بازنشر/ مازنی در گفت‌وگو با برنا:

برخی نمایندگان از ابزار نظارتی برای خواسته‌های شخصی استفاده می‌کنند/ برخی خود را بالاتر از قانون می‌بینند/ نهادهای فرهنگی موازی حرکت می‌کنند/ مجلس بیش از حد جلسه علنی برگزار می‌کند

|
۱۳۹۶/۰۱/۱۳
|
۰۵:۳۶:۰۷
| کد خبر: ۵۳۸۹۵۱
برخی نمایندگان از ابزار نظارتی برای خواسته‌های شخصی استفاده می‌کنند/ برخی خود را بالاتر از قانون می‌بینند/ نهادهای فرهنگی موازی حرکت می‌کنند/ مجلس بیش از حد جلسه علنی برگزار می‌کند
حجت الاسلام «احمد مازنی» نماینده مردم تهران و پیشنهاد دهنده طرح «گفتگوی ملی» از جمله نماینده هایی است که دغدغه‌مند پیگیر مطالبات مردم آن هم نه در سطح تهران بلکه در سطح ملی است. مازنی به همه سوال‌ها به صورت ریشه‌ای می پردازد و ساده از کنار مسائل نمی‌گذرد به همین دلیل گفتگو با او طولانی می‌شود‌. این نماینده مردم تهران با حضور در خبرگزاری برنا پیرامون نواقص در بودجه فرهنگی، مشکلات جوانان و ساختار بنیاد شهید و مسائل مختلف از جمله طرح گفتگوی ملی سخن گفت اما به دلیل طولانی شدن در دو بخش منتشر می‌شود.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، بخش اول مصاحبه حجت‌الاسلام احمد مازنی نماینده مردم تهران را با هم می‌خوانیم:

بودجه نهادهای فرهنگی در مجلس به کجا رسید؟

در ابتدا می خواستم با کلیات بودجه 96 مخالفت کنم و این مخالفت به دلیل ضعفی بود که در حوزه فرهنگ وجود داشت. من همچنان معتقدم بودجه از این بابت ضعف دارد.

متاسفانه وقتی صحبت از فرهنگ می شود، همه تصور می کنند منظور برگزاری مراسم ها است درحالی که فرهنگ ریشه هایی عمیق تر از این موضوعات داشته و تاثیر بسیاری بر رفتار، گفتار، مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد. برای مثال وقتی می گوییم تولید در کشور ما با مشکل مواجه است، این ریشه فرهنگی دارد چراکه فرهنگ تولید و فرهنگ کار در کشور ضعف دارد. به گونه ای که می خواهیم با کمترین هزینه به دلخواهمان دست پیدا کنیم یا درمورد مصرف نیز ما با فقر فرهنگ مواجه هستیم، یعنی در هر چیزی بیشترین مصرف را داریم به جز کتاب خواندن.

لذا وقتی گفته می شود باید به فرهنگ نگاه ویژه شود به این دلیل است که این موضوع در جای جای زندگی ما نقش دارد. اینکه برخی تصور می کنند بودجه فرهنگ باید به معیشت مردم اختصاص داده شود تصور اشتباه و در جهت تخریب کشور است.

چرا با این همه دستگاه ها و نهادهایی که مدعی فرهنگ هستند باز با مشکل مواجه هستیم؟

این نکته بسیار مهمی است. در این راستا باید بگویم دستگاه هایی در حوزه فرهنگ وجود دارند که بخشی از حاکمیت محسوب می شوند مانند صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. متقابلا دستگاه هایی نیز وجود دارند که رسما به نظام وصل نیستند اما جنبه فرهنگی دارند مانند دایره المعارف ها و حوزه های علمیه و ... .

اینکه دستگاه های متعدد کار فرهنگی می کنند عیب نیست، بلکه مشکل زمانی آغاز می شود که این دستگاه ها به صورت موازی عمل می کنند. چنانچه این نهادها پازل گونه فعالیت کنند و در جهت تقویت یکدیگر برآیند وجود دستگاه های متعدد حسن خواهد بود و در این صورت است که نهادهای متعدد می توانند، موثر واقع شوند.

نکته دیگر این  است که چنانچه دستگاه های فرهنگی غیر دولتی فعال هستند با این دستگاه ها باید به عنوان بخش خصوصی برخورد شود. به این معنا که می توانند از دولت و مجلس کمک بگیرند اما وابسته نباشند. بخش دولتی فقط نقش هدایت و حمایت از این دستگاه ها را بر عهده داشته باشد نه اینکه آنها وابسته به حاکمیت باشند و همه فعالیت هایشان براساس بودجه دولتی و حکومتی تنظیم شود، مانند وضعیتی که امروز حوزه های علمیه، دایره المعارف ها و غیره با آن مواجه هستند. به هر صورت اینکه این دستگاه ها از دولت و مجلس پول بگیرند به عنوان کمک خوب است اما اینکه تمام بودجه آنها از این طریق تامین شود و در مقابل پاسخگو نباشند، قابل توجیه نیست. مضاف بر آنکه دستگاه‌هایی در کشور وجود دارند که نظام رسمی یا حداقل بخشی از نظام رسمی کشور را قبول ندارند و در مسیر آنها کارشکنی می کنند، برای مثال عنوان می کنند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینه ارشاد و فعالیت های اسلامی به خوبی عمل نکرده و با همین بهانه سازمانها و نهادهایی تشکیل می دهند که به صورت موازی با وزارت ارشاد فعالیت می کند در حالی که چنین چیزی با رسم حکومت داری سازگار نیست. نکته اساسی این است که علیرغم آنکه این نهادهای فرهنگی از دولت بودجه می گیرند اما پاسخگو نیستند و در همین راستا حتی آقای تاجگردون از شخصی نام بردند که شخصیت قابل احترام و از علما هستند اما وقتی دیوان محاسبات به ایشان مراجعه می کند تا در مورد بودجه نهادهای وابسته به او صحبت کند این فرد کسی را به دفترش نمی پذیرد. این چه مفهومی دارد؟ افراد هرچقدر هم برای خود شان قائل باشند در موضع خارج از چارچوب رسمی کشور نمی توانند فعالیت کنند.

راهکار چیست؟

من در کمیسیون فرهنگی اصل شفافیت را برای جدول شماره 17 مطرح کردم و آقای وکیلی نیز پیشنهاد دادند کمیته ای برای شفافیت در این جدول متشکل از نمایندگانی از سازمان برنامه و بودجه، سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی به علاوه ناظرانی از کمیسیون فرهنگی تشکیل شود که این موضوع در آخرین دقایق بررسی لایحه بودجه به تصویب مجلس رسید که به نظر می آید اگر این کمیته کار خود را به خوبی انجام دهد و همه دستگاهها ملزم شوند در مورد آنچه گرفته اند، توضیح دهند.

سوال اینجاست وقتی این دستگاهها به دیوان محاسبات پاسخ نمی دهند، این کمیته چگونه می‌خواهد بدون ابزارهای لازم آنها را وادار به پاسخگویی کند؟

این موضوع به مجلس بر می گردد. اگر مجلس ضعیفی داشته باشیم این امر محقق نمی شود. یادم می آید فردی عنوان می کرد فلانی فرد بسیار خوبی است و می تواند به مجلس برود اما مجلس ختم! این حرف او کنایه از این داشت که نمایندگان مجلس باید شجاعت و جسارت نظارت را داشته باشند بنابراین اگر نماینده ها قدرتمند عمل کنند قطعا مجلس می تواند دستگاهها را وادار به پاسخگویی کند.

قبول دارید ما در حوزه نظارت با مشکلات جدی روبه رو هستیم؟

بله، این موضوع یک واقعیت است و من فکر می کنم یکی از علت های آن این است که مجلس بیش از اندازه صحن علنی دارد و در مجالس موفق دنیا چنین مساله ای را مشاهده نمی‌کنیم. این تعداد جلسات وقت مجلس را می گیرد و همه وقت عمدتا به بررسی و تصویب قوانین وصله پینه ای می گذرد که چندان هم راهگشا نیستند، مضاف بر اینکه نمایندگان مجلس مشغول به کارهایی شدند که جزو وظایف ملی آنها نیست برای مثال عمده امور صرف رفع مشکلات مردم مانند اشتغال، معیشت و غیره می شود.

 نکته دیگر این است که بعضی از نمایندگان از ابزارهای نظارتی مانند سوال، استیضاح و تحقیق و تفحص به درستی استفاده نمی کنند. برای مثال از استاندار یا منطقه ای راضی نیستند و بر این اساس دست به سوال و استیضاح می زنند و بعد از آنکه به خواسته خود می رسند از موضع‌شان کوتاه می‌آیند.

ناگفته نماند که ما از مشکل دیگری در میان نمایندگان رنج می بریم و آن اینکه بسیاری از نمایندگان از پائین به بالا به مسئولین نگاه می کنند. مثلا جایگاه خود را از قوه قضائیه یا سایر نهادها پائین تر می‌بینند و بر همین اساس قدرت نظارت تمام و کمال را ندارند. یک مثال عینی وجود دارد و آن سوال از احمدی نژاد است: سالی که مجلس از احمدی نژاد سوال کرد این یک تابو بود و نمایندگانی که در آن مقطع در مجلس حضور داشتند از آن اقدام به عنوان یک حرکت بزرگ یاد می کنند در حالی‌که این موضوع باید یک مساله عادی باشد. با همه این موارد به جرات می توان گفت، امروز نظارت در مجلس مظلوم واقع شده است.

زمانی که قرار است یک نظارتی صورت بگیرد لابی ها به شدت فعال می شود و موضوع از دستور کار خارج می شود مانند مساله ای که در شهرداری رخ داد، این مساله چقدر نظارتها را تحت تاثیر قرار داده است؟

بله این مشکلی است که من نیز به آن اشاره کردم. گاهی نمایندگان برای منطقه خود به دنبال خواسته ای هستند با رفع نیاز از موضعی که در ابتدا داشتند، کوتاه می آیند و این موضوع نظارت را تحت تاثیر قرار می دهد.

در مورد شهرداری اتفاقی که افتاد نشان دهنده نگرانی از نظارت بود. در حالی‌که باید به استقبال نظارت رفت، آقای قالیباف باید از تحقیق و تفحص استقبال می کرد که این امر صورت نگرفت و امروز افکار عمومی این سوال را دارد که حتما چیزی وجود داشت که اجازه تحقیق و تفحص داده نشد.

هم بحث نظارت مطرح شد و هم بحث بودجه، چندی پیش انتقادی در مورد نظارت بر شورای نگهبان از سوی نمایندگان مجلس مطرح شد، ماجرای این انتقاد چه بود؟

مجمع تشخیص مصلحت نظام دو ماموریت رسمی در قانون اساسی دارد.  یک ماموریت، حل و فصل اختلافات میان قوه مقننه و شواری نگهبان و وظیفه دیگر، مستشاری عالی مقام معظم رهبری در سیاست های کلی نظام است. در اجرای این وظایف اختلافی وجود ندارد اما مشکل از اینجا آغاز می شود که مجمع، سیاست ها را ابلاغ می کند و برای اجرای آن می خواهد بر مجلس نظارت کند. ما با این نظر نمی‌توانیم موافق باشیم چراکه این اقدام هیچ مبنای قانونی ندارد؛ لذا اگر هم نظارتی وجود داشته باشد باید از سوی شورای نگهبان صورت گیرد. در ماجرای برنامه ششم توسعه اتفاقی که افتاد این بود که شورای نگهبان نظر مجمع تشخیص مصلحت را عیناً برای ما ارسال کرد و این یعنی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام به علاوه نظارت شورای نگهبان که این مسئله برای ما قابل قبول نیست.

این اختلافی که در این زمینه رخ داده است آیا به فقدان حضور آیت الله هاشمی در مجمع مربوط می شود؟

به این موضوع ارتباطی ندارد. این مشکلی است که اخیرا میان مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس و شورای نگهبان به وجود آمده است.

باز گردیم به بحث اصلی یعنی مشکل فرهنگ در کشور سال گذشته ما مشاهده کردیم برخی خود را پایبند به قانون نمی دانند. برای مثال موضوعی که در مشهد در مورد کنسرت ها اتفاق افتاد و اعلام کردند که هیچ کنسرتی نباید در مشهد برگزار شود؟

قانون باید محور همه موضوعات قرار گیرد. اگر رعایت نکردن قانون باب شود دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود. در این زمینه مجلس نیز باید پرقدرت وارد عمل شود و از بی قانونی ها جلوگیری کند.

متاسفانه برخی گروه ها در کشور خود را بالاتر از قانون می‌دانند. در این راستا لازم است مجلس به صورت قوی وارد عمل شود و بدون هیچ گونه واهمه ای در برخود با آنها اقدام کند.

 

 

 

نظر شما