به گزارش خبرگزاری برنا، همایش «فرهنگنویسی و ویرایش» با همکاری انجمن صنفی ویراستاران و مؤسسه لغتنامه دهخدا برگزار شد.
در ابتدای این برنامه مهناز مقدسی دبیر انجمن صنفی ویراستاران این جلسه را از مجموعه نشستهای تخصصی انجمن دانست که قرار است ادامه پیدا کند.
وی به سه دوره فرهنگهای فارسی اشاره کرد و گفت: دوره پیش از لغتنامه دهخدا، دوره لغتنامه دهخدا و پیروان او، و دوره نوین فرهنگنگاری با تألیف فرهنگ فارسی سخن. این فرهنگ نقطه عطف فرهنگنویسی نوین در زبان فارسی است.
در ادامه حسن انوری از اهمیت آثار مهمی زبان فارسی که در حفظ این زبان یاری کردند سخن گفت و افزود: بهویژه شاهنامه فردوسی و آثار فارسی پیش از آن که در تثبیت زبان فارسی کمک کرد که گواه غنای زبان فارسی در نخستین آثار ادب فارسی است.
وی گفت: واژگان مندرج در متون کهن زبان فارسی برای فرهنگنویسی مانند گنجینه است. کسی که میخواهد لغتنامه فارسی بنویسد یا فرهنگی را ویرایش کند باید متون قدیم را بارها و بارها خوانده باشد. شاهنامه، گلستان، تاریخ بیهقی، کلیله و دمنه و تمامی متون کهن فارسی را خوانده باشد، با ظرافتهای زبان فارسی آشنا باشد و در تدوین یا ویرایش فرهنگ از این توانایی خود یاری بجوید.
در ادامه فریبرز مجیدی رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی ویراستاران، لوح عضویت افتخاری انجمن را به انوری تقدیم کرد.
حسن هاشمی میناباد پژوهشگر حوزه فرهنگنویسی هم در این برنامه و سخنرانی خود با عنوان «ویرایش خوشههای واژگانی در فرهنگنویسی» گفت: در دو دهه اخیر در فرهنگنگاری تغییراتی اساسی پدید آمده و نظریاتی مطرح شده است که بسیاری از آن بیخبرند. متأسفانه فرهنگنگاری در ایران در طول زمان پیشرفت کرده، اما در عرض و عمل کمتر وسعت داشته است. بیشترِ فرهنگهای منتشرشده تجدیدچاپاند یا با اضافاتی منتشر شدهاند.
وی از اهمیت خوشههای واژگانی در تدوین فرهنگها گفت و افزود: با تعیین خوشههای واژگانی میتوان خویشاوندی واژگان و تناظر و ارجاعات آنها را یافت. واژگان زبان صرفاً فهرستی از عناصر، اقلام پراکنده و بیربط به یکدیگر نیستند، بلکه در حوزههایی سامانیافتهاند که ارتباط متقابلی با هم دارند. فرهنگها کلنگرند و باید کل واژگان را در نظر بگیرند و به روابط آنها توجه کنند. تغییر نظام فرهنگنویسی موجب میشود که مجموعهای از اتفاقات در یک فرهنگ رخ بدهد. مثلاً برای واژه «فرش»، باید به واژگان مرتبط با آن مانند، «گلیم، زیرانداز، تاروپود، انواع فرش و نقشمایه» توجه داشت چون در تعریف آنها یک عنصر مشترک دخیل است.
این محقق افزود: توجه به خوشههای متعدد واژگان در تدوین فرهنگها نیاز به ظرافتهایی دارد. با شناسایی آنها میتوان به یکدستی در تعریف، دقت و صحت در تعاریف، کنترل حجم ومیزان اطلاعات برای هر مدخل و یافتن الگوهای دقیق و مناسب در تعاریف دست یافت ویراستار یک فرهنگ وقتی صفحات آخر فرهنگ را ویرایش میکند باید به صفحات اول رجوع کند و مشترکات خوشههای واژگانی را مقایسه کند تا بتواند تناقضها، ناهمگونیها در تعاریف و ارجاعات، شیوههای نگارش مدخلهای مرتبط را بیابد و گزارش یا اصلاح کند.
دیگر سخنران این نشست، سعید لیان پژوهشگر و ویراستار فرهنگ جامع زبان فارسی، با عنوان «تفاوتهای ویرایش فرهنگ با ویرایش متون دیگر»، گزارشی از تجارب خود در فرهنگ جامع و مجله نامه بهارستان، عرضه کرد. ویراستار فرهنگ به اندازه دیگر آثار امکان دخل و تصرف در متن را ندارد، باید تابع شیوهنامه و تابع قوانینی باشد که در تدوین فرهنگ قبلاً تدوین شده و تعریف کلمه را با شاهدهای آن مقایسه کند. در حقیقت، ویراستارِ فرهنگ دخیل در محتواست. ویراستار در یک فرهنگ همان «فرهنگنگار» یا «تعریفنگار» است. اگر در متون دیگر ویراستار برای بهبود متن تلاش میکند، در فرهنگ باید برای صحت مطالب و سهولت استفاده مخاطب تلاش کند. داشتن شمزبانی بالا، سواد ادبی، دقت بسیار بالا در تشخیص خطاها از نکات مهمی است که در ویرایش فرهنگها باید داشت.
وی افزود: فرهنگها خالی از خطا و اشتباه نیستند و ارجاع دادن به آنها در فرضیهها یا نتیجهگیریهای متقن علمی صحیح نیست، چون فرهنگ فقط راهنمای ابتدایی مسیر است، ابهامهای ذاتی کلمات، معانی ضمنی آنها، کاربردهای خاص سخنوران، گاه در فرهنگها ذکر نمیشود. فرهنگها در ثبت دقیق برخی مسائل مانند دستور و معنا صددرصد موفق نیستند.
لیان گفت: همانطور که در فرهنگنگاری باید به سمت پیکرههای زبانی رفت، در ویرایش هم باید به سمت پیکره رفت و از اِعمال سلیقه پرهیز کرد. در سالهای اخیر عدهای در امر فرهنگنگاری همکاری دارند که برای داشتن شغل به این حرفه روی آوردهاند، و متأسفانه از سواد کافی، تجربه، نظام دستیاری، شمزبانی و توانایی جامع برخوردار نیستند و این امر به فرهنگنویسی لطمه میزند.
در بخش دیگر این مراسم، فرهاد قربانزاده فرهنگنویس و پژوهشگر، در سخنرانی خود با عنوان «پیشنهادهایی برای ویرایش فرهنگ فارسی معین» به اهمیت پیکره در فرهنگنویسی پرداخت و گفت: همه فرهنگها نیاز به ویرایش مجدد و تجدید چاپ دارند، زیرا دائماً در زبان فارسی واژههای نو ساخته یا وارد میشود، واژگان دچار گسترش معنایی یا تحدید معنایی میشوند، واژگان کهن از زبان فارسی رانده میشوند و بسیاری عوامل دیگر ضرورت ویرایش فرهنگها را تأیید میکند. ویراستاران فرهنگها باید تلاش کنند فرهنگ را به واقعیتهای زبانی نزدیک کنند. ویرایش فرهنگ با تصحیح متن تفاوت اساسی دارد. همانطور که برای تدوین فرهنگها شیوهنامههای دقیقی باید نوشته شود، برای ویرایش آنها نیز باید شیوهنامه تدوین شود. هر فرهنگ شامل مندرجات پیشاز متن، متن، و پس متن است. داشتن نظام ارجاعات، تعیین شیوه رسمالخط، ریشهشناسی، آوانوشت، کوتهنوشت از مواردی است که باید برای آن راهکاری تعیین شود.
وی ویرایش فرهنگ فارسی معین را در دو سطح و این چنین بیان کرد: سطح اول شامل زدودن غبار زمان از تعاریف و واژگان، اصلاح لایههای معنایی، اصلاح رسمالخط، شفافکردن برخی تعاریف، حذف مترادفهای قدیمی، اصلاح ترتیب الفبایی، اصلاح نظام ارجاعات، تعیین برچسبهای موضوعی برای واژگان؛ سطح دوم آن، که کار دشوارتری است، تعریف نظام خوشهای در این فرهنگ است و هماهنگی میان تعاریف خوشههای زبانی مثلاً یکدستی در جملات برای تعریف صفتها، اسامی میوهها، نام جانواران، سورههای قرآن؛ افزودن کلمات جاافتاده؛ روزآمدکردن معانی کلمات و کارهای دیگری که این فرهنگ را برای مخاطب امروز کارآمد کند. این امر بسیار دشوار است و شاید در توان مجموعه شایستهای چون مؤسسه لغتنامه دهخدا باشد.
اکرم سلطانی سرپرست بخش تألیف لغتنامه، و بهروز صفرزاده فرهنگنویس و همکار لغتنامه، در ادامه این برنامه، از تجربههای ویراست دوم لغتنامه دهخدا سخن گفتند.
این پژوهشگر ادامه داد: تجدید چاپ لغتنامه، با حروفچینی کامپیوتری و صفحهآرایی جدید، در ابتدا به علت کمبود بودجه مالی و دشواری کار با مخالفت مواجه شد و اگر مدیر انتشارات روزنه علیرضا بهشتی، این مسئولیت را نمیپذیرفت و پرداخت هزینه هنگفت آن را عهدهدار نمیشد، چاپ کنونی لغتنامه امکانپذیر نبود.
سلطانی به اهمیت ویرایش فرهنگها و ویرایش لغتنامه دهخدا اشاره کرد و گفت: این موضوع نیازمند بودجه فراوان و زحمات بسیاری است. در حال حاضر مؤسسه لغتنامه در تلاش است لغتنامه فارسی را تدوین کند که تاکنون تا حرف «ب» منتشر شده است. برای ویرایش فرهنگ فارسی معین نیز پیشنهادهایی به مؤسسه شده، اما این امر منوط به رضایت فرزند دکتر معین، مهدخت معین، خواهد بود و سرمایهگذاری بخش خصوصی.
بهروز صفرزاده نیز از سابقه همکاری خود با مؤسسه لغتنامه از سال ۱۳۷۳ گفت که با نمونهخوانی نمونههای تایپی، به جمع همکاران این مؤسسۀ پیوسته است.
وی گفت: هیچ فرهنگی خالی از خطا و اشتباه نیست و البته در حجم وسیعی که لغتنامه دهخدا دارد میزان اغلاط آن قابل چشمپوشی است و آنطور که برخی مدعی شدهاند، لغتنامه دهخدا خطاهای زیادی ندارد.
این محقق در ادامه اشاره کرد: در موارد بسیاری، هنگام نمونهخوانی خطاهایی در تعریف دستوری واژگان، فارسی یا عربی بودن آنها، شواهد و اشعار یافته میشد که تا حد امکان این موارد برطرف شد. اهمیت دقت و شمزبانی و توانایی و تسلط ویراستار فرهنگ بر متون کهن و اصول و روشهای فرهنگنویسی به نظر من از اولویت ها هستند.
بخش بعدی این برنامه هم پرسش و پاسخ بود.