تاریخ نگاری امیر المومنین (ع) و روشنگری های آن حضرت

|
۱۳۹۶/۰۳/۲۸
|
۱۴:۳۷:۵۹
| کد خبر: ۵۷۴۶۷۰
تاریخ نگاری امیر المومنین (ع) و روشنگری های آن حضرت
علیرضا انصاری؛ معاون سیاسی و اجتماعی فرمانداری رودبار

 به دنبال قتل خلیفه ی سوم و تشتّت و پراکندگی جهان اسلام ، مسلمانان به تعبیر امام علی (ع ) همانند « گوسفندان هیجان زده » بر اطرافش گرد آمدند و به بیعتش فراخواندند ؛ امام فردای آن روز در مسجدالنّبی حاضر شد تا روشی تازه از خلیفه گزینی را به مسلمانان بیاموزد چرا که تا آن روز بر فرآیند خلیفه گزینی گروه سالاری (اریستوکراسی) حاکم بود نه مردم سالاری (دموکراسی) یعنی ، خلیفه از برآیند هم اندیشی یک جمع عقلا مشخص و به مردم معرّفی می شد . اما امام به میان مردم رفت و در مسجدالنبّی جشن بیعت برپا نمود . همه در آن روز خوشحال و خرسند به خانه هایشان رفتند؛ اما خلیفه ی تازه برسرکارآمده به اصلاح رویّه ها و به سامان کردن کژی ها می اندیشید . علی آمده تا زنگ وننگ بدعت ها و ناخالصی ها را از دامن اسلام بزداید و آفتاب اسلام ناب را بر پهنه جهان اسلام بتاباند.

در حکومت علوی نه خویشاوندهای خونی و قبیله ای ملاک برتری به حساب می آمد و نه قرب ونزدیکی به پیامبر و سبقت حضور در جنگ های صدر اسلام . چرخش چرخ حکومت علوی بر مدار حق طلبی و عدالت ورزی بر کام ویژه خواران و نیز کسانیکه فکر انتقام بدر و حنین جام وجودشان را از حقد و کینه انباشته بود ؛ تلخ آمد و در خلوتگاهشان سلسله دشمنی جنابندند و به فکر اخلال و کینه توزی برآمدند.

جنگاورانی که سابقه ی مجاهدات خود را محملی  برای کاسبی قرار داده بودند وقتی به دژ عدالت علوی برخوردند ؛ راه بیراهه در فکر و جغرافیا در پیش گرفتند و با خروج از مدینه به فکربراندازی حکومت علوی برآمدند و با به استخدام گرفتن عایشه بر شتر سرخ موی نشاندندش و علم خونخواهی خلیفه برافراشتند و بر امام شوریدند.

پس از چهار سال از فرونشاندن فتنه جمل ، معاویه با فراهم کردن لشکر به نیت حفظ حکومت غاصبانه ی شام و در پوشش خونخواهی از خلیفه ی مقتول ، اسب جنگ با امام را زین کرد اما وقتی در جنگ ، عرصه را تنگ و مالک اشتر را چند قدمی خود دید شمشیر جنگ فرو نهاد و سپر خدعه برافراشت و با همدستی عمرو عاص به منظور فریب یاران علی قرآن ها را به نیزه کرد . یاران جاهل علی قرآن ناطق را وانهادند و به ورق پاره های قرآن چسبیدند و بر گرد علی در آمدند و آنقدر تهدیدش کردند که امام به ناچار به مالک پیام توقف و بازگشت داد . آری معاویه توانست در تنور جهالت و حماقت یاران علی نان نجاتش را بپزد و از مهلکه جان سالم به در برد و به ستمگران تاریخ بیاموزد اگر یوغ جهل و حماقت برگردن مردم باشد بهتر از هر زنجیری است که می توان آن ها را به بردگی برد و از آنان بهره کشید.

اما گویا جهالت و حماقت یاران علی را پایانی نیست چرا که پس از جنگ صفین در نهروان گرد آمدند ؛ شیعان را کافر و خونشان را مباح دانستند و کار را به جایی رساندند که لشکرِ آماده برای جنگ دوم با معاویه را نگران و بیمناک زن و فرزند، از ادامه ی کار بازداشتند و به جنگ و مقابله وادارشان کردند . گرچه با روشنگری ها و نصایح امام، تعدادی از خوارج به راه آمدند اما عده ای دیگر همچنان بر عقاید منحرفانه ی خود پای فشردند و آتش جنگ برپا کردند.

پس از شکست در جنگ نهروان ، درصدد انتقام برآمدند و نقشه ی قتل علی را کشیدند . در صبحدم نوزدهم ماه رمضان سال چهل هجری با فروآمدن شمشیر زهرآگین ابن ملجم رفعت و بلندای عدالت فرو ریخت و ندای « فزت و رب الکعبه » در عمق تاریخ طنین انداز شد.

شمشیر زهرآگین ابن ملجم محصول ایمان بدون آگاهی است که در شب قدر فرق مبارک علی را می شکافد تا اجر و ثواب بیشتری عایدش شود . اما هزاران افسوس که گویی این شمشیر برآمده از جهل و حماقت ، همچنان آخته و آماده ، درجهان اسلام خون می ریزد و رعب و وحشت به بار می آورد . برای از کار انداختن این حربه و غلاف کردن این شمشیر که به اژده های هزار سر می ماند تنها سرکوب کارساز نیست بلکه باید با روشنگری و پرتو افکنی بر زوایای تاریک ، خیبر باورها را گشود تا نسیم آگاهی به باغ اندیشه ها وزیدن گیرد و تلاطم وتموّج ایمان متعصبانه در قلوب ، تعدیل و تعادل یابد و ثمره صلح و آرامش به بار آورد.

به امید آن روز ……

 

نظر شما