بررسی تعارض های اجتماعی در گفت و گو با یک آسیب شناس؛

قالب گرایی مزمن در سبک زندگی ایرانیان

|
۱۳۹۵/۰۵/۰۲
|
۱۰:۴۸:۵۸
| کد خبر: ۴۳۵۶۷۵
قالب گرایی مزمن در سبک زندگی ایرانیان
مصطفی آب روشن، آسیب شناس اجتماعی گفت: در جامعه با نوعی قالب گرایی مزمن در سبک زندگی و شیوه ها ی رفتاری مواجهیم. با تحلیل رفتار جمعی در می یابیم که ابزار رسیدن به هدف در نقشی وارونه، تبدیل به هدف شده است به‌عبارتی بجای اینکه اجرای مناسک، دستورالعمل ها و یا بطور کلی قالب ها ما را به سوی اهداف از پیش تعیین شده سوق بدهند ،خود تبدیل به هدف شده اند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا، آب روشن گفت: هر نظام اجتماعی ارزشهای پذیرفته شده جمعی را در قالب واقعیت های ذهنی و عینی بازتولید می کند. قالب و ساختارهای روبنایی مانند ظرفی است که محتوای ارزشی در دل آن جای می گیرد در واقع قالب ها ابزاری هستند که را ه رسیدن به اهداف و ارزشهای جمعی را تسهیل می کنند.

او اظهار داشت: متاسفانه در جامعه  با نوعی قالب گرایی مزمن در سبک زندگی و شیوه ها ی رفتاری مواجهیم. با تحلیل رفتار جمعی در می یابیم که ابزار رسیدن به هدف در نقشی وارونه، تبدیل به هدف شده است به‌عبارتی بجای اینکه اجرای مناسک،دستورالعمل ها و یا بطور کلی قالب ها ما را به سوی اهداف از پیش تعیین شده سوق بدهند ،خود تبدیل به هدف شده اند. گفتنی است که تشریفات و مناسبات قانونی،اجتماعی و عرفی بدون محتوا ارزش خاصی ندارند و آن محتوای ارزشی در دل هر مناسکی است که ان عمل را معنا دار می کند و این الگوهای وارونه چنان در رفتارهای روزمره ما عجین شده است که تشخیص درستی و نادرستی غیر ممکن بنظر می رسد.

وی افزود: اگر به دینداری مان توجه کنیم در می یابیم که تعصب خاصی نسبت به بر گزاری و شرکت در  مناسک و آیین های مذهبی داریم اما کمتر به جوهره والای دینی اهمیت می دهیم؛ در واقع جنبه های نمایشی دین بیش از  ماهیت ارزشی آن برای ما مهم شده است. برای مثال :اکثر ما حضور فعالانه ای در مناسبت های مذهبی داریم و خود را با هویت یک شخص متشرع معرفی می کنیم اما در حوزه ی عمل کوچکترین تغییری در نگرش و شیوه ی رفتاری ما بوجود نیامده است و بر همین اساس است که مفاهیم مانعه الجمعی همچون:ادعای اخلاق مداری و دروغگویی،بپا داشتن نماز و حیف و میل بیت المال و دیگر رفتار های متضاد با خلق و خوی ما سازگاری کامل دارد و ما آنقدر با این الگوهای رفتاری  دو گانه و پارادوکسیکال عجین شده ایم که هیچ گونه شرایط غیر متعارفی را احساس نمی کنیم.

او افزود: در واقع ماهیت ارزشمند دینی انعکاسی در اندیشه  و رفتار ما نداشته و تاکید بر مناسک گرایی تبدیل به هدفی اصلی  شده است. یکی دیگر از رفتارهای قالب گرا و ماهیت ستیز را می توان در مراسم سوگواری مشاهده کرد. بدیهی است که دلجویی و همدردی از بازماندگان متوفی، جزء فرهنگ ملی و مذهبی ایرانیان است که در واقع شرکت در مراسمی این چنینی نوعی یگانگی وهمدردی را باز تولید می کند و حضور در این مراسم ها ارزش ها و همدلی مشترک اجتماعی را به تایید مجدد می رساند و هر کسی به اشکال مختلف ابراز همدردی اش را به  بازماندگان انتقال می دهد. شما دسته گلی می برید، دیگری دست گل بزرگتری اهدا می کند اما همیشه عده ای هستند که دسته گلی غیر متعارف را ارسال می کنند بطوریکه که با وانت  قابل جابجایی است و نکته در خور توجه این است که ارسال کننده عموما خودش در مراسم سوگواری شرکت نمی کند. این الگوی رفتاری که در حال گسترش است، نوعی همدردی فخرفروشانه را با ابزارهای  محبت آمیز به دیگران انتقال می دهد. این اشخاص با دسته گلی گران‌قیمت این کد غیر اخلاقی را به حاضران در مراسم منتقل می کنند که در سلسله مراتب اجتماعی از پایگاه اقتصادی بالاتری نسبت به  دیگران برخوردار هستند. در صورتی که محتوا و هدف اصلی از  چنین مراسمی، تسلی و همدردی حضوری با بازماندگان بوده است نه نمادی برای برتری جویی و نمایش رشک برانگیزانه ی پرستیژ اجتماعی در واقع مشاهده می کنیم که  کارکرد پنهان رفتارهای فخرفروشانه بیشتر از هدف اصلی که تسلی از بازماندگان است جلب توجه می کند.

آب‌روشن گفت: در نظام اداری ما  اخذ رشوه ممنوع و جرم تلقی  می گردد ولی عده ای از کارمندان برای اینکه دریافت غیر مشروع شان رشوه تلقی نشود و جنبه ی قانونی و شرعی پیدا کند یک معامله سوری بر سر یک کالای بی ارزش برقرار می کنند تا این عمل ناهنجار  تطهیر و پاک گردد بطور مثال: ساعت رشوه گیرنده به مبلغ گزافی که همان مبلغ توافق شده است مورد معامله قرار می گیرد  تا رشوه در قالب معامله ی پذیرفته شده در آید و  مشروع گردد این افراد با تاکید بر حفظ قالب ها ماهیت اصلی منعیات اجتماعی  را  دور می زنندکه متاسفانه این عملِ نکوهیده و مواردی اینچنینی در نظام اداری ما به شدت در حال گسترش است.

وی تصریح کرد: یکی از اهداف نظام بروکراسی، خدمت رسانی سریع و ایجاد یک سازمان معقول بوده است ولی در عمل شاهد آن‌هستیم که افراد دائما" در پیچ و خم نظام های اداری سر در گم شده‌اند چون بخشنامه های تحقق ناپذیر و یا مطالبه ی اسناد و رونوشت های غیر ضروری و کاغذ بازی متاسفانه مشکلات شهروندان را مضاعف کرده است. بطوریکه انسان را وامیدارد برای عبور  از هر کار  اداری وکیل و یا نماینده ای خبره را بکار گیرد در واقع مشاهده می کنیم که محتوا که همان خدمت رسانی بوده  کم رنگ  شده و نظام بروکراتیک که ابزاری برای تسهیل در کارها بوده،آنقدر فربه گشته که به تنهایی تبدیل به هدف گردیده است. برای مثال: هدف ازپرداخت تسهیلات بانکی رفع مشکل شهروندان و توسعه اقتصادی کشور به‌معنی عام است، ولی مشاهده می کنیم که بانکها  شرایطی را برای احراز وام اعلام می کنند که عملا" امکان استفاده از تسهیلات بانکی برای شهروندان جامعه غیر ممکن به‌نظر می رسد. در واقع اجرای دستورالعمل ها از اهمیتی بالاتر از  خدمت رسانی که جزو اهداف اصلی بوده برخوردار می شوند .

 وی اظهار داشت: نکته دیگری که می تواند از مصادیق قالب گرایی در جامعه باشد تعاملات روزمره ماست، امروزه حضور در مهمانی‌ها حس خوب و خوشایندی را برایمان به ارمغان نمی آورد اما این دورهمی ها در گذشته همبستگی اجتماعی را تقویت می کرد و افراد نه تنها از مصاحبت با یکدیگر لذت می بردند بلکه مشکلاتشان را جهت گره گشایی به اقوام و دوستان بازگو می کردند و در شرایط دشوار  از همدیگر حمایت می کردند اما با تحلیل موقعیت در مناسبت های امروزی در می یابیم که میهمان و میزبان به شکل ضمنی و فعالانه ای در حال فخرفروشی و به نمایش گذاشتن شایستگی شان هستند و تلاش فراوانی می کنند که در فرصت بوجود آمده خود را برتر، شایسته تر و متمایز تر از دیگران جلوه دهند. امروزه نه تنها سعی  می گردد که مشکلات خانوادگی در جمع فامیل مطرح نگردد بلکه تلاشِ مدیریت شده ای اعضای خانواده  را وا می دارد که توانایی و  شایستگی هایشان را  به شکل مبالغه آمیزی به  نمایش بگذارند که این الگوی رفتاری به فاصله گرفتن اعضای فامیل از یکدیگر و  فردگرایی بیشتر در جامعه دامن زده است.

آب روشن در پایان خاطر نشان کرد: قدر مسلم قالب ها ابزاری هستند برای تسریع در رسیدن به محتوا و با حذف محتوا  این قالب ها دارای ارزش ذاتی نیستند. در واقع  قالب فرهنگی ، ابزاری است که روح جامعه را به‌ما نشان می دهد. اگر قالب گرایی بر محتوا گرایی چیره شود، امکان دست یابی به اهداف ارزشی غیر ممکن می شود و اوامر و نواهی دینی اثر معکوسی بر جای می گذارد، بجای اینکه دستورالعمل ها اثر مثبت داشته باشد اثر منفی بوجود می آورد و به ضد خودش تبدیل می‌شود. افزایش رفتارهای قالب گرا و ماهیت ستیز برای جامعه خطرناک بوده و موجب گسترش ریاکاری و بی اعتمادی مردم به نظام اجتماعی خواهد بود زیرا در جامعه ایی که  قالب گرایی رواج پیدا کند  دروغ پردازی زیاد می شود و انسان ها در تشخیص سره از ناسره دچار مشکل می شوند،همان چیزی که امروزه در جامعه شاهد گسترش آنیم.

 

نظر شما