گزارش برنا از انواع آزارهای جنسی زنان در محل کار؛

برخی زن را مرکز فساد می دانند؟

|
۱۳۹۶/۰۳/۲۲
|
۰۹:۴۰:۰۱
| کد خبر: ۵۷۱۰۱۷
برخی زن را مرکز فساد می دانند؟
سحر نمونه ای از هزاران زنی است که در جامعه امروزی زندگی می‌کند، جامعه ای که در آن به کرات شنیده ایم که برابری میان زنان و مردان وجود دارد اما آیا واقعا این برابری وجود دارد؟

به گزارش خبرنگار زنان خبرگزاری برنا، سحر دختری مجرد است که برای گذران زندگی و پرداخت هزینه تحصیلاتش در یک شرکت تبلیغاتی مشغول به کار است، وقتی که پای صحبت هایش می نشینی در می یابی که او نتوانسته تا به حال در محلی ثابت مشغول باشد و تاکنون بارها شغلش را تغییر داده است، وقتی که علت را جویا می شوم، جدای از شرایط مالی و مسائل این چنینی که برای هر فردی در محیط کار پیش می آید، می گوید که تاکنون بارها در محیط های کار مورد آزار و اذیت های جنسی قرار گرفته، از نگاه های آزاردهنده مردان که آمیخته با شهوت و شیطنت است تا شوخی های بی مورد و حتی صحبت ها و پیشنهادات نابجایی که مطرح شده است، به همین دلیل برای اینکه از شر این آزار و اذیت ها خلاص شود، مجبور می شود پس از مدتی محیط کارش را تغییر دهد.

زنان اغواگر یا مردان خوددار؟

سحر نمونه ای از هزاران زنی است که در جامعه امروزی زندگی می‌کند، جامعه ای که در آن به کرات شنیده ایم که برابری میان زنان و مردان وجود دارد اما آیا واقعا این برابری وجود دارد؟ هنوز هستند زنانی که در جامعه ما از اینکه مردان با دیدی ابزارگونه نگاهشان می کنند شکوه و گلایه دارند. البته بارها و بارها شنیده ایم صحبت هایی را مبنی بر اینکه اگر زنان با پوشش و رفتار مناسبی در محیط های اجتماعی حاضر شوند، دید جنسی نسبت به آنها وجود ندارد، اما باید ببینیم، ایراد از زنان است یا این دیدگاه در جامعه ما شکل گرفته که زن به تنهایی عامل تحریک غرایض جنس مخالف است؟ آیا مردان نباید به خودی خود خوددار باشند و محق هستند تا با کوچک ترین کنشی، واکنش نشان دهند؟

انتقال نگاه جنسی به شبکه اجتماعی

حسن حسینی، جامعه شناس، پای دردهای زنانه جامعه امروزی نشسته و در پاسخ به سوالات خبرنگار زنان خبرگزاری برنا مبنی بر آزارهای جنسی زنان در محیط کار، می گوید: اصولا زن در جامعه ما امنیت ندارد اما طی چند سال اخیر شاهد این بودیم که بسیاری از مزاحمت های خیابانی نسبت به زنان ما کمتر شده است.

او ادامه می دهد: وقتی در ذهن خودم به دنبال علت آن گشتم به این نتیجه رسیدم که با توسعه شبکه های اجتماعی و... جامعه مردان ما آزارهای جنسی خود را در آن فضا می رسانند و در خیابان ها امنیت بیشتری را نسبت به زنان می بینم، یعنی حالا که بخواهد ماشینی جلوی پای آنها بایستد و تعرض فیزیکی داشته باشند نیست، نه اینکه بگویم دیگر آزاری نباشد اما یک مقدار کمتر شده است.

حسینی اذعان می کند: یکی از مسایل موجود در جامعه ما این است که در محیط‌های کاری و اداری شاهد یک سری از برخوردها هستیم که مفهوم فرهنگی این گونه برخوردها ممکن است از جامعه ای به جامعه دیگر متفاوت باشد؛ به عنوان مثال وقتی به همکارم می گویم چه لباس قشنگی، تعریفی است از فردی که این لباس را انتخاب کرده و هیچگونه شبهه ای هم در آن نیست، شنونده این تعریف هم این امر را به عنوان یک متلک به حساب نمی آورد و به عنوان یک پذیرش مثبت به آن نگاه می کند، اما در جامعه ما اینگونه نیست، در جامعه ما در محیط کار نگاه های سکسشوال نسبت به زنان وجود دارد و این نگاه باعث می شود که زن به عنوان یک ابزار جنسی شناخته شود و تحت همین نگاه هم است که آزارهای جنسی اتفاق می افتد.

زن را به عنوان مرکز فساد می دانند؟

این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که از نظر شما این دید جنسی از کجا نشأت می گیرد؟ اذعان می کند: زن ها در جامعه و تفکر ما به عنوان مرکز فساد و فتنه بسیار مورد هجوم هستند. به عبارت دیگر تعریفی که از زن در جامعه ما شده این است که زن نباید در استادیوم ورزشی باشد، زن نباید در محیط های عمومی شادابی و سرحالی از خود نشان دهد، زن برای ما در تعریف فرهنگی یک موجود عبوس تعریف شده و اگر عبوس نباشد این زن بدکاره شناخته می شود در حالی که اینگونه نیست، زن هم یک انسان است مثل مرد با یک سری از ظرفیت ها.

او در ادامه اظهار می کند: نگاهی که ما به زن داریم موضوع آزار جنسی را تشدید می کند، یعنی این زنان هستند که موجب فتنه و فساد و فحشا هستند و زن ها را هر چقدر که بیشتر محدود کنیم، هر چه بیشتر از محیط های کار دورشان کنیم، هر چه بیشتر محیط کار را تفکیک کنیم و... ناشی از این است که در واقع ما معتقد هستیم که زن موجود فتنه است، در حالی که زن و مرد هر دو به لحاظ طبیعی واجد یک سری شرایط و پتانسیل های جنسی هستند، یعنی اینکه مرد به سهم خود و زن هم به سهم خود. مردها هم خودنمایی و آرایش می کنند و لباس مرتب و زیبا می پوشند که بیشتر مورد توجه قرار بگیرند، اما چرا فقط انگشت اتهام باید به سمت زن ها باشد که چرا پوشش اینگونه و آنگونه داری؟

حسینی خاطرنشان می کند: ما باید متوجه باشیم که تفکیک محیط های زنانه و مردانه در شرایطی که اقتضا اینگونه نیست هیچ کمکی نمی کند به از بین بردن فسادهای روابط جنسی، شما می بینید در جامعه روستایی و عشایری ما این تفکیکی را که در جامعه شهری ایجاد کردیم وجود ندارد، شما شالی کارهای شمال کشور را ببینید، بخش عمده ای از زحمت شالی کاری را خانم ها انجام می دهند ولی شالی کارها هم مرد و هم زن در کنار هم هستند و محیط های کارشان مشابه و نزدیک به هم است ولی این وضعیت را بیشتر در محیط شهری شاهد هستیم در حالی که در محیط شهری ما بیشتر به این تفکیک ها پرداختیم.

ایراد به چه کسی وارد است؟

حسینی در پاسخ به این سوال که شما ایراد را به چه کسی وارد می کنید؟ می گوید: نمی توانیم شخص خاصی را مقصر این موضوع بدانیم، وقتی از یک ساختار فرهنگی صحبت می کنیم، بحثی است که در ذهنیت بسیاری از افراد جایگزین شده و بسیاری از افراد براساس آن واکنش نشان می دهند، از نظر من یکی از دیدگاه هایی که باید تغییر کند، بحث ناموس است.

او تصریح می کند: ما نسبت به مادرمان، خواهرمان، خاله، عمه و عروس حساس هستیم که کسی متعرض آنها نشود و دامنه زنان در ادامه تعرض همان زنانی هستند که در دایره محارم ما قرار می گیرند اما باید این فرهنگ را عوض کنیم، یعنی بگوییم اگر مردی زن دارد، بقیه نیز در دایره محارم او هستند و نباید به دید بدی به آنها نگاه کند یا آن چیزی را که برای خود می پذیرد برای دیگری هم بپذیرد و اگر نمی خواهد کسی نگاه بدی به محارم او داشته باشد، خود آن فرد هم نگاه بدی به دیگری نداشته باشد.

شادی برای زنان ممنوع!

این جامعه شناس می گوید: یک سری نظرات در حوزه فرهنگی ما باید عوض شود که اگر این اتفاق بیفتد، نگاه ما به طور کلی به زن یک نگاه انسانی می شود، ما وقتی از نگاه انسانی صحبت می کنیم یعنی یک نگاه برابر، حقی را که برای یک مرد قائل هستیم برای یک زن هم قائل باشیم و اگر این نگاه انسانی اتفاق و در فرهنگ ما جا بیفتد، در رفتار ما هم شکل خواهد گرفت.

او ادامه می دهد: این موضوع نیاز به پرداخت بیشتری دارد اما یک سری حملاتی که به این موضوع می شود، این امر را تشدید می کند. مثال عینی و زنده آن بحث هایی است که درباره به استادیوم رفتن خانم ها در مسابقات مختلف برمی‌گردد، زمانی که تفکیک جنسیتی صورت می گیرد و یک سری حرکات مثل دست زدن، جیغ و سوت کشیدن، را برای مردان بلامانع و برای زنان بد می دانیم، در واقع نابرابری را نسبت به دو جنس اعمال می کنیم.

او اظهار می کند: چه اتفاقی افتاده که ما دچار یک چنین وضعیتی در جامعه هستیم؟ یعنی یک وضعیت به هم ریخته که نمی شود یکسری الگوهای فرهنگی را تثبیت کرده ضمن اینکه جامعه هم دارد راه خودش را می رود به عبارت دیگر علیرغم همه تلاش هایی که شده در تفکیک های جنسیتی و... ما شاهد یکسری روندهای دیگری در جامعه اجتماعی هستیم.

 کلام آخر

از زمان قدیم در گوش ما خوانده اند که زن باید آرام بخندد، با صدای آهسته صحبت کند و هزار اما و اگر دیگری که همگی باعث شده اند اگر امروز در جامعه و در محیط های اجتماعی، نگاه بدی از سمت جنس مخالف دریافت می کنیم، ایراد را از خودمان بدانیم که حتما جوری لباس پوشیده یا رفتار کرده ایم که باعث جذب نگاه های منفی و جنسی شده است، اما از همه این حرف ها که بگذریم، مردان در کجای این بازی نگاه ها با یکدیگر قرار دارند؟ آیا مردان هم درست به اندازه زنان آموزش دیده و گوش هایشان پر شده است که به نوبه خود در مقابل نفس، نگاه و رفتارشان مسئول هستند و اگر لحظه ای پایشان لغزید، انگشت اتهام را به سمت جنس مخالف نگیرند؟

نظر شما