امروز کجا است؟
- چرا حاشیه امن دارند؟
این موضوع سوال من هم هست. به هر صورت در این ماجرا سه ضلع رانت و رانت ساز و رانت خوار مورد پیگرد قرار بگیرند و به هر حال این آقایان عمدی یا سهوی رانت ساز بودند و لازم است با آنها برخورد شود.
دو سال است که دائما صحبت از ضراب است، و به حق می توان گفت کلید مسایل بابک زنجانی در دستان رضا ضراب است اما متاسفانه هیچ اقدام نکردند تا سر از آمریکا درآورد و گفته شد در آمریکا قرار است محاکمه شود محاکمه ای که به ضرر نظام خواهد بود.
متاسفانه ایراد کار اینجا است که ما گزینشی عمل می کنیم و این گزینشی کار را به جایی رسانده که بابک زنجانی حاضر نیست یک وکالت مستقیم بدهد به منظور باز پس گیری اموال؛ این درحالی است که حکم اعدام زنجانی صادر شده و درنهایت این اموال سهم خارجی ها خواهد شد.
یعنی حکم اعدام را باور ندارد؟!
قطعا همینطور است چرا که اگر حکم را باور داشت رفتار تغییر می کرد.
سعید مرتضوی و ارتباط او با بابک زنجانی نیز یکی دیگر از مواردی بود که مشخص نشد به کجا رسید؟
این هم یکی از مسایل است. یکی از افرادی که زنجانی به طور مستقیم با او بده و بستان داشته مرتضوی است. و حتی در نامه ای زنجانی صراحتا به این رابطه اشاره می کند. زنجانی در نامه ای ضمن حمایت از دولت احمدی نژاد از این بده بستان ها با تامین اجتماعی سخن می گوید، و می نویسد: " من می دانم که یک مرد چهل ساله ای که دارای بیش از 50 شرکت داخلی و ثروت زیادی دارد که احتمالا این ثروت را با کارکردن به دست نیاورده است. وی اشاره می کند،این شخص 4میلیارد یورو به بانک مسکن و در اختیار تامین اجتماعی قرار داده است. این شخص سه و نیم میلیارد یورو به موسسه مالی اعتباری داده است " همه اینها را می گوید و بحث این است که متهم در همه این موارد تامین اجتماعی و آقای مرتضوی است اینجا چه کسی باید جواب بدهد؟ مرتضوی کجا و کی قرار است جواب دهد ؟
- تا حالا سعید مرتضوی به دادگاه نیامده؟
تا این ساعت من چیزی نشنیده ام.
شما در همین متنی که خواندید بابک زنجانی از احمدی نژاد حمایت کرده پس قطعا دولت احمدی نژاد منافعی را برای او داشته است و بر این اساس باید دولت قبل در این زمینه پاسخ گو باشد؛
به هر صورت سهوا یا عمدا دولت قبل به نوعی رانت ساز بوده چه سهوی و چه عمدی، باید دید معرف بابک زنجانی به این 4 وزیر بوده این مهم است.
- در این پرونده بحث سهل انگاری دولت احمدی نژاد خیلی مطرح است شما چقدر دولت قبل را مقصر می دانید؟
قطعا دولت قبل را مقصر می دانم واقعا آن رانت مصوبش دولت قبل هست و بحثی هم در آن نیست.
اما آنها با بحث هایی که مطرح می کنند خود را طلبکار هم می دانند؟
در این راستا لازم بود قوه قضاییه به گونه ای با اینها برخورد کند که امروز طلبکار نباشند و حداقل یک عذرخواهی می کردند، اما الان طلبکارند.
با این حساب باید گفت، جا داشت آقای احمدی نژاد به دادگاه فراخوانده می شد؟
این موضوع در دنیا مرسوم است که فردی یا مسئولی را به عنوان مطلع در دادگاه حاضر شود. در این راستا لازم بود احمدی نژاد یا وزرا حداقل به عنوان مطلع در دادگاه احضار شوند .
- اما این کار نشد؟!
خیر
در حال حاضر چقدر شرایط را در این راستا می بینید که برخوردها با مفاسد اقتصادی ریشه ای شود؟
واقعیت ان است که امروز رهبر انقلاب به جد تاکید بر مبارزه با مفاسد اقتصادی دارد و این یک ظرفیت و یک اصل محکم برای گام بر داشتن در این مسیر است.
نقش هر سه قوه یعنی قوه قضائیه، مقننه و مجریه در این زمینه بسیار موثر است اما آنچه مانع اصلی به حساب می آید وجود اراده ای است که هنوز آن طور که باید و شاید در میان دستگاه ها وجود ندارد. در همین پرونده بابک زنجانی شما فکر می کنید اگر افکار عمومی و رسانه ها نبودند قطعا شاهد محاکمه خیلی از این افرادی که امروز پرونمده هایشان به جریان افتاده نبودیم . لذا قدرت رسانه ، اطلاع رسانی و افکار عمومی مسئله ای است که نمی توان نسبت به آن بی توجه بود.
- اما گاهی به رسانه ها نیز فشار وارد می شود که چندان به موضوع مفاسد لقتصادی نپردازند و این خود معضلی دیگر است.
بله این هم هست. خود من چندین بار به خاطر رسانه ای کردن موضوعاتی در خصوص بابک زنجانی و مسائل پیرامون مفاسد اقصادی به دادستانی احضار شدم . در حالی که ما باید به سو استفاده کنندگان بیت المال نمشان دهیم دست درازی به اموال مردم هزینه دارد آنها را به مردم معرفی کنیم نباید فراموش کرد رسالت رسانه ها در اطلاع رسانی است آنها وظیفه دارند افکار عمومی را روشن کنند.
- به نظرتان چقدر مجلس بعد می تواند در این زمینه فعالیت کند؟
قطعا اگر اراده کنند می توانند خیلی مفید باشند. اما لازمه لازمه آن این است که دچار بده و بستان سیاسی و امتیازی نشوند. مجلس خیلی می تواند موثر و بازدارنده باشد به ویژه در زمینه قانونگذاری اما واقعیت آن است که من چیزی ندیدم شاید به فرض آقای توکلی و... به صورت موردی مباحثی را عنوان کرده باشند اما هیچ حرکت منسجمی تا کنون صورت نگرفته است.
- الان بخواهیم وسعت قضیه را ببینیم تا حالا پول هایی که از طریق مفاسد اقتصادی از دست رفته ما با این پول می توانستیم چه کار کنیم
خوب ما که رقم نداریم یک سری رقم ها افشا شده و چند برابر آن هنوز پنهان است. ولی ما با این پول ها می توانستیم یک کشور بسازیم به نوعی بابک زنجانی اگر پول هایش را تقسیم می کرد به هر ایرانی 110هزار تومان می رسید ما می توانستیم یک مملکت بسازیم مملکت را بازسازی کنیم شما فقط همان مبلغ را زوم نکنید تبعاتی که در جامعه و در میان مردم ایجاد می کند نیز حائز اهمیت است. فساد مالی سیستم اقتصادی کشور را به هم می ریزد و اعتماد عمومی را سلب می کند این یعنی بی نهایت.