حیدر سمیرکرم:

بازی با افکار عمومی

|
۱۳۹۵/۰۳/۳۱
|
۱۵:۴۰:۱۸
| کد خبر: ۴۲۰۳۱۹
بازی با افکار عمومی
برای موفقیت در این امر از هر وسیله وابزاری استفاده می کنند ودر اینجاست که نقش تبلیغات وابزار آن ومهم تر از همه،محتوا وپیام نیرومندی است که بتوان در بهترین حالت به مخاطب رساند واورا تحت تاثیر قرار داد وبه نوعی افکار مخاطبین را همسو با اهداف خویش قرار داد.

در دوران وزمان فعلی در امر سیاست،افکار عمومی نقش مهم وتاثیر گذاری را بر عهده دارد،چون هر فعل سیاسی اگر حمایت وپشتوانه افکار عمومی را داشته باشد،توانمند می گردد واحتمال موفقیتش بیشتر است.لذا حتی در نظام بین الملل نیز قدرت افکار عمومی را بسیار تاثیر گذار می بینیم وبدین سوی است که دول گوناگون برای موفقیت سیاست خارجی خویش از دیپلماسی عمومی استفاده می کنند وسعی می کنند در کنار قدرت سخت،قدرت نرم خود را تقویت کرده وبا استفاده از آن ،چهره ای خوش آمد وتاثیر گذار بر افکار عمومی جهان داشته باشند. وبرای موفقیت در این امر از هر وسیله وابزاری استفاده می کنند ودر اینجاست که نقش تبلیغات وابزار آن ومهم تر از همه،محتوا وپیام نیرومندی است که بتوان در بهترین حالت به مخاطب رساند واورا تحت تاثیر قرار داد وبه نوعی افکار مخاطبین را همسو با اهداف خویش قرار داد. واهمیت این موضوع در بیست سال اخیر آنقدر نیرومند شده است که در جنگ های دهه های اخیر در کنار ابزار سخت،حضور رسانه های تصویری را در میادین جنگی  داشته ایم وحتی گروه های تروریستی نیز به اهمیت این موضوع پی برده اند واستفاده بهینه ای از شبکه های اجتماعی بعنوان رسانه های مهم این زمان،در جهت اهداف خویش داشته اند.اگر پدیده داعش را می بینیم که در کمترین زمان ممکن از لحاظ محیط جغرافیایی وحتی خبری گسترش پیدا می کند ووجود خود را تحمیل می کند،به خاطر پی بردن به اهمیت،همین موضوع است.

در سیاست داخلی نیز،می بینیم که احزاب وجریانهایی می توانند افکار عمومی را شکل وهدایت کنند که به اهمیت مسائل فوق پی برده واشراف کاملی جهت استفاده بهینه ازامکانات وابزار موجود داشته باشند.

با توجه به مقدمات فوق،در زمان فعلی وبالاخص در دولت تدبیر وامید،نظاره گر واقعه ای هستیم که در نوع خود جالب وشاید عجیب باشد.دولتی با آرا وگفتمان متفاوت در اتخاباتی که نمایندگان گفتمان قبلی نیز وجود داشته اند،توانسته موفقیت بدست آورد وپیروز میدان شود.

این دولت پس از بدست گرفتن قدرت،با میراثی روبرو شده ،که دست کمی از وضعیت جنگی نداشته،تحریم شدید اقتصادی،تورم بالای چهل درصد،حیف ومیل شدید بیت المال،افت فاحش قیمت نفت ودر کنار آن وضعیت بد کشور در فضای بین الملل ومسئله بغرنج پرونده ده ساله هسته ای،را می توان کلانترین مشکلات دولت را در بدو شروع کارش بیان نمود.

حال با این وضعیت بغرنج،گفتمان شکست خورده به جای بررسی علل شکست،نقد درونی روندی که در زمان حضور در قدرت داشته،بازسازی خود،شروع به سنگ اندازی وتخریب دولت می نماید .در زمانی که مسائل مهم ملی را این دولت پیگیری می نماید،به جای ارجح قائل شدن مسائل ملی به منافع جناحی،دقیقا معکوس عمل می کند ومسائل ملی را قربانی منافع جناحی خود می کند.با اینکه علم به این موضوع دارند که بسیاری از مشکلات دولت فعلی،ریشه در اقدامات ومدیریت آقایان دارد،به جای سکوت ویا کمک دولت برای برون رفت از این مشکلات،نقش طلب کار را به خود می گیرند وبه گونه ای سخن می گویند که انگار مدینه فاضله ای را تحویل داده اند که تبدیل به ویرانه ای شده است.البته باید به نقص بزرگی در ساختار قدرت اشاره کرد که اگر هر کس در زمان مسئولیت خویش،به دلیل عدم مدیریت ویا سوء مدیریت باعث ضرر وزیان به کشور ومردم شود باید جوابگو باشد،دیگر بسیاری از آقایان گردن بر نمی افراشتند وسخنان درشت نمی گفتند ویا کسی که در زمان هشت سال دولت داری،با وجود حمایت تمام ارکان نظام،در آمد عالی به خاطر بالا بودن قیمت نفت وتحویل گرفتن قدرت در بستر مناسب اجتماعی واقتصادی از دولت قبلش،خروجی کارش همان مسائل فوق است که در بالا برشمردیم،اگر میشد که جوابگو ویا محاکمه میشد.آن موقع به خود جرأت نمی داد که بخواهد نقش منجی را برای خویش متصور گردد وتمنای دوباره دولت داری کند.

با این مختصاتی که تبیین گشت ووضعیتی که کشور وملت در آن قرار گرفته اند،جریان فوق هر روز برای انحراف افکار عمومی از مسائل وواقعیات موجود در جامعه،هر روز داستانی را برجسته می کند وبا استفاده از امکانات رسانه ای که در این سالها برای خویش دست وپا کرده اند،موج های خبری گوناگونی را به وجود می آورند.واین دقیقا همان بازی با افکار عمومی وانحراف انها از مسائل واقعی شان است،همان نکته ای که رهبری در یکی از سخنانشان اشاره کردند که یکی از موضوعات دشمن در پی اش است،برجسته کردن موضوعات فرعی وبه حاشیه کشاندن موضوعات اصلی است.

البته در میان باید به ضعف رسانه ای وتیم رسانه ای دولت نیز اشاره کرد،که عموما در جریان بازی های تبلیغاتی یا منفعل ویا حضور ندارند وبه واقع دولت برای ارتباط با افکار عمومی ودر جریان قرار دادن آنها از واقعیات باید در این موضوع یک تجدید نظر اساسی کند وگرنه زمین را برای بازی جریان رقیب وهدایت افکار عمومی توسط انها آماده کرده است.

 

 

نظر شما