به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، "کی روش" یک کارشناس درجه یک است، در این موضوع شکی نیست حتی رییس جمهور در صحبت هایش در جمع ملی پوشان به آن اشاره می کند.
دکتر روحانی همکاری مربی خارجی، با بازیکنان ایرانی را مظهری کوچک از تعامل با دنیا می داند و می گوید در زمانی که با نخبگان دنیا به درستی کار کنیم می توانیم افتخارات بیشتری بیافرینیم. به هر حال بهتر است مستقیم برویم به بخشی از متن صحبت های کی روش در همان روز، من یک متخصص هستم و باید به شما بگویم که این فوتبال تا چند سال دیگر روی سر شما خراب می شود، آیا این هشدار کی روش را باید جدی گرفت؟
متأسفانه جواب آری است، کی روش را اگر به عنوان یک فرد موفق در فوتبال قبول داریم، حتما باید به هشدارهایش توجه کنیم هشدار او را (بهتر است با کمک خودش) آسیب شناسی کنیم و برای آن راهکار پیدا کنیم. قطعا ما باید برای فوتبال مان یک برنامه جامع و کامل داشته باشیم و چیزی شبیه به سند چشم انداز برای آن ترسیم کنیم.
برخی پیشکسوتان می گویند: قابلیت های کی روش بسیار بیشتر از کارکرد فعلی او است، این حرف کاملا درست و برای تصدیق دلایل هم زیادی هم وجود دارد که نتیجه گیری صرف او مهمترین دلیل است.
تیم ملی ما به راحت ترین شکل ممکن و به عنوان سومین تیم جواز حضور در جام جهانی را کسب می کند شاید اگر کی روش به روش خودش می خواست این کار را بکند تا این حد موفق نبود.
اما ما از او مثل یک ماشین کار خواستیم، امکانات به او دادیم و از او نتیجه خواستیم.
تاکید می شود صرفا نتیجه (صعود به جام جهانی) اما کی روش یک کارشناس است با قابلیت های فراوان، این خبر خوبی است که کی روش بر فعالیت تمام تیم های ملی نظارت کند اما بهتر است به جای این کار از او بپرسیم چه کنیم؟تا فوتبال مان آواری روی سر نشود. استحکامی پیدا کند تا برای همیشه به آن بتوان تکیه کرد.
آیا وقت آن نرسیده به پول های میلیاردی در خرید بازیکن نظارتی قانونی کنیم، وقتی چند صد میلیون مثالی برای آبنبات چوبی در فوتبال ما می شود،چه انتظاری می توان از افرادی داشت که برای چسباندن خودشان به میز یا نیمکتشان، پولی را که چه به طور غیر مستقیم به بودجه های دولتی وصل باشد چه نباشد حیف ومیل می شود؟
آقای مدیرعامل چند صد میلیون برای یک ایرانی، پول بسیار زیادی است که شما آن را آبنبات چوبی عنوان می کنید؟
البته درباره مسائل مالی، همه چیز به سیستم مدیریتی حاکم بر فوتبال برمیگردد، باید به روزهایی برگشت که پول و قراردادهای چندصد میلیونی و میلیاردی وارد فوتبال شد. در حالی صفرهای قراردادهای فوتبالیستها در یک دهه گذشته به صورت نجومی رشد کرده که تا اواخر دهه 70، قراردادهای بازیکنان فوتبال به صورت معقولی امضا میشد و هر باشگاه با توجه به بودجهای که در اختیار داشت، رقم قراردادها را تنظیم میکرد.
با این حال مشکلات فوتبال ایران از روزی کلید خورد که بدون هیچ ضابطه و قانونی، به یکباره قراردادهای نهایت 100 میلیونی بازیکنان به چند میلیارد رسید. ریشه بیپولیها و مشکلات این روزهای باشگاهها را باید در همین افزایش افسارگسیخته و نجومی و بدون منطق قراردادها و هزینههای باشگاهداری در ایران دید. در یک دهه اخیر برخی مدیران باشگاههای متمول به مانند امروز در رقابت با تیمهای دیگر و با توجه به هزینهای که از بودجه عمومی و بیتالمال در اختیارشان بود، با دستهای باز، با پیشنهادهای خارج از چارچوب و ضابطه، بازار نقل و انتقالات فوتبال را تحت تأثیر قرار دادند و سبب بالا رفتن رقم قراردادهای بازیکنان آن هم بدون هیچ توجیه منطقی شدند.
بالا رفتن بیرویه و نجومی صفرهای قراردادهای بازیکنان، سبب شد در مقابل هزینههای تیمداری هم در کشور بالا برود و سبب شود باشگاههایی که وابستگی مستقیمی به بیتالمال داشتند، از این محل با بازیکنان مورد نظرشان قراردادهای چندصد میلیونی و چند میلیاردی ببندند. افزایش هزینههای باشگاهداری در حالی صورت گرفت که مدیران باشگاهها تنها مدیر هزینه بودند و برنامهای برای درآمدزایی نداشتند و با توجه به عدم نظارت سیستمهای بازرسی و قضایی روی پولهایی که در فوتبال هزینه میشود، هزینههای فوتبال سال به سال بدون توجه به مشکلات اقتصادی که بر کشور حاکم بود، بیشتر از قبل شد و این مسئله حتی زمینهای را برای فساد گسترده در فوتبال فراهم آورد، مسئلهای که در دوره گذشته مجلس، به آن پرداخته شد و از جنبههای مختلف فساد مالی و اخلاقی به واسطه ورود پولهای بیضابطه به فوتبال، پرده برداشت.
به هر حال آن هم نتوانست به ما نشان دهد ریشه مشکل را چگونه می توان خشکاند؟
وقتی دو میلیارد به پای بازیکن پول می ریزند، آیا توان پرداخت آنرا دارند؟ وقتی پول در فوتبال ما حساب و کتابش با هم نمی خواند و بازیکنان امروز فردا پرونده به دست در فیفا صف می کشند، باید هم منتظر آواری باشیم که کی روش از آن حرف می زند! مشکل مهم اینجا است که فوتبال ما در بسیار مواقع قانون را فصل الخطاب نمی داند و فقط رویکردی رضایت منشانه دارد، رویکردی که ما آنرا از طریق تحمیل مدیران به کی روش در فوتبالمان می توانیم لمس کنیم.
اینکه فوتبال را به چشم یک صنعت ببینیم صحبت جدیدی نیست اما چگونه در عمل فوتبال را حرفه ای کنیم بهتر است به جمله دیگر کی روش هم توجه کنیم.
او در مصاحبه ای مشکلات ریشه ای را پیش پای حضور بخش خصوصی در فوتبال ما می داند. آن چیزی که او در این مصاحبه آن را ایراد فوتبال ایران می داند می تواند با مولفه هایی مانند اصل 44 و اقتصاد مقاومتی به عنوان راهکاری علمی و البته بومی کارآمدتر باشد.
حرف آخر را باید در این نکته باز هم به گوش مسئولان فوتبال رساند این است که باشگاه داری در ایران صنعتی نیست و عدم وجود قانون در این زمینه مشکل اساسی آن به شمار می رود.
نظام جامع باشگاهداری سال هاست تدوین شده اما هرگز به صورت قانون تصویب نشده و هرگز فدراسیون فوتبال و مسئولان آن به دنبال این موضوع مهم نبودند چرا که آنها باشگاه داری را به درستی وظیفه خود نمی دانند،اما آینده فوتبال ایران فقط و فقط از این راه می گذرد و حرفه ای شدن واقعی باشگاه ها که به معنای نجات فوتبال است.
نباید فراموش کنیم مدیران فوتبال نقش بسیار پرنگی در اسکلتی دارند که کی روش هشدار ریختنش را می دهد؟