کاظم تفته فعال فرهنگی به خبرگزاری برنا گفت: جامعه سال هادچار نوعی یخ زدگی فرهنگی بودکه با حرارت های به موقع و بی موقع آب شده است و این جریان آب تبدیل به جوی های متفاوتی شده است که شکل زیبا و واحدی را به معرض نمایش نمی گذارد
وی افزود: هنوز معنی و مفهوم یکپارچه ای برای فرهنگ زیستی جامعه ایران اسلامی به منصه ظهور نرسیده است و تشدد آراء فرهنگی زمینه از هم گسیختگی و نگاه به بیرون را منجر شده است و یک نوع رها شدگی فرهنگی در جامعه مشاهده می شود و به عبارتی یک نوع سرگردانی مشهود بین سنت ها، واقعیت ها و آرمان ها به وجود آمده است و شکافی عینی و قابل تامل در اولین جامعه که خانواده نام نهاده می شود ، دیده می شود
تفته بیان کرد: چه بپذیریم و چه نخواهیم بپذیریم و باور کنیم در برابر داده های قدرتمند بیرونی هستیم و به جای اینکه به دنبال ارائه راهکار و تلفیق و تشخیص واقعیت موجود باشیم فرار را برقرار ترجیح دادیم و سلبی برخورد کردیم که این سلبی برخورد کردن مراجع تصمیم ساز و تصمیم گیر ، زمینه را برای جذب نوجوانان و جوانان را فراهم آوردیم چرا که قشر نوجوان و جوان این پرسش برای شان مطرح شد که دلایل سلبی برخورد نمودن و منع ها چیست؟ وقتی پاسخی دریافت ننمودند خود به دنبال جواب رفتند و پس از دریافت پاسخ ها ، آغاز انقطاع با فرهنگ اجباری و ایجابی تصمیم سازان و تصمیم گیران شد
وی ادامه داد: قشر نوجوان و جوان تصاویری که از خانواده،مراکز آموزشی و .....و همچنین تصاویری که از سینما، تئاتر، موسیقی و .....می گیرند تفاوتی فاصله دار با تصاویر بیرونی است و این عدم هم پوشانی و در یک راستا نبودن و ممانعت هایی هم که صورت می گیرد آنان را نه به مطالعه و اعتماد به فرهنگ درونی وا می دارد و نه به مطالعه فرهنگ وارداتی بیرون ترغیب می کند اما به دلیل اجبارها و سلب های غیر کاربردی ، چشم بسته به داده های بیرونی تمکین نشان می دهند و این تمکین ها نوعی اعتراض به اجبارها و سلب ها است
تفته خاطر نشان کرد: یکی از راهکارها این است که بسیاری از تعاریف فرهنگی باید باز تعریف مجدد شود و به عبارتی معانی و مفاهیم پیشین با توجه شرایط موجود جامعه غیر کاربردی شده است و دلیل غیر کاربردی بودن آن هم ، واقعیت های جامعه امروز است . سوال این است وقتی اکثریت خانواده های ایرانی از طریق رسانه با دنیای پیرامون خود ارتباط دارند و با داده های پیرامونی ارتباط موثر دارند چطور و چگونه باید عملکرد داشته باشیم که به محصولات داخلی وقع بگذارند؟!
وی در پایان گفت: شاید بتوانیم شکل ها و جسم ها را قالب بندی کنیم اما ذهن ها و برداشت ها در آن قالب و شکل نمی مانند و بسیار فراتر و جلوتر از قالب ها حرکت دارند و کار ذهن نیز کشاندن جسم و رفتار به دنبال خود است