به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا، بر اساس اعلام پلیس آگاهی تهران در ادامه رسیدگی به پرونده جنایت شرکت خدماتی در میدان انقلاب ، تحقیقات از اعضای خانواده مقتوله در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
در تحقیقات از خانواده مقتوله ، کارآگاهان اطلاع کشف کردند که پسر مقتوله بنام میلاد (20 ساله ) در سال گذشته و پس از مسافرت به محل سکونت متهم در شهرستان بوکان ، دیگر تماسی با اعضای خانواده اش نداشته است و این در حالی بود که طی این مدت متهم مدعی شده بود که میلاد را به صورت غیرقانونی به کشور عراق فرستاده است .
اعتراف به دومین جنایت :
در ادامه رسیدگی به پرونده جنایت مقتوله و احتمال وقوع دومین جنایت توسط متهم ، تحقیقات پلیسی از "بهروز . س" (37 ساله ) در خصوص فقدان میلاد در دستور کار کاراگاهان اداره دهم قرار گرفت و سرانجام وی در مورخه 95/3/1 در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت دوم و قتل میلاد در اواخر سال 1394 اعتراف کرد .
اعترافات متهم :
بهروز . س در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : "حدودا سال 87 ، از طریق آگهی روزنامه با شرکت خدماتی که مقتوله و پسرش آنرا تأسیس کرده بودند آشنا شده و بعنوان نیروی خدماتی در آنجا مشغول بکار شدم ؛ آشنایی اولیه ی من ابتدا با میلاد شروع شد تا اینکه اواخر سال 93 یا اوایل 94 ، میلاد اعتیاد شدیدی به مصرف شیشه پیدا کرد ؛ همزمان ، میلاد قصد ازدواج با خانم جوانی حدودا 30 ساله را داشت که از همسرش متارکه کرده بود ؛ مادر میلاد ( مقتوله ) با ازدواج میلاد بسیار مخالف بود و همین موضوع زمینه آشنایی بیشتر من و مقتوله شد ... . به پیشنهاد من و مقتوله ، میلاد را به کمپ ترک اعتیاد فرستادیم و میلاد دو هفته آنجا بستری شد ؛ پس از آن ، میلاد مجددا در شرکت مشغول بکار شد و طی مدت کوتاهی توانست مقداری پول پس انداز کند . به پیشنهاد میلاد قرار شد تا او یک دستگاه خودرو وانت خریداری کند و آنرا در اختیار من بگذارد تا من در زمینه خرید و فروش ضایعات آهن کار کنم ؛ پس از گذشت مدت کوتاهی ، میلاد پیشنهاد خرید کالا از غرب کشور و فروش در تهران مطرح کرد و به این ترتیب من برای خرید کالا به استان های غربی کشور مسافرت می کردم و کالاها را در تهران می فروختیم و سود حاصل مابین من و میلاد ، به صورت مساوی تقسیم می شد تا اینکه در یک نویت ، محموله قاچاقی ( کالای قاچاق ) که من قصد آوردن آنرا به تهران داشتم ، در استان کردستان – شهرستان بیجار توقیف توقیف شد ؛ در زمان توقیف بار ، میلاد مجددا در کمپ بستری شده بود و به همین علت موضوع توقیف ماشین و بار قاچاق را با مادر میلاد ( مقتوله ) در میان گذاشتم و او نیز قبول کرد تا جریمه توقیف خودرو را پرداخت کند تا حداقل ماشین از توقیف خارج شود . از این زمان به بعد و به پیشنهاد مقتوله ، قرار شد تا بدون آنکه میلاد متوجه شود ، من تمامی حساب و کتاب کاری خودم با میلاد را با مادرش (مقتوله) انجام دهم ".
متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت : " بهمن ماه سال گذشته ( 1394 ) میلاد در داخل شرکت با چند تن از نیروهای خدماتی درگیر شد که طی آن جراحت شدیدی به صورت یکی از آنها وارد شد بگونه که استخوان گونه ی یکی از کارگران دچار شکستگی شدید شد ؛ این شخص از میلاد شکایت کرد و در ادامه دستور جلب میلاد را از دادگاه گرفت ؛ میلاد از تهران متواری شد و به محل زندگی من و خانواده ام در بوکان آمد و مدتی آنجا ماند . طی این مدت میلاد عنوان می کرد که قصد دارد تا به صورت غیرقانونی از کشور خارج شود تا اینکه شب قبل از جنایت و بدون آنکه میلاد مرا ببیند ، شاهد صحنه و رفتاری از میلاد شدم که انگیزه اصلی من برای کشتن وی شد ".
بهروز . س در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : " شب از قبل از جنایت یعنی در مورخه 16/11/1394 ، میلاد در داخل حیاط خانه در حال کشیدن سیگار بود و من نیز در داخل راه پله داخل ساختمان که کاملا مشرف به حیاط است در حال صحبت با گوشی تلفن همراه خود بودم . همزمان ، دخترم که حدودا 15 سال سن دارد ، برای گذاشتن زباله به درب خانه رفته بود ؛ دخترم در حال بازگشت به داخل خانه بود که ناگهان میلاد متوجه رفتار و حرکتی غیر اخلاقی را در قبال دخترم انجام داد ؛ خون جلو چشمانم را گرفته بود اما چون میلاد از لحاظ بدنی بسیار قوی تر بود ، به ناچار آن شب سکوت کردم تا فردای آنروز میلاد را به بهانه ای از خانه خارج کنم " .
بهروز در خصوص روز جنایت به کارآگاهان گفت : " در مورخه 94/11/17 و به بهانه شکار ، با میلاد از خانه خارج شده و به سمت دشت های اطراف شهرستان سقز حرکت کردیم ؛ پس از پیاده شدن از ماشین ، مدتی در داخل دشت حرکت کردیم تا اینکه در مکانی خلوت از میلاد سؤال کردم : "اگر کسی به اعضای خانواده ات نظر سوء داشته باشد ، با او چکار می کنی ؟" که او در پاسخ جواب داد : "او را خواهم کشت" ؛ پس از شنیدن پاسخ از سوی میلاد بود که گلوله را به سمتش شلیک کردم ؛ قصد داشتم تا دستش را از کار بیندازم اما [از آنجائیکه گلوله از نوع ساچمه ای بود]، تعدادی از ساچمه ها از فاصله ای نزدیک به صورت میلاد برخورد کرد ؛ در حالیکه میلاد از ناحیه صورت دچار جراحات شدیدی شده و به شدت خونریزی می کرد ، روی زمین افتاد . از دیدن صحنه ، بسیار ترسیده بودم ؛ به سرعت از محل خارج شده و با ماشین از محل دور شدم ؛ چند کیلومتر جلوتر ، تفنگ را داخل رودخانه انداختم و پس از مدتی ، مجددا به تهران آمده و به خانواده میلاد عنوان کردم که او را به صورت غیرقانونی از کشور خارج کرده و به عتراق فرستادم ".
شناسایی جسد میلاد :
با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت در شهرستان سقز ، بلافاصله هماهنگی های لازم با پلیس آگاهی سقز انجام و در ادامه تحقیقات مشخص شد که جسد فرد ناشناسی در مورخه 94/12/7 ، در دشت های اطراف شهر سقز کشف شده است .
با توجه به اعترافات متهم در خصوص پوشش لباس میلاد ( شلوار شش جیب – لباس ورزشی و کتانی سفید ) ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که جسد ناشناس کشف شده در شهرستان سقز متعلق به میلاد است که بر اثر اصابت گوله به سر ، به قتل رسیده بود .
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : " با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب دومین جنایت ، متهم به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران اعزام و نزد بازپرس محترم پرونده صراحتا به ارتکاب دومین جنایت و قتل دومین عضو از اعضای یک خانواده اعتراف کرد " .