پرفسور پرویز کردُوانی، جغرافیدان و پدر کویرشناسی ایران، در گفتوگو با خبرنگار محیط زیست و میراث فرهنگی خبرگزاری برنا، با اشاره به مصرف شدن 85 درصد از سفرههای زیرزمینی کشور، گفت: در عصری که کشور پا به مدرنیته گذاشت، در زمینه برداشت آب از 3 تکنولوژی غرب الگو برداری و استفاده کرد، اما ضربهای که این الگوبرداری به ما وارد کرد این بود که بدون یادگیری شیوه درست استفاده و فرهنگ سازی در این باره، این تکنولوژیها وارد کشور شد.
وی افزود: در زمانهای گذشته برای برداشت آب و کشاورزی، قناتها وجود داشتند اما با ورود تکنولوژیهای جدید این قناتها جای خود را به چاههای عمیق و نیمه عمیق موتوری دادند و از سدسازی و کانال کشی برای توسعه کشاورزی استفاده شد، در واقع ما در یک دوره، چاه و سد را عامل توسعه پنداشتیم، تا جایی که اگر کسی از کاسه و کوزه برای حمل آب استفاده میکرد، او را غیر متمدن پنداشته و تمدن را در استفاده از آب لوله کشی شده و شیر و شلنگ میپنداشتیم.
پروفسور کردُوانی در ادامه اظهار کرد: این تکنولوژیها پا به عرصه گذاشتند بدون اینکه قبل از ورود آنها فرهنگ سازی و آموزشهای لازم در این باره صورت گرفته باشد، بنابراین ما هرگز متوجه نشدیم چگونه از آب استفاده کنیم تا به اتمام نرسد.
وی با اشاره به پیشرفت تکنولوژی های برداشت آب و روند گسترش چاههای عمیق و نیمه عمیق، گفت: گسترش این چاهها تا جایی افزایش پیدا کرد که در دهه 40 تا 55 تعداد این چاهها به بیش از 2 برابر رسید و با حفر بیش از حد این چاهها، به مرور زمان سطح آب کاهش پیدا کرده و این کاهش سطح آب، چندین مسئله را به وجود آورد.
وی ادامه داد: زمانی که دولت مشاهده کرد حجم آب کم شده است، طی قانونی استفاده از آب و حفر چاهها را اولویت بندی کرد، به این ترتیب که اولین اولویت را به مصارف آبهای شُرب، پس از آن آبهای صنعتی و در نهایت استفاده آب در مصارف کشاورزی داد؛ در پی این اولویت بندی، در بیشتر دشتهای کشور حفر چاه ممنوع شد و این مسأله باعث شد تا جوانانی که در روستاها زندگی میکردند به دلیل کمبود آب در روستاها نتوانند حرفه کشاورزی را پیش گرفته و برای دستیابی به شغل و زندگی بهتر به شهرها وارد شده و زیر بار مشکلات شهر، کمر خم کرده و به تکدیگری و مشاغل کاذب روی آورند.
این جغرافیدان در ادامه و با اشاره به دیگر مشکلات حفر بی رویه چاهها و کم شدن سطح آب، تصریح کرد: با زیاد شدن تعداد چاه های عمیق، چاه هایی که برای رسیدن به آب باید 600 متر آن ها را حفر میکردند، حجم آب موجود در سفره های زیرزمینی هر روز کمتر از روز قبل شده و این سفره ها خالی و خالی تر شدند و در واقع چاهها از طریق غارت آب، سرطان قناتها شدند، یعنی هرکجا که چاه رفت، قنات خشک شد.
وی ادامه داد: از طرفی دیگر حفر چاهها باعث شد تا آب های شور به آب های شیرین راه پیدا کرده و روستاها از طرفی با کمبود آب شُرب شیرین و از طرفی دیگر با کاهش کمیت و کیفیت محصولات کشاورزی مواجه شوند، زیرا پرورش یافتن بسیاری از محصولات کشاورزی در گرو آبیاری با آب شُرب شیرین است و به همین دلیل آب شُربی که با نمک مخلوط شده بود، ضربه زیادی به بهره برداری از محصولات کشاورزی وارد آورد.
پروفسور کردُوانی در ادامه ضمن بیان اینکه نشست آب ضربات بسیار زیاد دیگری به کشور وارد می کند، اذعان کرد: نشست زمین همچنین باعث شکسته شدن لوله های گاز، از بین رفتن آسفالت ها، خم شدن دکل ها، کج شدن پلها (از جمله سی و سه پل) و از بین رفتن جاده و اتوبانها نیز می شود، همچنین دشتهایی که دچار نشست آب میشوند، هرچقدر هم که در آنها بارندگی اتفاق بیفتد، آب حاصل از باران نمیتواند به درون زمین نفوذ کند زیرا زمین سخت شده و دیگر توانایی جذب آب را نخواهد داشت، به همین دلیل است که آب بسیاری از سفرههای زیر زمینی به اتمام رسیده و با وجود بارندگیهایی که رخ میدهد، این کمبود آب جبران نمیشود.
وی در پایان هشدار داد: با این روند پیش گرفته شده در زمینه استفاده از آب و مدیریت غلط آن، علارغم پیشبینیهای انجام شده مبنی بر اتمام آب کشور در طی20 سال آینده، در آیندهای بسیار نزدیکتر کشور با خشکسالی مواجه خواهد شد.