به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، منصورپورحیدری را باید به خاطر حضور بیش از پنجاه سال در باشگاه استقلال،تاریخچه این باشگاه دانست.
مدافع سالهای دور آبیها دراین تیم همه کار کرده است. بازیکن، مربی، سرمربی، سرپرست، مدیرفنی و عضو هیات مدیره باشگاه استقلال، عناوینی است که او به واسطه حضورش در کنار تیم استقلال به خود اختصاص داده است.
شاید اگر چنین شخصیتی در یک باشگاه اروپایی وجود داشت و بیمار میشد، کل شهر تحت تاثیر کسالت او قرار میگرفت اما در فوتبال ما اصلا به چنین افرادی توجه نمیشود.
برای مثال علی جباری، اولین پلیمیکر فوتبال ما بود و او گلزنترین هافبک فوتبال ملی به حساب میآید اما کدام تماشاگر استقلال یک شاخه گل برای او در بیمارستان برد؟ کسی که به معنای واقعی اسطوره استقلال است اما شاید کمتر هوادار استقلال این را بداند و حتی به دردودل او گوش کرده باشد!
یادمان نمیرود که برای ناصرحجازی هم همین ماجرا بود و عقاب آبی وقتی جان به جان آفرین تسلیم کرد تبدیل به اسطوره شد وگرنه تا زمانی که در بیمارستان نفس میکشید کسی اورا باور نکرد!
حال درمورد منصور پورحیدری هم این داستان تکراری، درحال تکرار است.
البته از مردمی که هرروز و هر ساعت درگیر مشغلههای زندگی هستند نمیتوان انتظار داشت کارخود را در این فشار بالای اقتصادی رها کنند و هرروز مقابل بیمارستان تجمع کنند یا به ملاقات پیر آبیها بروند اما آیا نباید از بازیکنان استقلال انتظار داشت به ملاقات کسی بروند که اگر نبود، باشگاه استقلالی هم بعد از انقلاب وجود نداشت؟!
تمرینات تیم استقلال در این چندروز تعطیل بوده و سوال اینجاست که بازیکن استقلال چرا 30دقیقه در سه روز تعطیلی تمریناتش برای بزرگ باشگاه وقت نداشته است؟!
بازیکنانی که اگر هزارتومان از قراردادشان کم شود، زمین و زمان را به هم میدوزند و تعصب به پیراهن آبی را به رخ کهکشانها میکشند، در زمانی که پدر استقلال روی تخت بیمارستان بستری بود، تعصبشان را با ماشینهای آنچنانی در کدام خیابان تهران جستجو میکردند؟
باید به هوادار آبی حق داد که بگوید در تیم استقلال تعصبی وجود ندارد، چرا که اگر حتی در بازیکن آبی پوش تعهد کاری هم وجود داشت در روزهای تعطیلی تمرینات حداقل 30دقیقه از زمان خودش را به موسپیدکرده این تیم اختصاص میداد تا حداقل در نظر هواداران وجهه خوبی داشته باشد!
شاید اصلا دلیل تعطیلیهای مکرر تیم استقلال همین عدم عِرق و علاقه به استقلال باشد! وقتی بازیکنی خودش را متعلق به جایی نداند مشخصا دل به تلاش نمیدهد. کافی است تلاش متعصبان امروزی را در هفت هفته سپری شده بررسی کنیم. برای مثال نفت آبادان در ده دقیقه خواست و باخت را با برد عوض کرد اما چطور بازیکنان استقلال در هفت هفته نتوانستند بردی بگیرد که سکونشینانشان دلگرم شوند؟!
زمانی تیم استقلال بازیکنانی داشت، که حتی حاضر بودند با پای برهنه برای تیمشان بازی کنند و به همین خاطر این تیم قهرمان میشد و جام میگرفت. به همین خاطر اکنون روی پیراهن این تیم دوستاره حک شده تا استقلالیهای جدید به آن افتخار کنند اما اکنون اگر روی استوک بازیکن مارک معروف نباشد، او حاضر به بازی نیست!
عدم حضور بازیکنان استقلال بر بالین منصورپورحیدری هیچ توجیهی ندارد و در بین هواداران استقلال قطعا این ماجرا به تلخی ثبت خواهد شد.
حتی اگر آنها تمریناتشان هم تعطیل نبود بازهم میتوانستند به عیادت پورحیدری بروند اما شاید بیماری او برای استقلالیهای جدید، مساله مهمی نبوده که کسی به بیمارستان ایرانمهر نرفت...