«خاطرات باب دیلن» به ایران رسید/ تصویری واقعی از جامعه آمریکا

|
۱۳۹۵/۱۲/۲۸
|
۱۵:۴۷:۵۲
| کد خبر: ۵۳۶۴۴۲
«خاطرات باب دیلن» به ایران رسید/ تصویری واقعی از جامعه آمریکا
کتاب «وقتی حالت بده کسی سراغت رو نمی‌گیره» جلد اول خاطرات باب دیلن با ترجمه محمدعلی برقعی توسط انتشارات دنیای اقتصاد منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاری برنا، کتاب «وقتی حالت بده کسی سراغت رو نمی‌گیره» جلد اول خاطرات باب دیلن به تازگی با ترجمه محمدعلی برقعی توسط انتشارات دنیای اقتصاد منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب طی روزهای پایانی اسفندماه ۹۵ چاپ شد و عرضه آن در کتابفروشی‌ها آغاز شده است.

پیش از این ترجمه ترانه‌های باب دیلن در قالب دو جلد توسط انتشارات گل آذین منتشر شده است و حالا ترجمه جلد اول خاطرات این ترانه سرا و خواننده که چند ماه پیش برنده جایزه نوبل ادبیات شد، به چاپ رسیده است. این چهره را برجسته ترین و تاثیرگذارترین ترانه سراهای نیم قرن اخیر آمریکا می‌دانند که شعر و ترانه، پاره جداناشدنی تاریخ و فرهنگ آن است.

دیلن، زبان و صدای تازه‌ای به کالبد بی‌جان موسیقی همه پسند دهه ۶۰ آمریکا دمیده و ترانه‌هایش حاصل تفکر و ذهنیت شخصی‌اش بوده‌اند. اما مردم فکر می‌کردند دیلن از اعماق دل آن‌ها می‌خواند. لقب‌هایی مانند «صدای نسل نو» به همین دلیل به او اعطا شده است. باب دیلن، موسیقی فولک را از انحصار عده‌ای خاص که بیشتر به شکل سنتی راجع به ملوان‌ها و سربازها می‌خواندند، بیرون آورد. او سبک فولک _ راک را آفرید و با باب کردن آهنگ‌های طولانی، جوانان را به سمت شعر کشاند.

باب دیلن، علاوه بر موسیقی و شعر، در حوزه نقاشی، نویسندگی و فیلم سازی هم تجربیاتی داشته و توانسته جوایزی چون اسکار، گلدن گلوب و گرمی‌را در کارنامه خود ثبت کند. دلیل آکادمی‌نوبل هم برای اعطای جایزه نوبل ادبی به دیلن، بیان شاعرانه تازه از دل سنت ترانه سرایی آمریکا اعلام کرد.

کتاب «وقتی حالت بده کسی سراغت رو نمی‌گیره» شامل جلد اول زندگی نامه این چهره آمریکایی، از عناوین مجموعه «زندگی نامه» انتشارات دنیای اقتصاد به چاپ رسیده است. باب دیلن در این کتاب، تنها از خود و خاطراتش نمی‌گوید. او با زبان خاص خود، که مترجم اثر گفته سعی کرده آن را حفظ کند، حال و هوای جامعه ای را که در آن می‌زیسته و شکوفا شده، اخبار روز و شرایط سیاسی را شرح داده است.

این کتاب ۶ بخش دارد که به ترتیب عبارت اند از: آماده شدن برای اجرا، سرزمین از دست رفته، صبحی دوباره، ای رحمت، رود یخ، باب دیلن به روایت تصویر

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

یه خط از یکی از ترانه‌هام رو خوند که می‌گه «خوبی پشت درهای خونه ش قایم شده» و ازم پرسید که واقعا این طور فکر می‌کنم یا نه. گفتم گاهی اوقات اون جوری به نظرم می‌رسه. یه بار به ذهنم رسید که ازش راجع به گینزبرگ کورو و کرواک بپرسم که خیلی مد شده بودن و تو بورس بودن، اما دیدم سوال بیخودیه. سوال کرد کارهای سافو و سقراط رو خوندم یا نه. گفتم نه، نخوندم و همون سوال رو راجع به دانته و دان پرسید. گفتم یه کم. گفت نکته ای که باید راجع به اونها یادم بمونه اینه که همیشه از همون جایی خارج می‌شی که ازش وارد شده بودی.

مک لیش گفت که فکر می‌کنه من یه شاعر واقعی هستم و کارهام معیار سنجش نسل‌های بعدی هست، که من یه شاعر بعدازجنگ عصر آهن هستم ولی ظاهرا از دوران گذشته یه چیز ماوراءالطبیعی به ارث بردم. ترانه‌هام رو تحسین می‌کرد چون خودشون رو با جامعه قاطی می‌کردن، با هم کلی اخلاق‌ها و نقاط مشترک داشتیم و به یه سری مسائل، مثل همدیگه، اهمیت نمی‌دادیم. یه بار عذرخواهی کرد و از اتاق رفت بیرون. از پنجره بیرون رو نگاه کردم. آفتاب عصر داشت غروب می‌کرد و پرتو مبهمی‌انداخته بود روی زمین. یه خرگوش با سرعت از میون خرده چوب‌های پخش و پلا کنار پشته هیزم رد شد. وقتی برگشت همه چی مثل قبل شد. مک لیش حرف‌هاش رو ادامه داد. بهم گفت که هومر، نویسنده ایلیاد، یه بالاد نویس کور بوده و معنی اسمش می‌شه «گروگان». همین طور بهم گفت که هنر با تبلیغات فرق داره و فرق بین تاثیراتشون رو برام شرح داد. ازم پرسید شعرهای شاعر فرانسوی فرانسوا ویون رو خوندم یا نه، جواب دادم که خوندم، و اون گفت که تاثیر جزئی روی شعرهام داشته. آرچی راجع به فرم‌ها و تکنیک‌های مختلف شعر صحبت کرد.

این کتاب با ۲۹۵ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۰۰ هزار ریال منتشر شده است.

نظر شما