یادداشتی درخصوص انتخابات شورای شهر ارومیه

با مشخص شدن نتیجه انتخابات شورای شهر ارومیه، بحث‌ها و تحلیل‌های آرای هر یک از منتخبان به موضوع داغ فضای مجازی تبدیل شده است؛ موضوعی که هر یک از مطرح کنندگان آن‌را از زاویه دید خود نگریسته و تفسیر می‌نماید. اما آن‌چه می‌توان از آرای اعلام شده نتیجه گرفت، پیام روشن و واضح رأی دهندگان بود. با دقت در اسامی برگزیده می‌توان چنین نتیجه گرفت که پیام مشخص مردم، نه به سیستم حاکم بر شورای فعلی شهر و مدیریت شهرداری ارومیه بود.

پیشتازی دو منتقد اساسی شهرداری و شورای شهر خود شاهدی بر این مدعاست؛ انتقادات مستدل مرتضی پیری که در زمان عضویت شورا نیز همواره تلاش برای به حاشیه کشاندن او دنبال می‌شد، نقش بسیاری در موفقیت وی داشت. حسین پناهی نیز در ماه‌های اخیر نشان داد که مخالف سیاست‌های شورای شهر ارومیه که در بین مردم به شورای شهرداری معروف شده است، می‌باشد. 

اعلام مخالفت با سیاست‌های جاری شورای فعلی و اقدامات خارج از نظارت شهرداری، بحث مشترکی بود که توسط اکثر کاندیداهای مطرح، مورد اشاره قرار می‌گرفت و در این بین، نتیجه انتخاب مردم را می‌توان، انتخابی عاقلانه و به‌دور از سطحی نگری دانست؛ چرا که در میان آن "نه" محکم به موافقان سینه چاک شهردار، "نه " به انتخاب افراد بی‌تجربه و فاقد سابقه اجرائی نیز مشهود و ملموس بود. 

رأی نیاوردن لیست امید آذربایجان و دیگر لیست‌های ضعیفی که تنها با سنجه‌ی مخالفت افراد با مدیریت شهری و ترکیب شورای شهر فعلی بسته شده بود را می‌توان نشانگر همین عقلانیت در انتخاب‌ها و عدم تمایل مردم به علم کردن چهره‌های ناشناخته برای تصمیم‌گیری شهری دانست.

آن‌چه مسلم است این‌که مردم ارومیه به این باور قلبی رسیده‌اند که روند توسعه شهری، روندی معیوب و غیر هماهنگ بوده‌است، هزینه‌کردهای بدون پشتوانه، اجرای عجولانه طرح‌ها به قصد استفاده تبلیغاتی و مواجه شدن مردم با تبعات چنین اقداماتی، سبب شد که در این دوره از انتخابات، افرادی مورد اقبال مردمی قرار گیرند که: 

اول: اعلام رضایت کامل و تأیید تمام و کمال عملکرد شورای شهر و شهرداری را در بیانات خود مورد تأکید قرار نداده باشند.

دوم: انتقادات خود از عملکرد شورا و شهرداری را به‌صورت قابل قبول نزد مردم ارائه کرده و به‌صورت مستند با ایشان سخن بگویند.

سوم: دارای سابقه عملی مطلوبی از نظر شهری بوده و به نوعی آشنا به امور شهری، وظایف قانونی شورا و حوزه فعالیت شهرداری باشند.

تمامی آن‌چه گفته شد موید این نکته است که شهروندان ارومیه‌ای، نه خواستار امتداد شیوه گذشته در سیستم مدیریت شهری هستند و نه طالب آزمون و خطا در این حوزه می‌باشند؛ بر همین اساس است که ترکیب شورای انتخابی، متشکل از افراد منتقدی است که دلسوزانه در پی انجام اصولی قوانین و مقررات بوده و راهبری صحیح مجموعه تصمیم گیری شهری و نظارت دقیق بر عملکرد شهرداری، خواسته عمومی مردم است.

حال باید دید آیا منتقدان موجه شناخته شده توسط مردم، توان حفظ اعتماد عمومی مردم را خواهند داشت؟ آیا انتقاد این افراد برآمده از باورهای قلبی است یا تکنیکی برای جلب رأی مردم؟ تمام این موارد با شروع به کار رسمی شورای جدید از نیمه دوم تیرماه سال جاری و در انتخاب رئیس شورای شهر و شهردار ارومیه مشخص خواهد شد.