رضا شاهرودی در گفتگو با برنا:

امیدوارم پرسپولیس ضمن قهرمانی در لیگ برتر در آسیا هم بدرخشد/ بهترین آرزوها را برای مردم ایران دارم

|
۱۳۹۶/۰۱/۰۵
|
۰۸:۰۰:۰۰
| کد خبر: ۵۳۶۹۰۲
امیدوارم پرسپولیس ضمن قهرمانی در لیگ برتر در آسیا هم بدرخشد/ بهترین آرزوها را برای مردم ایران دارم
بازیکن پیشین پرسپولیس گفت: بازیکن چپ‌پا در کل کم داریم و خوب‌های این بازیکنان معمولا در پرسپولیس بوده‌اند.

به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، از سمت چپ که پا به توپ می‌شد، یک ورزشگاه برای سانترهای استثنایی‌اش نیم‌خیز می‌شد. در دوره 2 ـ5 ـ3 و فوتبال بکش و بزن، داشتنش برای هر تیمی نعمت بود. نفوذهایش آن‌قدر زهردار بود که او را با چپ‌پای طلایی فوتبال ایتالیا قیاس می‌کردند؛ رضا مالدینی، شاید گویاترین لقب برای چپ‌پایی بود که خیلی‌ها معتقدند هنوز کسی روی دستش نیامده است.

در سال‌های سبیل و مدل‌موهای ساده و شلوارهای پارچه‌ای گشاد، با آن موهای بور لخت واکاشی‌زومایی‌اش حسابی متمایز بود. خودش می‌گوید خیلی از این‌که «بچه خوشگل» صدایش می‌زدند، کیف می‌کرده. بچه خوش‌قیافه و با استعداد محله امامزاده حسن تهران، حالا مدت‌هاست کفش‌ها را آویزان کرده و رفته به دنیای ساخت‌وساز، هرچند نیم‌نگاهی به نیمکت تیم مورد علاقه‌اش هم دارد. با این پیشینه و شرح‌حال، در ادامه گفتگوی ما را با رضا شاهرودی می خوانید:

*آغاز دوران فوتبالی رضا شاهرودی به چه شکلی رقم خورد؟

من نیز همانند بسیاری از فوتبالیست‌ها فعالیتم را از زمین‌های خاکی و در محله امامزاده حسن آغاز کردم. معلم ورزش دوران تحصیل من نیز در رشد فوتبالی‌ام تأثیر زیادی داشت و جا دارد همین جا از او تشکر کنم. او من را به تیم صنعت و معدن معرفی کرد و از همان جا کارم را آغاز کردم.

*چه شد که به پرسپولیس آمدی؟

از صنعت و معدن به تیم کشاورز رفتم. این تیم بازیکنان بزرگی مثل حمید علیدوستی و سیروس قایقران را به خدمت گرفته بود. آن موقع یک بازی با تیم بانک تجارت داشتیم که افشین پیروانی و علی دایی در آن تیم بازی می‌کردند، علی پروین این مسابقه را نگاه می‌کرد که او از عملکرد من خوشش آمده بود به همین خاطر به دوستان خود گفته بود با من صحبت کنند تا فردا به نمایشگاه سورتمه که در هفت تیر قرار داشت بروم، آنجا اعلام کردند چه چیزی را باید امضا کنم و به خاطر اینکه به پرسپولیس خیلی علاقه داشتم فورا از این مسئله استقبال کردم. این جریان بود که باعث شد من به پرسپولیس بیایم.

*آیا واقعا از بچگی علاقه داشتی به عضویت پرسپولیس دربیایی یا اینکه مثل خیلی‌ها به خاطر هواداران این مسئله را بیان می‌کنی؟

من در اوج فوتبالم پیشنهادهای زیادی از سپاهان و ابومسلم داشتم و وقتی استانکو به سپاهان رفت از من درخواست کرد به این تیم بیایم اما هیچ‌وقت این کار را نکردم و این نشان می‌دهد من پرسپولیسی هستم.

*چرا پیراهن شماره 16 را انتخاب کردی؟

قبل از من در پرسپولیس آقای انصاری‌فرد این پیراهن را به تن می‌کرد. زمانی که به پرسپولیس می‌آمدم به انصاری‌فرد خیلی علاقه داشتم. او 3- 4 ماه با ما تمرین کرد اما ترجیح داد از فوتبال خداحافظی کند وقتی قصد رفتن داشت از او اجازه گرفتم که می‌توانم لباسش را به تن کنم که او اعلام کرد اتفاقا کار خوبی انجام می‌دهم و از تصمیمم استقبال کرد. در تیم ملی هم این پیراهن را به تن می‌کردم و این 16 همیشه با من بود.

*کلا بازیکنان چپ پا در ایران حاشیه‌ها و بدشانسی‌های بسیار زیادی داشتند.

بازیکن چپ‌پا در کل کم داریم و خوب‌های این بازیکنان معمولا در پرسپولیس بوده‌اند. بازیکنان چپ پا چون کم هستند، خاص هستند و حاشیه هم زیاد به سراغ آنها می‌آید، مجتبی محرمی، من، منافی و مهرداد میناوند همیشه دچار مشکل می‌شدیم.

‌*اولین بار چه زمانی به شما لقب رضا مالدینی را دادند؟

اولین بار در زمین کارگران تمرین می‌کردیم و فردی به نام سعید جهانگیری که اکنون مربی شده است این لقب را به من داد. آنها در قسمت هواداران آتشی پرسپولیس می‌نشستند و به من این لقب را او داد. خودم هم این لقب را دوست داشتم. مالدینی آن زمان یکی از بهترین‌های دنیا بود و هر کسی هم که جای من بود از این مسئله استقبال می‌کرد. پست ما یکی بود و از لحاظ چهره‌ای نیز شباهت‌هایی به هم داشتیم.

*در دوران فوتبالی با بدشانسی‌های زیادی هم روبرو شدی؟

قسمت بود و نمی‌توان کاری کرد، در جام جهانی با هامبورگ به توافق رسیده بودیم و کارمان تمام شده بود. آن اتفاق‌هایی که قبلا افتاده بود و برخی از بازیکنان به خارج رفته بودند و روی سکوها قرار می‌گرفتند ذهنیت بدی را در اذهان آنها به وجود آورده بود. هامبورگی‌ها می‌خواستند مطمئن شوند که من بازیکن فیکس ایران هستم. متأسفانه روز قبل از بازی با یوگسلاوی حمید استیلی در صحنه‌ای روی پای من افتاد و مچم ورم کرد و نتوانستم بازی کنم. قبل از بازی با آلمان آمپول زدم اما جواب نداد و در کل جام جهانی را از دست دادم. این شانس از بین رفت و الا اگر هامبورگ می‌رفتم مطمئنا سال‌ها بازی می‌کردم.

*به نظر خودت تیم ملی 98 از سایر تیم‌ ملی‌ها در جام جهانی بهتر بود؟

نمی‌توانیم تیم 98 را با تیم سال 78 مقایسه کنیم آن موقع درگیری‌ها کم بود اما اکنون بازیکن‌ها درون زمین دائما یک به یک یارگیری می‌شوند. فوتبال به‌روز شده است. مربیان ما قابل احترام هستند اما مربیان خارجی مدنظرم هستند که تیم آنالیزی بسیار قوی دارند. بازیکنان سال 98 را مردم دوست دارند و بعد از دیدار مقابل استرالیا دیدیم که همه به خیابان‌ها ریختند. باور کنید در خانه بازیکنان در بازگشت 10 هزار نفر هوادار ایستاده بود. وقتی این خوشحالی مردم را می‌دیدیم واقعا خوشحال می‌شدیم.

*به عنوان یک پرسپولیسی چقدر بازی در این تیم منفعت مالی داشت؟

ما با عشق بازی کردیم و هیچ وقت دنبال پرکردن حساب هایمان نبودیم. من اگر به دالیان نمی رفتم یا در کشاورز بازی نمی کردم، معادلات مالی ام حل نمی شد. پرسپولیس برای ما یک عشق بود؛ عشقی که هیچ وقت جذابیت اش را از دست نداد.

*اگر بپرسیم بزرگ ترین بدشانسی زندگی و ورزشی رضا شاهرودی چه بوده به کدام سکانس مه آلود اشاره می کنی؟

دفترچه خاطرات هر بازیکنی پر از اتفاقات تلخ و شیرین است. من فکر می کنم از میان بدشانسی ها مصدومیتم در آستانه جام جهانی بزرگ ترین بدشانسی زندگی ام بود. شاید اگر مصدوم نمی شدم و در جام جهانی بازی می کردم سر از باشگاه های بزرگ اروپا در می آوردم و روی جلد مارکا می رفتم (می خندد)

*سال 95 برای شما چگونه بود؟

خدارو شکر سال خوبی بود،اگر بخواهم در مورد اتفاقات سال صحبت کنم مانند همه سالها اتفاقات زیاد خوب و تلخی هم رخ داد که رفتن عزیزان وپیشکسوتان از پیش ما

*در سال 96 دوست دارید چه اتفاقی برای شما رخ بدهد؟

سلامتی و دل خوش برای خودم و خانواده ام و همه البته بحث موفقیت در کار چیز دیگری است

*چه آرزویی برای مردم ایران درسال جدیددارید؟

من بهترین آرزوها را برای مردم ایران دارم،همانهایی که برای خودم دارم،البته امیدوارم پرسپولیس ضمن قهرمانی در لیگ برتر در آسیا هم بدرخشد و تیم ملی هم راهی جام جهانی شود.

نظر شما