سفر همواره جزء جداییناپذیر زندگی آدمی بوده که از ابتدای تاریخ تاکنون به اقتضای زمان و دلایل گوناگون صورت میگرفته است. تا پیش از اختراع وسایل نقلیه موتوری و فراگیر شدن استفاده از آنها، سفر معمولا به صورت گروهی یا به اصطلاح کاروانی و در مدت زمان طولانی انجام میشد که خود ایجاب میکرد مکانهایی برای استراحت کاروانیان و همچنین در امان ماندن آنها از انواع خطرات ساخته شود. این امر باعث شکلگیری ابتداییترین اقامتگاههای بینراهی شد که امروزه آنها را به صورت کلی و با عنوان «کاروانسرا» میشناسیم. موقعیت جغرافیایی و استراتژیک ایران در طول تاریخ به عنوان حلقه اتصال میان شرق و غرب، منجر به ایجاد راههای متفاوت بازرگانی و نظامی همچون راه شاهی و راه ابریشم، ساخت پلهای متعدد و تامین رفاه و امنیت کاروانیان اعم از نظامی یا تجاری با ایجاد اقامتگاههای موقت بینراهی شد که با توجه به تفاوت اندک در ساختار معماری و عملکرد هریک نامهایی چون کاربات، ساباط، رباط، خان، کاروانسرا و مهمانخانه را به خود گرفتهاند.
تاریخچه کاروانسراها
تاریخ ساخت اقامتگاههای موقت بینراهی در ایران را میتوان به زمان هخامنشیان نسبت داد که تا دوره صفوی نیز اهمیت ساخت آنها با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر ایران، فراز و فرودهایی را از سر گذراند، اما از دوره صفوی به بعد به علت رونق تجارت داخلی و خارجی و افزایش سفرهای زیارتی شاهد افزایش تعداد این اقامتگاهها در قالب کاروانسرا در سطح کشور بهویژه در مسیرهای اصلی هستیم. در دوره قاجار بیشتر این بناها، مرمت و پس از آن نیز به دنبال تحول در صنعت حملونقل در اواخر قاجار و دوران پهلوی مهمانخانهها و هتلها جایگزین کاروانسراها شدند. کاروانسراها را باید نطفه هتلهای امروزی در گذشتههای دور دانست که با تعریف بخشهای خدماتی متفاوت، روح مهماننوازی ایرانی نیز به ابتداییترین شکل ممکن و به اقتضای زمان در درونشان تبلور یافته بود؛ همان کنش و کرداری که به گواه تاریخ و خاطرات سیاحان و جهانگردانی که به ایران سفر کردهاند، شاخصترین ویژگی فرهنگ ایرانی در برخورد با گردشگران است و ریشه این سنت را میتوان در نمادهایی چون کاروانسرا نیز پی گرفت.
بخشهای اصلی یک کاروانسرا را حصار بیرونی، ورودی، هشتی، حیاط مرکزی، اتاقها، غرفهها و اصطبل تشکیل میدهد که با توجه به موقعیت اقلیمی قرارگیری هر کاروانسرا ارتباط هر یک از این بخشها با یکدیگر اندکی متفاوت بوده و بعضا به اقتضای موقعیت، تعدادی از این بخشها نیز حذف میشدند. تمام این تغییرات در راستای خدماترسانی مطلوب به میهمانان این اقامتگاهها صورت میگرفت. در این رابطه کاروانسراهای مناطق کوهستانی مثال خوبی هستند که بهدلیل کاهش سرمای هوا به شکل مسقف و فاقد حیاط مرکزی ساخته میشدند تا میهمانان از سرما و باران و برف در امان باشند. تعبیه تالار مرکزی و اتاق مسافران در مرکز ساختمان و تعبیه دیگر فضاهای خدماتی در اطراف اتاقها به عنوان فضای حائل، طراحی و ساخت اتاقهای کوچک و برخوردار از بخاری دیواری یا اجاقهای متعدد برای بالا بردن دمای هوا و امکاناتی از این دست تماما در راستای ارتقای سطح خدماترسانی و تامین نیازهای اولیه کاروانیان بوده است.
در نمونهای دیگر میتوان به کاروانسراهای مناطق کویری اشاره کرد که از امکاناتی چون آب انبار یا یخچال برخوردار بودند و ایوان مرتفع را در مقابل اتاقها برای جلوگیری از ورود آب و خاک تعبیه میکردند و ساخت کاروانسرا با پلان مدور برای دور ماندن از گزند توفانهای مناطق کویری و نظایر اینها صورت میگرفت. حاصل سخن آنکه هر یک از فضاهای بهکار رفته در کاروانسراها به نوبه خود بهطور مستقیم یا غیرمستقیم و متناسب با مهندسی زمانشان در تامین آسایش میهمانان و جلب رضایت آنها نقشی اساسی داشتند. حال با توجه به قدمت چند هزار ساله ساخت کاروانسرا در ایران، این سازههای اقامتی میتوانند بهعنوان الگویی برای ساخت هتلهای امروزی با رویکرد تلفیق معماری بومیسنتی با معماری مدرن مورد توجه قرار گیرند که بیشک منجر به خلق اقامتگاههایی بومیسازی شده و قابل رقابت با نمونههای غربی اما با بهرهگیری از معماری اصیل ایرانی، خواهند شد؛ چراکه رویکرد گردشگری در ایران گردشگری فرهنگی است و بسیاری از گردشگران ورودی به کشور را گردشگران فرهنگی تشکیل میدهند که علاوهبر هتلهای لوکس و مدرن، قطعا اقامت در هتلهایی با برخورداری از طراحی بومی مانند کاروانسرا میتواند برای آنان جذاب باشد. همچنین در بحث سرمایهگذاری در حوزه واحدهای اقامتی و هتلسازی نیز میتوان زنجیرهای از هتلکاروانسرا را در کشور راهاندازی کرد که با تلفیقی از سنت و مدرنیته یادآور تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم ایرانیان در حوزه اقامت و میهماننوازی باشد.