به گزارش خبرگزاری برنا از قم، در پیام حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن رحیمیان تولیت مسجد مقدس جمکران آمده است:
درگذشت دانشمند ارجمند مرحوم دکتر مهدی بیگدلی که عمر بابرکت خود را در راه خدمت خالصانه و بدون هر گونه چشمداشت مادی به ارادتمندان حضرت بقیةالله الاعظم ارواحنا فداه «دارالشفاء حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه» و اعتاب مقدس صرف نمود ؛ موجب تأثر و تأسف فراوان گردید.
این ضایعه غمانگیز را به مردم شریف قم و خاندان محترم ایشان تسلیت عرض نموده علّو درجات آن مرحوم را از خداوند منان مسئلت دارم.
گفتنی است؛ دکتر مهدی بیگدلی در سال ۱۳۱۴ در شهرستان «قم» متولد شد. تحصیلات ابتدائی و متوسطه خود را در همان شهر به پایان رساند و در سال ۱۳۳۲ در کنکور پزشکی و در «دانشکدۀ پزشکی دانشگاه تهران» پذیرفته شد.
در سال ۱۳۳۸ فارغالتحصیل و در همان سال در امتحان رزیدنتی شرکت و سپس در «روزبه» و در رشته روانپزشکی «دستیار» شد. پس از فراغت از تحصیلات این مقطع به عضویت هیأت علمی دانشگاه در آمد و عمر شریف خود را وقف خدمات همه جانبه علمی-سلامتی-اجتماعی و مدیریتی در دانشگاه نمود. در حساسترین مقاطع صدر اول انقلاب، مسئولیت ریاست دانشکده پزشکی را بر عهده گرفت و با درایت این مجموعه و بیمارستانهای آموزشی تابعه را در شروع جنگ تحمیلی و در دوران انقلاب فرهنگی اداره نمود.
در طول جنگ تحمیلی، بارها به جبهه های دفاع مقدس شتافت و در مناسبتها و مناطق مختلف و از جمله در «بیمارستان شهید کلانتری اندیمشک»، در کنار «شهید والا مقام دکتر محمدعلی رهنمون»، در خدمت رزمندگان اسلام و مجروحین عزیز جنگی، به سلامت جسمی و روانی آنها پرداخت.
وی مسئولیتهای متعددی از جمله مسئولیت گروه پزشکی جهاد سازندگی قم را بر عهده داشت. یکی از مهمترین توفیقات و امتیازات این عبد صالح خدا خدمتگذاری به مردم در آستان مقدس حضرت معصومه(سلام الله علیها) و مسجد مقدس جمکران بود.
از وی نقل شده است: پس از جنگ از مسائل مربوط به آن جدا نبودیم. فعالیتهایمان را در قم ادامه دادیم. در سپاه، جهاد قم و در مناطق زیارتی جمکران و حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها کار میکردیم. تلفنمان همیشه در اختیار بیماران بود؛ یعنی از ساعت ۴ تا پنج و شش بعد از ظهر، پنجاه الی شصت بیمار با ما تماس میگیرند.
آنزمان نیز با وجودی که موبایل نداشتیم، اما شماره تلفن ثابت را به آنها میدادیم و بیماران را حمایت میکردیم. کار دیگری که برای حمایت از بیماران انجام دادیم، گروهی در بیمارستان روزبه تشکیل داده و به منزل بیماران میرفتیم. زمانیکه بازنشسته شدم، وقت آزادتری داشته و رابطهام را با بیماران قطع نکردم. پنجشنبه و جمعهها به قم رفته و بهصورت افتخاری در هر نوبت پنجاه بیمار ویزیت و به مسائلشان رسیدگی می شد. بیماران از خانوادۀ معظم شهدا، سپاه، جهاد سازندگی و زائرینی که به قم میآمدند، بودند. دوشنبه و سهشنبه نیز باز به آنجا میرفتیم. به خانواده سر زده و مریض میدیدیم.
تا اینکه در سال ۱۳۶۸ جنگ تمام شد، اما همچنان پنجشنبه و جمعه به قم میرفتیم. یکبار دکتری از قم تماس گرفت که حضرت «آیتالله نجفی مرعشی» تو را خواستهاند و این هفته که به قم میآیی، به منزل حضرت آیتالله بیا. در سفر بعدی به منزل ایشان رفتم و مریضشان را دیدم و خدمت حضرت آیتالله نجفی مرعشی رسیدم. ایشان گفتند: « شنیده ام به جمکران رفته، نماز میخوانید، سپس به خانهها رفته و مریض میبینید».
توضیح دادم که مریضهایم از چهار دروازۀ قم هستند و نمیتوانند به جمکران بیایند. قول دادند تا برایم در چهار دروازۀ قم مینیبوس بگذارند و رویش بنویسند: «بیماران دکتر بیگدلی، جمکران»، مینیبوس در جمکران توقف میکند و بعد از دیدن مریضها، با همان مینیبوس باز میگردند. بنده قبول کردم، اما عمرشان کفاف نداد.
بعد از رحلت ایشان، ما در جمکران درمانگاهی تأسیس کردیم. بنده تا پنج سال بعد از فوت ایشان تابلو زده بودم: «درمانگاه مرحوم آیتالله نجفی مرعشی». گفتم با دعای ایشان ما این درمانگاه را تأسیس کردیم.
بعد از آن، «آیتالله مکارم شیرازی» بهجای درمانگاه کوچک ما، درمانگاهی بسیار شیک ساختند و از آنروز بهطور مرتب دوشنبهها و سهشنبهها به آنجا میرفتیم. اکنون که مدیریت عوض شده است، دوشنبهها ساعت سه صبح با ماشین به درمانگاه حرم رفته و بعد از دیدن مریضهای حرم به جمکران می روم و بیماران را تا شب ویزیت، و شب بازمیگردیم.
روحش شاد…