به گزارش خبرگزاری برنا، سالهای زیادی از زمانی که در شب یلدا و عموها و خالهها دورهم جمع میشدند و در کنار کوچکترها به حافظ تفأل میزدند نمیگذرد شاید امروز خبری از دورهم جمع شدنهای پرجمعیت نباشد شاید دیگر حتی بسیاری از مردم شب چله خود را پشت میزهای کار بگذرانند شاید حتی سهم برخی دیدن پستهای تبریک و شادباش آخرین روز پاییز درگوشی باشد؛ اما همین کم هم نشان از اهمیت آن در فرهنگ مردم دارد.
اما این شب چله که تنها یک دقیقه سرنوشتش را از شب دیگر متمایز کرده از کجا آمده است؟
در زمستان دو چله داریم چله بزرگ و چله کوچک، چله بزرگ از آغاز زمستان که برابر است با آغاز دیماه شروع میشود و مدت آن چهل روز است و چله کوچک زمستان که از شب دهم بهمنماه تا پایان بهمن ادامه دارد و مدت آن بیست روز است. چله زمستانی هم که گاهی به کنایه از زمستان سخت از آن یاد میکنیم همان چله بزرگ است.
آیین شب چله از کجا آمده است؟
به گفته دکتر الهام باقری استاد دانشگاه شب چله به میتراییسم و آیین مهرپرستی بازمیگردد. قدمت این آیین در ایران به بیش از پنج هزار سال میرسد. طبق این آیین در آخرین روز پاییز که بلندترین شب سال است خورشید یا همان مهر متولدمی شود و این زمینه جشن بزرگی برای ایرانیان باستان بود.
جالب است بدانیم که نیاکان ما پنج هزار سال پیش توانسته بودند تفاوت یکدقیقهای شب چله نسبت به دیگر شبهای سال را محاسبه کنند. نکته جالبتر اینکه دلیل باور آنان بر تولد خورشید در شب چله هم یک دلیل علمی است آنهم محل قرارگیری زمین در وضعیتی که فاصله زیادی از ماه دارد و بهنوعی در تاریکی بسیار شب سرانجام خورشید متولد میشود.
میتراییسم یکی از آیینهایی است که در بین رومیها و اروپاییان بسیار رسوخ کرد حتی بسیاری از مراسمهایی که امروز موردتوجه جهانیان است برگرفته از این آیین است.
این استاد دانشکده از دورانی میگوید که شب چله برای اروپاییان هم اهمیت یافت البته به شکلی دیگر با باوری متفاوت، در دوره اشکانیان آیین مهرپرستی حتی در تاریخ تولد حضرت مسیح هم تأثیر گذاشت، بهطوریکه مسیحیانی که باور بر مرگ مسیح نداشتند و اعتقادشان به عروج آن حضرت بود بهنوعی تولد او خورشید را یکی دانستند.
تا صدها سال پس از دوره اشکانیان روز تولد مسیح و شب چله در یک تاریخ و امروز هم با اندک تغییری میتوان متوجه این اتفاق بود. درواقع مسیحیان تولد مسیح را به تولد خورشید نسبت دادهاند.
شاید این تنها نشانه رسوخ آیین میتراییسم در میان مسیحیان و همچنین اروپاییان نباشد اما نشانه خوبی بر تأثیر شب چله بر فرهنگ آنان است.
درباره باورهای مردم در مورد شب چله میتوان گفت که دو باور میان مردم حاکم است اول باوری که دکتر معین هم در کتاب خود به آن اشارهکرده است. طولانی بودن این شب نسب به دیگر شبهای سال و شوم بودن که باعث شده مردم نخواهند بهتنهایی آن را بگذرانند و با خوردن نعمتها و جمع شدن دورهم آن را سپری میکنند.
دوم طرز فکری که این فروغی به آن اشاره میکند و شاید بیشتر مردم بدون اطلاع از ریشه آن از آن پیروی میکنند. طبق گفته فروغی جشن شب چله جشنی برای زایش خورشید است و حضور خشکبار و خوراکیهای مخصوص آن فصل و همچنین میوههایی که به فصلهای گرم اختصاص دارد نشان از اهمیت این جشن میان مردم دارد.
اما شب چله رسم و رسومات دیگری به غیر خوردن خشکبار و میوه هم دارد. مهمترین رسم رایج در تاریخ در شب چله نقالی بوده است.
پیش از اسلام در شب چله مردم برای گذراندن این شب به خواندن و نقل خداینامه و دیگر داستانهای پهلوانی میپرداختند. در دورههای پس از اسلام شاهنامهخوانی از مراسمهای مهم این شب شد؛ که هنوز اقوام کرد و بختیاری اهمیت خاصی به این رسم میدهند.
پس از قرن هشتم پای تفأل زدن با حافظ به رسومات این شب و جشن باز شد. بد نیست بار دیگر برای یادآوری قدمت این شب بدانیم که نام شب چله در شعرهایی از قرن چهارم هجری آمده است و البته پیش از آن با ایرانیان شاعر نشده بودند یا اینکه شعری از آنان بهجا نمانده.
همچنین نکته پراهمیت دیگر این است که بدانیم واژه شب یلدا یک واژه غیر ایرانی است و شب چله بهترین نام برای این شب باستانی است.