به گزارش برنا-بعضی خبرها تلخند، مثل نیشتری برقلب فرو می روند و آن را خراش می دهند. مانند خبری که معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی چند روز پیش اعلام کرد. او گفته است ۱۰ هزار سالمند مجهولالهویه در کشور وجود دارد که از سوی خانوادههای خود طرد شدهاند و مسئولیت نگهداری آنها به گردن نهادهای حاکمیتی افتاده است . در این ارتباط چند نکته قابل تامل است:
یک – دراینکه این نهادها باید چنین افرادی را زیر چتر خود بگیرند، حرفی نیست و باید هم اینگونه باشد، که یکی از اصلی ترین وظایف دولت ها تامین رفاه اجتماعی است. اما مساله غیر قابل دفاع رفتار برخی از ما آدم ها با سالمندانمان است.
تردیدی نیست جای امن و راحت برای سالمندان در خانه و قلب ماست، اما باید بپذیریم نگهداری از سالمندان خانواده، امکانات می خواهد و صبوری و سعه صدر .چرا که دوران سالمندی شباهت های عجیبی به دوران کودکی ما دارد، با همان ناتوانی ها، ترس ها ، دلهره ها و نیاز به مراقبت ها و البته با این تفاوت که با هر روز قد کشیدن کودک از میزان این خصلت ها کم می شود ولی سالمندان با هر روز پیرتر شدن ، ناتوان ترمی شوند و به مراقبت بیشتری نیاز دارند .بنابراین باید درک کرد که گاه چاره ای جز رفتن به سرای سالمندان نیست وچه بسا افرادی که به هر دلیل امکان نگهداری از سالمند خود را ندارند و او را به سرای سالمندان می سپارند.
دو – حال اگرگریزی جز سپردن سالمند خود به سرای سالمندان نداشتیم،باید آنها را سر راه بگذاریم تا نهادی حمایتی او را از گوشه خیابان به سرای سالمندان ببرد و آنجا پشت پنجره به افق بیرنگ زندگی چشم بدوزند و مرگ را انتظار بکشند؟ چرا این همه بیرحم شده ایم ؟ اگر نمی توانیم سالمندان خود را در خانه نگه داریم موظیم او را آبرومندانه به سرای سالمندان بسپاریم و سرزدن به او را مانند نان شب بر خود واجب بدانیم . فراموش نکنیم به هر دستی بدهیم از همان دست می گیریم و با این کار چنین آینده تلخی را برای خود رقم می زنیم.
سه – با توجه به اینکه جمعیت کشور با شتاب رو به سالمندی در حرکت است، وظیفه حاکمیت است برای آینده آنها از همین حالا برنامه ریزی کند . بر اساس آمار اعلام شده از سوی معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی در کشور ما، مرز سالمندی ۶۰ سالگی است که این عدد در میانگین جهانی عددی حدود ۶۵ سال را نشان میدهد. همچنین در حال حاضر فقط ٨.۵درصد از افراد جامعه را سالمندان تشکیل میدهند که این رقم تا سال ۲۰۵۰به ۲۵ درصد خواهد رسید. بنابراین نباید منتظر رسیدن سال های آینده نشست و بحران سالمندی را نظاره کرد. باید از همین امروز برای جمعیت سالمند سال های پیش رو برنامه ریزی کرد تا این مشکل جمعیتی، کشور را با بحران مواجه نکند. پرسش اساسی در این رابطه این است مسئولان ذیربط در وزارت رفاه و سازمان بهزیستی و … تاکنون چه برنامه هایی را برای آینده این قشر تدارک دیده اند و چند سرای سالمندان در دست احداث دارند و چه بودجه ای برای این منظور اختصاص داده شده و چقدر برای آموزش مردم واصلاح سبک زندگی و تاخیر سالمندی هزینه کرده اند؟ نکند بحران سالمندی که سال هاست کارشناسان در باره آن هشدار می دهند ، مثل بسیاری از امور دیگر غافلگیرمان کند و ما همچنان اندر خم چند آیین نامه و بخشنامه باشیم که هرگز رنگ اجرا به خود نمی گیرد.