مجید فراهانی تشریح کرد؛

تهران، شهر امن برای معلولان، سالمندان، زنان و کودکان

|
۱۳۹۶/۰۲/۲۳
|
۰۹:۵۹:۲۳
| کد خبر: ۵۵۷۳۷۸
تهران، شهر امن برای معلولان، سالمندان، زنان و کودکان
مجید فراهانی دبیرکل حزب ندای ایرانیان و عضو شورایعالی انجمن مدیریت پروژه ایران طی یادداشتی به برخی محرومیت های شهر تهران برای اقشار مختلف از جمله معلولان و سالمندان پرداخت.

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، متن یادداشت مجید فراهانی به شرح زیر است:

شهر باید برای همة شهروندان قابل سکونت، امن، و دارای امکانات در دسترس باشد و همگان بتوانند از امکانات شهر، که با استفاده از منابع همگانی تهیه شده است، بدون تبعیض استفاده کنند.وظیفة اصلی مدیران شهر، ادارة شهر است به شکلی که حداکثر مطلوبیت از دیدگاه قابلیت سکونت، امنیت، و امکانات فراهم آید و همگان بتوانند از آن استفاده ببرند.

در مدیریت شهری ایران، به‌ویژه در شهری چون تهران، این دسترسی همگانی و بی‌تبعیض هیچ‌گاه فراهم نبوده است. به‌طور مشخص معلولان، سالمندان، کودکان، و زنان از دسترسی به بسیاری از امکانات عمومی شهر محروم مانده‌اند. همچنین وقتی افراد شهر، در قالب اعضای خانواده‌ها قرار می‌گیرند، محرومیت‌هایی شکل می‌گیرد:

نمونه‌هایی از محرومیت معلولان از برخورداری از امکانات شهری:

در طراحی و توسعه و نوسازی تهران، توجهی به فراهم آوردن امکان عبور و مرور معلولان نشده است. برای نمونه پیاده‌روها برای عبور ویلچیر مناسب نیستند، اتوبوس‌ها، مینی‌بوس‌ها، و مترو به امکانات مورد نیاز برای سوار و پیاده شدن فرد معلول با استفاده از ویلچر مجهز نیستند، برای عبور نابینایان از تقاطع‌ها فکری نشده، ادارات، مدارس، مراکز خرید بزرگ، پارکینگ‌های عمومی، سینماها، پارک‌ها، و ورزشگاه‌ها ورودی و خروجی مناسب برای عبور ویلچر ندارد، سرویس بهداشتی ویژه معلولان در مراکز خرید، و ادرات و مدارس و دیگر مکان‌های عمومی وجود ندارد. به این ترتیب، گروهی از شهروندان، که از داشتن بدن سالم محرومند، محرومیت مضاعفی را تجربه می‌کنند که در ناشی از عدم توجه مدیران شهر به مسئولیتشان در قبال آنهاست.

نمونه‌هایی از محرومیت سالمندان از برخورداری از امکانات شهری:

سالمندی ناگریز است. همة ما، اگر به مرگ زودرس دچار نشویم، سالمندی را تجربه خواهیم کرد. سالمندی سرنوشت محتوم هر شهروندی است و لازم است مدیران شهری در همة برنامه‌ریزی‌ها و طرح‌ها، تأثیر آن برنامه و طرح بر زندگی سالمندان، و نیز امکان دسترسی آسان و بدون تبعیض سالمندن به ثمرة آن برنامه و طرح را مد نظر داشته باشند. شهروندان، که در جوانی به کشور خدمت کرده‌اند، و مالیات و عوارض و ... پرداخته‌اند نباید به‌گاه پیری از خدمات شهری محروم بمانند و این محرومیت احتمالاً به خانه‌نشینی و انزوای آنان بینجامد. از بارزترین مواردی که در شرایط فعلی شهر، به محرومیت شهروندان از زندگی در شهر و خارج از فضای خانه منجر می‌شود می‌توان موارد زیر را برشمرد:

- سالمندان به سبب فرسودگی ارگان‌های داخلی، بیماری‌های حاصل از سن، و ... بیش از دیگران به دستشویی مراجعه می‌کنند و در شرایط فعلی، کمبود سرویس‌های بهداشتی عمومی، و نیز نامناسب بودن وضعیت ارگونومیک و بهداشتی آنها، بسیاری از سالمندان که مثلاً بیماری‌های مثانه و پروستات دارند، ترجیح می‌دهند در خانه بمانند؛ چون خروج از خانه ممکن است برای آنها تحمل درد و کلافگی و چه‌بسا به خطر افتادن غرور و عزت‌شان را در پی داشته باشد.

- تن خستة سالمند، مانع از آن می‌شود که پابه‌پای جوان‌ترها در هجوم به واگن‌های مترو موفق باشد، ایستادن طولانی مدت در وسیلة در حال حرکت هم برایش میسر نیست. در مورد سایر وسایل حمل و نقل عمومی هم وضع به همین منوال است.

- طول زمان چراغ‌های راهنمایی، در بسیاری از گذرگاه‌های‌های شهر تنها بر اساس حجم ترافیک تعیین شده است و هیچ برنامه‌ریزی به این فکر نکرده که یک سالمند از لحظة سبز شدن چراغ چقدر زمان لازم دارد که عرض نقاطع را طی کند و سالم به طرف مقابل برسد.

نمونه‌هایی از محرومیت زنان و کودکان و خانواده‌ها از برخورداری از امکانات شهری:

زنان باردار نیز چون معلولان و سالمندان به‌ناچار از استفاده از امکانات شهری محروم می‌مانند. آنها نیز به دفع مکرر ادرار نیاز دارند، و شلوغی لوازم حمل و نقل عمومی برایشان مخاطره‌آمیز است. زمانی هم که کودکشان به دنیا می‌آید، عبوز از بیشتر پیاده‌روها با کالسکه میسر نیست، نوزادان و کودکان خردسال را نمی‌توان با کالسکه سوار اتوبوس و مترو و ... کرد. این می‌شود که این گروه یا ناچارند در خانه بمانند یا از وسیله شخصی برای عبور و مرور استفاده کنند که به معنای افزایش بار ترافیک، آلودگی هوا، مشکل پارک خودرو، و ... است. افزون بر این تصورش را بکنید که یک خانم مجبور باشد در حالی‌که خودرو‌اش را کنار جوی پهن آب پارک کرده، کالسکة کودک را از صندوق عقب دربیاورد، باز کند، کودک را در آن قرار بدهد و بعد تا پیدا کردن پلی که بشود با کالسکه از روی آن عبور کرد از حاشیة خیابانی که خودروها به شکلی متراکم در حال گذردند عبور کند. خداوند رحمان رحیم مراقب جان این مادر و کودک باشد، چون ما مدیران نیستیم... این مشکل البته برای پدرها هست و بهتر است بگوییم وقتی افراد در قالب خانواده قرار می‌گیرند، مشکلات شهر و محرومیت‌ مستقیم یا غیرمستقیم از امکانات شهری برایشان بیشتر می‌شود.

خانم‌ها که به سبب دید بستة موجود از ورود به بسیاری از ورزشگاه‌ها و بهره‌مندی از امکانات عمومی اینچنینی محرومند. این مسئله دستاویز لجبازی‌ها و بداخلاقی‌ها و زورگیری‌های سیاسی است و کسی در شورای شهر وعدة رفعش را نمی‌تواند بدهد، ولی آیا پدران می‌توانند به همراه فرزندان خردسالشان به ورزشگاه‌ها بروند یا در این‌جا نیز خانواده بودن، محرومیت‌زاست؟ ورودی و خروجی‌ها به شکلی هست که کودکان زیر دست و پا له نشوند؟ بتوانند از سرویس‌های بهداشتی استفاده کنند؟ کسی ملاحظة قد و قامتشان را کرده؟ پله‌ها برای عبور آنها امنند؟

این مشکلات و معضلات در کوتاه‌مدت قابل حل نیستند، ولی از آن‌جا که نوعی بی‌عدالتی و تبعیض آشکار در بهره‌مندی از خدمات و امکانات عمومی شهری ایجاد می‌کنند، لازم است مورد توجه فراوان مدیران شهری قرار بگیرند. برخی از این مشکلات را می‌شود با صرف هزینة کم و با یک بخشنامه و دستور به آسانی و به‌سرعت رفع کرد (نمونه: اختصاص واگن و صندلی‌های ویژة معلولان و سالمندان و زنان باردارو زنان همراه کودکان زیر دوسال؛ و اختصاص محل ویژه برای پارک خوردو معلولان و کودکان با کالسکه در خیابان‌ها و پارکینگ‌های عمومی، که هزینه‌ای ندارد، یا مجهز کردن چراغ‌های تقاطع‌ها به بوق سفید – بوق‌های منقطعی که در زمان سبز شدن چراغ به نابینایان اطلاع می‌دهد که می‌توانند از تقاطع عبور کنند – که با هزینة خیلی کمی قابل انجام است) و برخی از این مشکلات نیازمند صرف هزینة زیاد و زمانبر هستند (نمونه: اصلاح وضعیت پیاده‌روها، تجهیز ناوگان حمل و نقل شهری به امکان مورد نیاز برای ورود و خروج ویلچر و کالسکه، ساختن سرویس‌های بهداشتی ارگونومیک و پاکیزه و مناسب برای سالمندان و معلولان، ساختن سرویس بهداشتی مادر و کودک، و کابین شیردهی در مراکز عمومی). این موارد را باید در نظر داشت، ولی بیش از همة اینها لازم است در هرآن‌چه پس از این در شهر اجرا و ساخته می‌شود، برابری همگانی در دسترسی را مد نظر داشت و گروه‌های محروم را پیش چشم قرار داد. برای نمونه صدور مجوز برای ساختان مراکز تجاری و اداری و مدارس و دانشگاه‌ها و سینماها و پارک‌ها و ... را منوط به در نظر گرفتن چند فضای پارکینگ ویژه معلولان و دارندگان کالسکه کودک، سرویس بهداشتی مناسب معلولان و مادران (مادر/پدر که نمی‌تواند کالسکة بچه را گوشة مرکز خرید بگذارد و برود برای قضای حاجت. باید دستشویی‌ای که فضای کافی برای به همراه بردن کالسکه و میز تعویض پوشک بچه در آن است وجود داشته باشد)، ورودی مناسب ویلچیر، و مانند اینها کرد. تجارب موفق جهانی در این زمینه به‌آسانی و به‌رایگان در اختیار است و می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد.

نظر شما