به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا، انسانها برای ادامه حیات به یکدیگر وابسته هستند و به همین خاطر در کنار هم زندگی و معاشرت میکنند و همچنین برای ادامه نسل و ارضای نیازهای روحی، جسمی و روانی که دارند با یکدیگر رابطه برقرار کرده و ازدواج میکنند.
حیات بشری در طول هر دوره دستخوش تحولات مختلفی میشود، روابط انسان ها وارد مراحل جدیدتری شده و هرچه پیش میرویم پیچیدگی و تفاوتهای زیادی را در روابط انسان های این نسل با نسل های گذشته میبینیم.
این تفاوت از نوع و شیوه ی زندگی گرفته تا صاحب فرزند شدن، از ازدواجهای سفید گرفته تا طلاقهای عاطفی و از مراسم ازدواج ساده تا ازدواجهای پر خرج و تشریفات، را شامل میشود.
اما خبرهای جدیدی که این روزها به گوشمان میرسد یا در رسانهها و اطرافیان خود میبینیم، شکل جدیدتری از این روابط را نشانمان میدهند، مثل فاصلههای سنی عجیب و غریب و باور نکردنی که انگار این روزها کمتر کسی با آن مشکل دارد.
روان شناسان چه میگویند؟
به گفته روانشناسان، بهترین فاصله سنی بین زنان و مردان، 2تا5 سال است، یعنی مردان 2تا5 سال از زنان بزرگتر باشند، دلایل زیادی را هم برای این موضوع نام بردهاند، یکی از آنها این است که زنان زودتر از مردان به بلوغ عاطفی میرسند و از این نظر رشد بیشتری نسبت به مردان دارند، بطور مثال، پسر و دختری که هردو ۱۷ ساله هستند، از نظر بلوغ عاطفی، آن دختر چند سال از پسر بزرگتر است.
اما همگی میدانیم دیگر کمتر کسی بر این اساس انتخاب و ازدواج میکند و متعاقب همین مسئله میبینیم که زنان و مردان با فاصلههای سنی متفاوتی با یکدیگر ازدواج میکنند.
یعنی یا هم سن هستند و یا اختلاف سنی آنها به این صورت است که مردان از یک سال تا ۳۰ سال از زنان بزرگتر هستند!
جای تعجب دارد اما هر روز این اتفاق در جوامع مختلف میافتد، این موضوع به حدی زیاد شده است که امروزه خیلی کمتر از گذشته متعجب میشویم وقتی میبینیم مردی با زنی ازدواج کرده که از چندین سال از آن زن بزرگتر است.
با مادرانتان ازدواج نکنید
اشاره کردیم که روان شناسان چه نظری مبنی بر اختلاف سنی زوجین دارند اما چند سالی است که میبینیم برعکس این موضوع اتفاق میافتد!
برخی مردان بر اساس اعتقادات و افکار مختلفی که دارند با زنانی رابطه برقرار کرده و ازدواج میکنند که از خودشان چند تا چندین سال بزرگتر هستند.
طی پرسشهایی که خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا، از مردانی انجام داده که اعتقاد دارند ترجیح و تمایلشان این است با زنی وارد رابطه شوند که از خودشان مسنتر است، متوجه شدیم دلایل مردان این است که زنان مسنتر از خودشان، از لحاظ فکری و رفتاری معقولتر هستند و بیشتر و بهتر آنها را درک می کنند.
این نوع تفکر در جامعه ما زیاد شده و برخی با آن موافق و برخی مخالفند اما بهتر است از دید پزشکی به این موضوع بپردازیم تا این بحث برایمان شفافتر شود.
فربد فدایی، متخصص اعصاب و روان(روانپزشک)، در این باره به خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا، گفت:با توجه به ویژگیهای زیست شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی تفاوت سنی بین 2 تا 5 سال که سن مرد بیشتر از زن باشد برای ازدواج مناسب تر تشخیص داده شده است.
او افزود: این امر با توجه به اینکه از نظر فیزیولوژیک زنان زودتر به پایان باروری نزدیک میشوند و از نظر عاطفی نیز رشدی سریعتر از مردان دارند و از نظر ازدواج نیز تمایل به حمایت شدن توسط مرد را دارند، مناسب به نظر میرسد.
او افزود: در مورد مردانی که با زنانی خیلی کوچکتر از خود ازدوج میکنند، عموما به نظر میرسد که موضوع جبنه مادی دارد یعنی این افراد (مردان) عموما با استفاده از امکانات مالی خود دختران جوانی را که از نظر مادی با مشکلاتی روبرو هستند و یا انتظارات مادی زیادی دارند که توسط جوانان هم سن آنان برآورده نمی شوند، جذب می کنند.
فدایی تصریح کرد: اما در مورد مردانی که با زنانی مسن تر از خود ازدواج میکنند باید گفت، در اینجا هم عوامل روانشناختی نشت دارد و هم عوامل جامعهشناختی، یعنی مردانی که وابستگی شدیدی به مادر خود داشتهاند و نتوانستهاند این وابستگی را حل کنند، به سوی زنانی که نوعی ویژگیهای مادرانه از جمله سن بالاتر و حمایت عاطفی بیشتر دارند، جذب میشوند، درواقع اینها پسر بچههایی هستند که به دنبال مادر میگردند.
او اظهار کرد: از نظر اجتماعی علت آنکه طی سالهای اخیر درجامعه ایران سن ازدواج بالا رفته این است که بسیاری از خانمها به علت تحصیلات دانشگاهی و داشتن استقلال مالی، در خود نیازی به ازدواج نمیبینند و همین طور شرایط کاری برای مردان جوان فراهم نیست، در نتیجه این ازدواجها با انگیزههای مالی روی میدهد، یعنی پسر جوانی که شغل ندارد با خانم به نسبت مسنی که پول دارد اما هنوز ازدواج نکرده است پیوند زناشویی میبندد که عموما در همان سالهای اول با شکست روبرو میشوند، زیرا معمولا این قبیل جوانان پس از رسیدن به امکانات مالی به دنبال دوستیهای خارج از چارچوب زناشویی میروند و یا امکانات مالی این خانم را مصروف خواستههای مالی خود کرده و بعد از مدتی آنها را رها میکنند.
فدایی اضافه کرد: جوانانی که مشتاق ازدواج با زنان مسن تر از خود هستند در واقع به علت رفتارهای نا پخته خود طبعا مورد توجه دختران هم سن خویش قرار نمیگیرند و قادر به ایفای نقش حمایتی که از مرد میرود نیستند و در واقع در جست و جوی مادری هستند که ناز آنان را بخرد و وسایل رفاه آنان را فراهم کند.
فدایی در ادامه گفت: معمولا دوران یائسگی برای زنان با بحرانهایی همراه است، در بعضی از جوامع یائسگی برای زنان برابر است با خروج از او از جامعه فعال و در جوامع سنتی هم، مردان زمانی که زنی به سن یائسگی رسید او را به درد نخور تلقی میکنند، زیرا از نظر آنان قسمتی از ارزش زن وابسته به قدرت باروری و فرزند آوری اواست، در نتیجه خانمی که40 سال دارد از نظر اجتماع مسن تلقی می شود، در حالی که مردان 40 ساله هنوز جوان محسوب میشوند، بنابراین، ناهماهنگی در ظاهر و نقش های اجتماعی به ضرر ازدواجهایی است که مرد کوچکتر از زن باشد.
فدایی درباره اینکه برخی مردان معتقد هستند دلیل تمایلشان به ازدواج با زنان مسنتر از خودشان این است که از سوی این زنان بهتر درک میشوند، گفت: این اظهار نظرها بهانه است، زیرا از نظر نا خودآگاه این جوانان به دنبال مادر هستند و هنوز از نظر عاطفی پخته نشدهاند و قادر به ایفای نقش مردانه نیستند، بلکه میخواهند هم چنان نقش پسر کوچک مادر را ادامه دهند.
او درباره اینکه چه راهکارهایی را باید ارائه داد تا این نوع ازدواج ها کاهش یابد، گفت: باید وضعیتی فراهم شود تا مردان بتوانند شغل مناسب داشته باشند، درواقع ازدواجهایی که در آن زنان مسنتر از مردان هستند در بعضی از قشرهای اجتماع وجود دارد و آن هم منحصر است به زنانی که برای تحصیلات دانشگاهی و یا علایق شخصیشان اهمیت بیشتری از ازدواج قائل هستند و به همین دلیل با تاخیر زیادی ازدواج میکنند.
علل گرایش زنان به ازدواج با مردان کم سن
فدایی هم چنین درباره ی علل گرایش زنان به ازدواج با مردان کوچکتر از خود، گفت: زنانی که بعد از چند سال تاخیر تازه تصمیم به ازدواج میگیرند، میبینند مردانی که برای ازدواج مناسب سن آنها هستند قبلا ازدواج کردهاند و این یعنی ما از نظر توزیع جمعیتی دچار ناهماهنگی هستیم، بنابراین برای این دسته از زنان فقط جوانانی باقی میمانند که به علت سن کم یا ناپختگی عاطفی یا فقدان مالی، قادر به ازدواج نبودهاند.
او افزود: بطور مثال خانمی که ۴۴ سال دارد و تا کنون بخاطر تحصیلات و شغلی که دارد نیازی برای ازدواج در خود ندیده است، ناگهان به خود میآید و میبیند که با فقدان مرگ والدین مواجه شده و تنها است و احساس تنهایی و خلا عاطفی شدیدی میکند و زمانیکه تصمیم به ازدواج میگیرد میبیند تمام مردانی که از نظر سنی مناسب او هستند ازدواج کردهاند، بنابراین به سراغ مردان کوچکتر از خودش میرود که توانایی تامین زندگی را ندارند و هنوز از نظر عاطفی به بلوغ نرسیدهاند، پس با تامین آنها و پر کردن جای مادرانشان با آنها ازدواج میکند.
فدایی در پایان تصریح کرد: در کل مردانی که دارای استقلال مالی و امکانات مادی در حد مناسبی هستند و همچنین قادر به ایفای نقش حمایتی هستند، با افرادی که سنشان مناسب است و از خودشان کوچکتر هستند ازدواج می کنند.