به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا, روزنامه همدلی نوشت: از اقدامات دهدشتی در مجلس میتوان به ورود به پروندههای بابک زنجانی، سعید مرتضوی در تامین اجتماعی و دکلهای نفتی گم شده اشاره کرد. میگوید با تغییر مجلس پروندههای بلاتکلیف هنوز وضعیتشان مشخص نیست و کمیسیونها باید به آن وارد شوند. در عین حال او از اینکه افرادی در مجلس جدید پیگیر این وضعیتها هستند خوشحال است، ولی میگوید که به عنوان فرد مطلع در این پروندهها مجلس و قوه قضاییه اطلاعاتی از او نخواستهاند. به هرحال او در زمان مجلس دهم مشاور وزیر بهداشت است و افراد زیادی جای دهدشتی را در مجلس گرفتهاند. اما شاید بتوان گفت سختی کار او در مجلس گذشته بیشتر از نمایندگان اصلاحطلب کنونی است. در مجلس نهم کمتر افرادی بودند که او را همراهی کنند و این تفاوت او با نمایندگان اصلاح طلب مجلس دهم است. دهدشتی در گفتوگو با همدلی میگوید که نمایندگان باید فکری برای جنبه نظارتی مجلس کنند. به اعتقاد او مجلس عملا یک تریبون است. در ادامه متن گفتوگوی همدلی با او را میخوانید.
آنطور که شما نشان دادهاید یکی از دغدغههایتان در دوره نمایندگی مبارزه با فساد بوده است. این روزها بسیاری از سیاسیون کشور درباره فساد سیستماتیک هشدار میدهند. به نظرتان علت را در کجا باید پیدا کرد؟
مهمترین دغدغههای مردم بحث تبعیضها و بیعدالتی و در راس آن رانتهایی است که در فضای اقتصادی وجود دارد. متاسفانه این قضیه معطوف به جناح خاصی هم نیست. یعنی وقتی ما دقت میکنیم میبینیم که این بحثها به افرادی برمیگردد که رد پایشان در همه دولتها دیده میشود. این افراد خود را در حاشیه امنی مخفی کردهاند. واقعیت این است که مردم با مشاهده مسائلی از قبیل فساد و رانت از نظام فاصله میگیرند. اعتقادات مذهبی ما هم به مبارزه با فساد و بهویژه فساد در حاکمیتی تاکید دارد. بارها تاکید شده است که اگر مسئولی مرتکب بیعدالتی و فساد شد، شدیدتر از دیگران با او برخورد کنید و حتی آنهارا به مردم معرفی کنید و آبروی آنهارا بریزید تا درس عبرت شوند. این واقعیتی است که ما از آن غفلت کردهایم. در واقع باید برویم ببینیم سیستمهای نظارتی ما چه میکنند. ما اعتقادمان این است که اگر برخوردی نمیشود اشکالی وجود دارد.
من معتقدم بسیاری از مباحث فساد نگرانکننده است. گاهی بعضی پروندهها ابتدا رسانهای میشوند و سپس دستگاههای نظارتی به آن ورود پیدا میکنند که این خود جای تاسف دارد. سیستمهای نظارتی باید آنقدر قوی باشند که پیش از همه به پروندههای فساد ورود پیدا کنند. چگونه میشود که در مسائل سیاسی ما سیستمهای نظارتی به شدت برخورد میکنند، اما در مسائل اقتصادی محتاط و محافظهکار میشوند؟
به نظر شما مجلس چقدر میتواند در این مسئله ورود پیدا کند؟
ایرادی که من به شخصه دارم این است که یکی از بخشهای عمده نظارتی ما مجلس است. یعنی این ضعف عمدهای است که در مجلس وجود دارد. همین که میگوییم مجلس در راس امور است، یعنی مجلس قدرت بسیار زیادی دارد. یکی از وظایف مجلس نظارت است. اول نظارت و سپس قانونگذاری. به اعتقاد من در این برهه زمانی نظارت مهمتر از قانونگذاری است. ما قوانین خوب زیادی تصویب میکنیم، اما عملا اجرا نمیشود. اینکه اجرا نمیشود، یعنی نظارت ما ضعیف است و با موارد فساد برخورد نمیشود.
مشاهده میکنیم تحقیق و تفحصهایی که در 9دوره مجلس صورت گرفته نهایتا به قوه قضاییه میرود. اما تا به حال این تحقیق و تفحصها بازخوردی نداشتهاند. این یعنی اشکال اساسی از مجلس است که چرا ساختار قوی ندارد و دیگر آن که اصلا خبر ندارد که نتیجه این تحقیق وتفحصها چه بوده است. حالا انتظار هم داریم که کسی کار نظارتی انجام دهد؟ مجلس به اعتقاد بنده که پیگیر چند تحقیق و تفحص بودهام عملا یک رسانه و تریبون قوی است. البته آن هم بعد از رسانههای دیگر قرار میگیرد. یعنی بعضا رسانههای دیگر مسائلی را مطرح و سرنخ میدهند و بعد مجلس دنبال میکند. از سوی دیگر در جامعه انتظار میرود که با فساد برخورد صورت بگیرد که متاسفانه برخوردی صورت نمیگیرد. مثلا در مورد تامین اجتماعی و بابک زنجانی که من درگیر آن بودم ،میتوانم بگویم هیچ خبری نشد. یعنی اصلا اینطور نیست که مجلس در راس امور باشد.
در زمینه مبارزه با فساد چه اتفاقی باید بیفتد که مجلس در راس امور قرار بگیرد؟
باید در بعد نظارتی تحقیقات و بازنگری جدی صورت بگیرد. باید مجلس نیم نگاهی به قبل داشته باشد که بعد نظارتی آن چگونه انجام گرفته و چه بازخوردی داشته است. اگر بازخوردی در این قضیه نداشته به نظر من نمایندگان نه وقت خود را برای تحقیق و تفحص صرف کنند و نه هزینه بیتالمال صرف شود. البته این ایراد هم بیشتر به هیات رئیسه برمیگردد. هیات رئیسه ارادهای جدی ندارد که بحثهای تحقیق و تفحص و نظارتها نهایی شود و جامعه بازخورد آن را ببیند.
به حاشیه امن بعضی از افراد فاسد اشاره کردید. این حاشیه امن چگونه شکل میگیرد؟
یک سری افراد سودجویی هستند که همیشه بلبشوها را فرصت میدانند. مثلا در فضای تحریم زمینههای فساد راحتتر فراهم شد. چرا که عدم شفافیت در این موقعیتها بیشتر میشود. مشکل عمدهای که داریم هم به شفافسازی برمیگردد. یعنی اگر شفافسازی در کشور ما نهادینه شده بود خیلی از مسائل به اینجا نمیرسید. در بحث فیشهای نجومی، واگذاریهای غیرقانونی املاک و ... همه به خاطر عدم شفافسازی است. اگر اینها برای مردم عیان بود و مردم راحت میتوانستند به اطلاعات دسترسی داشته باشند، جلوی خیلی از مسائل در همان ابتدا گرفته میشد. اتفاقا یکی از کارهای درستی که مجلس هشتم انجام داد تصویب دسترسی آزاد به اطلاعات بود. اما در دولت آقای احمدینژاد هیچ ارادهای به اجرای این قانون نبود. در دولت آقای روحانی حرکتهای خوبی صورت گرفته، اما هنوز جای کار دارد. به نظرم اگر این قانون اجرا شود قراردادها و حقوق شفاف میشوند و رسانهها هم به راحتی میتوانند تجزیه و تحلیل کنند. اما اگر رسانهها ترس، واهمه و محافظهکاری داشته باشند و سیستم به جای برخورد با فساد با منتشرکننده اطلاعات برخورد کند، اصلا وجهه خوبی ندارد و باعث بیاعتمادی میشود. حرکتی هم که آقای توکلی کردند و دیدهبان عدالت و شفافیت را راه انداختند حرکت بسیار خوبی است، اما باید تشکلهایی که به بحث شفافسازی کمک میکنند تقویت شوند. جالب اینجاست که مردم برای دیدهبان شفافیت در بحث املاک نجومی اطلاعات میفرستادند. این یعنی مردم اعتماد کردند. خیلی بد است که مردم و رسانهها اعتماد و حاشیه امن را نداشته باشند. ما در دورههای مختلف شاهدیم که مجلس یا دستگاههای نظارتی مختلف خود را درگیر یک سری حواشی کردهاند و خودنظارتی آنها کمرنگ شده است. چون هر دستگاه نظارتی ابتدا باید روی خود نظارت داشته باشد. مثلا وقتی ما یک قاضی مسئلهدار در دستگاه قضایی داشته باشیم، یا به تعبیر رئیس قوه قضاییه قاضی فاسد در مجموعه وجود داشته باشد، اصلا قابل قبول نیست. خب چرا باید این مسائل وجود داشته باشد. در صورتی که سیستم خود را باید آنقدر پالایش کند که اعتماد مردم جلب شود. متاسفانه برخی افراد فاسد در بعضی سیستمهای نظارتی مختلفی نفوذ کردهاند و حاشیه امنی دارند. این افراد هم در لوای جریانات مختلف سیاسی همدیگر را پیدا میکنند.
به نظرتان این حاشیه امن در چه زمانهایی بیشتر شده و میشود؟
من معتقدم این حاشیه امن وجود داشته، اما آنچه که ما رصد کردیم این بود که در زمان دولت گذشته بیشتر شد. بخشی از این به ناکارآمدی مدیران برمیگردد. وقتی شما مدیر شایستهای را در راس کار قرار نمیدهید، طبیعتا باید انتظار داشته باشید در زیرمجموعه شما تخلفاتی صورت بگیرد و نظارتها ضعیف شود. بحث تحریمها هم همانطور که گفتم به غبارآلود بودن فضای اقتصادی کشور هم کمک کرد.
برنامهمحور بودن هم خودش میتواند با نظارت رابطه داشته باشد؟
خیلیها در فضای غبارآلود راحتتر میتوانند کار خودشان را انجام دهند. آنها به زعم خودشان برنامههایی پیشبینی می کنند که چارچوبی ندارد. یکی از اشکالات دوره قبل برنامهریزی است که در دولت گذشته مشاهده کردیم سازمان مدیریت و برنامهریزی منحل شد. طبیعی است که در هر مجموعهای باید آدم سالم در راس قرار بگیرد. دوم اینکه سیستم برنامه داشته باشد و دیگری شفافیت. در کنار اینها نظارت هم باید وجود داشته باشد. وقتی سیستمی برنامه نداشته باشد، نمیتوان آن را رصد کرد که طبق برنامه حرکت کرده یا نه. چنین سیستمی سلیقهای عمل میکند. در واقع در دولت قبل همه زمینهها برای فساد فراهم بود.
فرمودید در دولت جدید حرکتهای خوبی صورت گرفته. لطفا به صورت مصداقی بفرمایید دولت آقای روحانی چه اقداماتی انجام داده است.
دقیق یادم نمیآید، اما یادم است که دولت در حال تدارک آییننامههایی بوده است. ظاهرا آییننامههایی هم به چند وزارتخانه ابلاغ شده بود که قراردادها، شرایط آن و کسانی که برای آنها شرکت میکنند شفاف شود. تا جایی که من در جریان هستم اینها در مرحله اجرایی است.
بگذارید کمی هم به مجلس گذشته برگردیم. پرونده بابک زنجانی، تامین اجتماعی و دکلهای نفتی از پروندههایی بود که شما پیگیر آن بودید. آقای پارسایی عضو کمیسیون اصل 90 مجلس اخیرا گفتهاند که مضاف بر دکل نفتی که سال گذشته گم شدن آن مشخص شد یک دکل نفتی دیگر گم شده است. شما هم قبلا به این اشاره کرده بودید. آیا فقط دو دکل نفتی گم شده است؟
ما بحثی درباره شرکت تاسیسات دریایی داشتیم که عمده سهم آن از صندوق بازنشستگی و وزارت نفت بود. گزارشهایی در زمینه گم شدن دکلهای نفتی به ما رسید. این دکلها در دولت دهم گم شدند. مجلس نهم استارت تحقیق و تفحص از شرکت تاسیسات دریایی را زد. متاسفانه بعدا به خود کمیسیون انرژی ارجاع شد که کمیسیون درباره آن جدی نبود و مسئله را پیگیری نکرد. بعد هم که به اواخر مجلس رسید هیات رئیسه دیگر همکاری
نکرد.
در مجموع چند دکل گم شده است؟
دو سه مورد گم شده است. یکی از بحثها در این رابطه شرکتهای صوری است که در مجموعه تاسیسات دریایی شکل گرفت و منابع خارج شدند. شاید به جرات بتوانم بگویم دکلهای نفتی فقط 10 درصد تخلفاتی بود که در این مجموعه صورت گرفت. هنوز هم پرونده آن باز است. من خیلی خوشحال شدم که آقای پارسایی پیگیر مسئله هستند، اما به نظر میرسد دوباره باید همه پروندههای بلاتکلیف در کمیسیونها پیگیری شوند.
آقای پارسایی یا دیگر نمایندگان درباره این مسائل تا حالا با شما به عنوان یک فرد مطلع صحبتی کردهاند؟
ما که نمیتوانیم خودمان را تحمیل کنیم. نمایندهها باید ما را دعوت کنند. ولی در کل صحبتی نشده است.
درباره پرونده بابک زنجانی چطور، آیا به قوه قضاییه اطلاعات دادهاید؟
نه. قاعدتا باید از ما اطلاعات میخواستند، چرا که ما در باره زنجانی داخل کمیسیون اطلاعات زیادی داشتیم و صحبتهای ضبط شده در کمیسیون وجود داشت، اما کسی از ما چیزی نخواست.