گفتگو اختصاصی با برنا؛

تمام هزینه‌های آلبوم را خودم تامین کردم/ حامیان مالی به سراغ موسیقی کلاسیم نمی‌آییند/ موسیقی کلاسیک به ارتقاء فرهنگ کشور کمک می کند

|
۱۳۹۵/۰۳/۲۳
|
۱۰:۰۱:۱۱
| کد خبر: ۴۱۶۱۸۳
تمام هزینه‌های آلبوم را خودم تامین کردم/ حامیان مالی به سراغ موسیقی کلاسیم نمی‌آییند/ موسیقی کلاسیک به ارتقاء فرهنگ کشور کمک می کند
امین غفاری از بازخوردهای جدیدترین آلبوم خود و بازخوردهای آن در جامعه موسیقی سخن گفت.
امین غفاری از نسل جدید موسیقی کلاسیک کشورمان به حساب می‌ آید که با قطعه های موسیقی خود توجه خیلی از منتقدان و اساتید موسیقی در کشور را به خودش جلب کرده است، در این گفتگو سعی شده در رابطه با حضور و اهمیت جنس کارهای وی در جامعه موسیقی صحبت شود که متن ان به شرح ذیل است:
 
از «کنسرتو ویولن چایکوفسکی» اجرهای مختلفی در دنیا شده است. زمانی که این کار را اجرا می‌کردید، چه قدر اجرای خودتان را با نمونه‌های اجراهای دیگر این اثر مقایسه می‌کردید؟
 
همان طور که اشاره کردید این اثر در تمام جهان توسط نوازندگان بزرگ اجرا می شود. حتی نوازندگان جوان هم وقتی در مسابقات معتبر جهان شرکت می کنند این قطعه «کنسرتو ویولن چایکوفسکی» یکی از معتبرترین قطعاتی‌ است که معمولا از آنها خواسته می شود. من خیلی اجراهای مختلف و اجراهای نوازنده های بزرگ را گوش می کردم و از همه آنها ایده می گرفتم و سعی می کردم خودم را خیلی نزدیک کنم به آن اجراها و از ایده هایی که آنها در نوازندگی شان داشتند ایده بگیرم. ولی در انتها، زمانی که می خواستم این کار را ضبط کنم و به عنوان اثری از امین غفاری منتشر شود، دوست داشتم خودم باشم. با اینکه از نوازنده های بزرگ تاریخ ویولن ایده گرفتم، ولی در پایان دوست داشتم کاراکتر ساز خودم را داشته باشم.
 
در جایی خوانده بودم که وقتی استادهای موسیقی این کار را شنیده بودند و مورد پسندشان قرار گرفته بود و نه تنها  کار به نظرشان استادندارد آمد بلکه از کار هم تعریف کرده بوند. خودتان فکر می کنید چه قابلیت هایی وجود داشت که این واکنش های مثبت به وجود آمد؟ چون در موسیقی کلاسیک، هنرمندان خیلی در اظهار نظرشان با یکدیگر تعارف ندارند.
 
استادهایی مثل لوریس چکناواریان، شهرداد روحانی، علی رهبری، هوشنگ کامکار، ارسلان کامکار، سیاوش ظهرالدینی و خیلی از شخصیت های دیگر که کار من را شنیدند به من لطف داشتند و از کار تعریف کردند. من سعی کردم این کار را خوب و در سطح بین المللی اجرا کنم و امیدوارم که موفق عمل کرده باشم که باید در این‌باره نظر منتقدان و استادهای موسیقی را سنجید. ولی به نظرم نکته ای که باعث جالب تر شدن این کار شد، این بود که این کار برای اولین بار در ایران انجام شده بود؛ سیستمی که ارکستری که پارت سولو ندارد و باید روی پارت ارکستر بنوازید و این ها را با یکدیگر هماهنگ کنید. و انتشار یک چنین قطعه تاپ و برندی در ایران، فکر می کنم نکته ای بود که جلب توجه کرد.
 
تهیه چنین آلبومی در دنیا یا در ایران به چه شکلی مرسوم است؟ یعنی وقتی چنین آلبوم منتشر می شود، با هزینه شخصی خود نوازنده این اتفاق می افتد یا جایی برای حمایت وجود دارد؟
 
برای آلبوم خودم، همه هزینه ها بر روی دوش خودم بود. و یکی از اصلی ترین دلایلی که من نتوانستم این قطعه را با ارکستر خودمان، ارکستر پاسارگاد انجام بدهم این بود که هزینه ارکستر بسیار بالا می رفت و ما چون حامی مالی نداشتیم، در نتیجه نمی توانستیم این کار را با ارکستر خودمان انجام بدهیم، به همین خاطر تصمیم گرفتم با فایل ارکستری که قبلا ضبط شده این کار را انجام بدهم. و متاسفانه یکی از مشکلاتی که موسیقی کلاسیک دارد این است که حامیان مالی و نهادهایی که موسیقی را حمایت می کنند بیشتر به سراغ موسیقی پاپ یا دیگر سبک های موسیقی که هوادار بیشتری داشته باشد می روند چون بازدهی مالی بیشتری برایشان دارد و بسیار کم پیدا می شود نهادی که بخواهد حمایت مادی و معنوی از موسیقی کلاسیک داشته باشد. به خاطر همین حداقل برای آلبوم خودم همه هزینه ها به گردن خودم بود.
 
از نتیجه انتشار آلبوم راضی هستید؟
 
خوشبختانه آلبوم توانست جایگاه خوبی در میان علاقمندان به موسیقی کلاسیک پیدا کند. ولی نکته مهمی که در این میان وجود داشت این بود که آلبوم شنیده شد و بسیاری از استادهای موسیقی این کار را دیدند و هنرجوها کار من را شنیدند، حتی رهبرهای ارکسترهای خارجی و سولیست های ویولن هم کار من را دیدند و به گوش موزیسین های خارج از کشور هم رسیده و بسیار به من لطف داشتند؛ این برای من اتفاق بزرگی است. در تولید این آلبوم به بخش فروش آن توجه چندانی نشان ندادم هر چند که از نتیجه  فروش هم ناراضی نبودم.
 
این عدم حمایت به نظرم خیلی موقعیت مایوس کننده ای را به وجود می آورد، چون به نظر می آید این آلبوم ها در بخش خرید، برای مخاطب عام خیلی طرفدار زیادی نداشته باشد که خیلی هم این موضوع طبیعی است. در چنین شرایطی برایتان چه قدر انگیزه باقی می ماند که بخواهید به سراغ آلبوم بعدی تان بروید و فضاهای دیگری را هم تجربه کنید؟ یا همان یک بار تجربه کردن برای خیلی از نوازنده ها کفایت می کند؟
 
موضوعی که وجود دارد، بحث ارجحیت دادن موضوع ها نسبت به یکدیگر است. اگر کسی فقط بحث مالی برایش مهم باشد، هیچ وقت نمی آید دوباره کاری انجام بدهد که خودش تمام هزینه هایش را پرداخت کند و برگشت مالی چندانی هم نداشته باشد. ولی اگر مسائل به شکل دوجانبه برایتان اهمیت داشته باشد، مثل پیشرفت کاری، ارتقا سطح کیفی موسیقی کلاسیک در ایران، اجرا و ضبط چنین قطعاتی که در بازار ایران وجود ندارند و... اگر چنین مسائلی جزو معیارهایتان باشد، قطعا باز هم به سراغ چنین کارهایی می روید. به نظرم روزی هم خواهد رسید که نهادها به این موضوع پی خواهند برد که از این نوع موسیقی هم باید حمایت شود، چون به پیشرفت فرهنگ یک کشور کمک می کند.
 
به نظرتان نوازنده های موسیقی کلاسیک و ویولن در ایران چه جایگاهی دارند؟ خیلی ها فکر می کنند که نسبت به قبل هنرجوهای بیشتری به این موسیقی ورود پیدا می کنند چون دسترسی بیشتری وجود دارد، و به همین میزان آدم هایی که پشت کار داشته باشند هم تعدادشان کمتر است چون از طرفی وقتی به جایگاهی می رسند، با شرایطی مواجه می شوند که آن طور که باید مورد توجه و حمایت قرار نمی گیرند.
 
نوازنده های کلاسیک و ویولن در ایران برای دستیابی به جایگاهشان باید خودشان به صورت خودجوش حرکت هایی را انجام بدهند تا اینکه منتظر باشند یک حامی به سراغ آنها بیاید و جایگاهشان را بالا ببرد؛ چون در واقعیت چنین اتفاقی نمی افتد. بیشترین چیزی که برای نوازنده های کلاسیک در ایران اتفاق می افتد و باید هم وجود داشته باشد، حمایت معنوی است. حمایت معنوی باید از طریق استادهای بزرگ صورت بگیرد، به عنوان مثال اگر نوازنده ای تبحر دارد در ساز زدن و بسیار علاقه دارد در اجراهای مختلف حضور داشته باشد، با ارکسترهای مختلف همکاری کند و یا در گروه های مختلف به نوزاندگی بپردازد، همه اینها باید از طرف استادها یا مدیران ارکستر مورد حمایت قرار بگیرند و این نوازنده ها دعوت به همکاری شوند. وقتی چنین موقعیتی ایجاد شود، عشق و انگیزه در آنها زیاد می شود. و وقتی که انگیزه زیاد شود، کارشان بیشتر می شود و سطح شان از ایران به سطح بین المللی می رود. و در سطح جهان هم می بینم که نوازنده های ایرانی هم می توانند خودی نشان بدهند. واقعا نوازنده های ایرانی بسیار استعداد خاصی دارند که می توانند افتخار آفرینی کنند.
 
ساز ویولن سال‌هاست که وارد دنیا موسیقی در ایران شده و توانسته جایگاهش را در ایران و جهان پیدا کند. با این شرایط به نظرتان نوزانده‌های ویولن ایرانی در جهان چه جایگاهی دارند؟ آیا آنها می‌توانند با نوازنده‌های خارجی رقابت کنند؟
 
 بله، اگر نوازندگان ایرانی زیر نظر معلم های خوب و کاربلد آموزش ببینند و راه ورود به عرصه‌های جهانی را بیاموزند با شرکت در رقابت‌های بین المللی می توانند به جایگاه خوبی برسند. یکی دیگر از اتفاقات مهم جهانی برای نوازنده ها، مسابقه هایی است که در سطح دنیا برگزار می شود. در چنین مسابقه هایی نوزانده ها دیده می شوند و در سطح جهانی شناخته می شوند و می توانند فعالیت کنند.
 
شما در کنار همکاری با گروه‌های مطرح موسیقی با گروه «ناگفته» هم همکاری داشتید و در کنار استاد شهرام ناظری و حافظ ناظری هم به اجرای برنامه پرداختید؟
 
بله مدتی است که من به اعضی این گروه ملحق شد و چند اجرای موفق را با آنها تجربه کردم،بخش زهی «ناگفته» بسیار غنی است و نقش پررنگی را در انتقال موسیقی  بر عهده دارد . در اکثر آثار موسیقی ایرانی، سازهای ایرانی نقش اصلی را ایفا می کنند  و سازهای زهی و کلاسیک نقش همراهی‌کننده را دارد. ولی در «ناگفته» سازهای زهی در بسیاری از اوقات نقش اصلی را  بر عهده دارد و بسیاری از ملودی‌هایی که در این کار وجود دارد توسط سازهای زهی اجرا می‌شود. و این مسئله به نظرم قابل تحسین است و بسیار خوشحالم که در این گروه با استاد شهرام ناظری، حافظ ناظری و دیگر دوستانم که از بهترین نوازنده‌های ایران هستند همکاری می‌کنم.  
 
این روزها علاوه بر نوازندگی، در بخش تولید آلبوم چه کاری را انجام دادید؟
 
در حال حاضر در تدارک آلبوم دومم هستم، قصد دارم در کنار این آلبوم ها چند ویدئو کلیپ هم روانه بازار کنم. ناگفته نماند قرار است قطعه «چارداش» اثر مونتی را هم با ارکستر ضبط کنم و ارائه دهم.
نظر شما