به گزارش گروه قرآن و معارف خبرگزاری برنا، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در جمع محبین آل الله حسینیه همدانی های مشهد، اظهار کرد: به فرموده امام رضا(ع) و بنا به نقل از خداوند، سعادت با آراسته بودن به دو حقیقت ظهور میکند. خداوند در سورهٔ مبارکهٔ ابراهیم میفرماید: «اما الذین سعدوا ففی الجنه»، جای اهل سعادت بهشت است و آن دو حقیقت، یکی ایمان و دیگری تقواست. فرقی نمیکند که این ایمان و تقوا را مردان داشته باشند یا زنان؛ وزن مردان و زنان مؤمن در پیشگاه خداوند به اندازه گنجایش خودشان یکی است و تفاوتی در این زمینه با هم ندارند؛ تفاوت میان زن و مرد، برای بدن است و تفاوت بدنی هم به بهشت و جهنم و نگاه خدا کاری ندارد و یک امر طبیعی است؛ در سورهٔ مبارکهٔ نحل به این عدم تفاوت اشاره میکند: «من عمل صالحا من ذکر أو انثی»، هرکسی که عمل شایسته دارد.
ایمان و تقوا، کمبود ملت دنیا
وی ادامه داد: همه دین و بعثت همه انبیا ایمان و تقواست، کمبود ملت دنیا هم همین دو کلمه است. اگر جای ایمان و تقوا را در هر خانوادهای، در هر شخصی و در هر جامعهای خالی ببینید، یقین داشته باشید که فساد دریاوار از آن آدم، خانواده و جامعه ظهور میکند و هیچ کسی هم نمیتواند جلوی آن را بگیرد.
هر عمل خوبی، عمل صالح نیست
استاد انصاریان در تبیین مفهوم عمل شایسته گفت: این مهم است که همه بدانیم عمل شایسته چه عملی است، عمل شایسته عملی است که به فرمان خدا، به دستور انبیا و ائمهٔ طاهرین انجام گیرد و چنانچه جزء واجبات باشد و به نیت «لله» انجام گیرد؛ عمل صالح است. فکر نکنید هر عمل خوبی، عمل صالح است، بسیاری از اعمال ظاهراً خوب به نظر میآید، ولی باطن آن پوچ است.
وی ادامه داد: مشرکین مکه بتپرست بودند و ربوبیت پروردگار عالم را قبول نداشتند، دعوت پیغمبر را هم نمیپذیرفتند و تسلیم قرآن، معجزه و حکمت نبودند. آمدند و دور هم نشستند و گفتند که ما برای چه به حرف حضرت محمد گوش دهیم؟ برای چه دعوت او را قبول کنیم؟ باید کار خیر انجام دهیم، مسجدالحرام به تعمیر احتیاج دارد بنابراین آن را تعمیر می کنیم.
آنان تعمیر مسجدالحرام را کار خیر می دانستند چون این مسجد بالاترین معبد در کرهٔ زمین است و ارزشی که خدا به مسجدالحرام داده، به هیچ جا نداده است. درمورد اهمیت مسجد الحرام در روایات اهل بیت آمده، دو رکعت نماز در مسجدالحرام با دومیلیون رکعت نماز در سایر مکان ها مساوی است. وقتی مشرکان مکه تصمیم گرفتند مسجدالحرام را تعمیر کنند، آیه ای نازل شد و خداوند فرمود: «ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد الله شاهدین علی انفسهم بالکفر اولئک حبطت اعمالهم»، اینها لیاقت تعمیر مسجدالحرام را ندارند، چون درونشان در کفر غرق است و اگر هم پول خرج کنند، زحمت بکشند و مایه بگذارند و مسجد را تعمیر یا نوسازی کنند، من همه زحمات آنها را به باد میدهم و عمل آنها ذره ای مُزد ندارند؛ این در حالی است که اگر کسی ظاهر عمل را ببیند، میگوید عمل بسیار خوبی است.
در عمل صالح میان زن و مرد هیچ تفاوتی نیست
استاد انصاریان اظهار کرد: بنابراین اگر کمونیست پولداری بیمارستان دوهزار تختخوابی ساخت، عملش عمل صالح نیست چون این عمل از کافر صادر شده و عمل صادرشده از کافر عین خودش نجس است، «انما المشرکون النجس»، پولش هم ناپاک است لذا این را عمل صالح نمیگویند. «من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن»، عمل صالح قید دارد، کننده عمل باید مؤمن، پولش پاک و نیتش خالص و برای خدا باشد؛ عملی که مؤمن با نیت پاک انجام میدهد، عمل صالح میشود و پاداش و رضایت خدا و بهشت را دارد و قرآن مجید می فرماید، فرقی هم نمیکند که کنندهٔ آن مرد است یا زن. «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَ لَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یعْمَلُونَ»
وی گفت: در روایاتی از اهلبیت رسیده که شخصی در روز قیامت به پروردگار میگوید: ما این مقدار پول خرج کار خیر کردهایم، زکات و خمس دادهایم، مسجد نیمهکاره را تمام کردهایم، مدرسه ساختهایم، چرا هیچ صحبتی از عمل ما نیست!؟ خطاب میرسد: کل اعمالی که انجام دادهای، برای خوشامد مردم بوده و من هم مردم را در محشر زنده کردهام، مزدت را از آنهایی بگیر که بهخاطر آنها عمل را انجام دادی تا از تو خوششان بیاید.
در کتاب شریف اصول کافی روایتی از پیامبر بیان شده است: «من اخلص اربعین صباحا جرت من قلبه علی لسانه ینابیع الحکمه»، اگر کسی چهل شبانهروز همهٔ وجودش را برای خدا خالص کند، چشمههای حکمت از قلبش بر زبانش جاری میشود. نمونه ای را می گویم، "به مسجدالحرام رفته بودیم، بعد از زیارت و نماز به اتاق برگشتیم، یکی از همراهنم بلافاصله لباسش را پوشید و گفت که به مسجدالحرام می رود، گفتم تازه برگشتیم، گفت مورچه ای از مسجدالحرام بر لباس من جا مانده او نمی توانم لانه خود را پیدا کند و این ظلم است، باید او را به لانه اش برسانم"؛ شخصی برای رساندن یک مورچه به لانه و دوستانش دوباره به مسجدالحرام برمیگردد و در این عمل رضایت خدا را در نظر می گیرد و همین نشان از ایمان و تقواست؛ اما در حال حاضر در مناطق کشاورزی، زمینهای یکدیگر را میخورند؛ خرمنهای یکدیگر را آتش میزنند؛ در جنس تقلب میکنند، بیش از اندازه به خورد گیاه کود شیمیایی میدهند تا گیاه چاق تر شود و زودتر به پول برسند و در این عمل صدهزار انسان را مبتلا به سرطان میکنند.
استاد انصاریان با بیان اینکه ارزشی که خدا برای مردم مؤمنِ باتقوا قرار داده، برای هیچچیزی قرار نداده است، گفت: خداوند در آیه شریفه سورهٔ بینه می فرماید: «ان الذین آمنوا وعملوا الصالحات اولئک همْ خیر البریه»، بریّه یعنی موجودات زنده، ملائکه، جن و انس، مؤمن واقعی است، دارای عمل صالح است و از هرچه در این عالم هستی زنده هست، بهتر است؛ این ارزیابی پروردگار است. اگر کسی لباسش کهنه یا پاره بود گمان نکنید که انسان معمولی است و به او محل نگذارید، پروردگار عالم اولیائش را در جامعه پنهان نگه داشته است. ما فقط یک ظاهری از مردم میبینیم، اما نمیدانیم چه کسی در همین لباس کهنه و آستین پاره هست.
او به نمونه ای اشاره و تصریح کرد: روزی عالمی به من گفت: خیلی وقت پیش جنازهای را غریب آوردند و در مردهشورخانه گذاشتند و رفتند. این آدم در پیادهرو مُرده بود و کسی را نداشت. صبح غسّال آمد و به چند نفری گفت: این جنازهٔ بندهٔ خدا غریب و تکوتنها است، دست و پایش را بگیرید و روی سنگ بگذارید تا من برای رضایت خدا او را بشورم و کفن کنم، وقتی مرده شور، جنازه این فرد را لخت می کند و غسلش را شروع کنم، مرد شور دید بدن این فرد خیلی تمیز نیست و نیاز به کیسه کشیدن دارد، آب را بر بدن او می ریزد و کیسه و سنگ پا را آماده می کند و در دل خود می گوید: "بندهٔ خدا، یک حمام میرفتی که حال امروز جنازهات را اینجا میآورند، غسلت طول نکشد" مرد شور گفت این میت چشمش را باز کرد و گفت: تو کار شرعی خودت را بکن و به من کار نداشته باش و دوباره چشمش را بست! پس لباس کهنه را نگاه نکن که محلّش نگذاری. اولیای خدا عین گوهر در معدن پنهان هستند، لذا فرمودند: «إِنَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ أُولٰئِک هُمْ خَیرُ اَلْبَرِیةِ» به همه احترام کنید، به همه سلام کنید، به همه محبت کنید.
معدن سعادت، ایمان و تقواست
استاد انصاریان در پایان به سخنی از پیامبر اشاره و اظهار کرد: پیغمبر وارد مسجدالحرام شد، تا نگاهش به کعبه افتاد، گفت: «مرحبا بک»، بارک الله به تو ای کعبه! چه قدر و منزلتی پیش خدا داری؛ اما ای کعبه، قدر و منزلت مؤمن پیش خدا از تو بزرگتر است. بدانید که معدن سعادت، ایمان و تقواست.